به گزارش کورنگ به نقل از نافع،در گفت و گوهای روزانه خود اغلب واژه مدارا را بکار می بریم و به دیگران هم توصیه می کنیم که کمی مدارا به خرج دهند.
در واقع مدارا در مرام و مسلک ما ایرانیان جایگاه ویژه ای داشته و به عنوان یک ویژگی بارز اخلاقی، آگاهانه یا غیر آگاهانه همواره مورد توجه ما بوده است، تاریخ اجتماعی ما نیز گویای آن است که مردم سرزمین ما با اقوام، فرهنگ ها و ادیان دیگر سلوک و مدارا داشته اند.
با پیچیده شدن جامعه و نفوذ مدرنیته به سرزمین ما، تنوع رفتاری و فرهنگی پیوسته در حال گسترده شدن است، شیوه های زندگی و لباس پوشیدن افراد، عقیده های مختلف، بینش های سیاسی متفاوت، نمونه هایی از این تکثر هستند، تکثری که خیلی از اوقات به مذاق ما خوش نمی آید و در درجات بعدی حتی باعث تنفر و خصومت ما نسبت به عاملین آنان می شود و بعضی مواقع درگیری به بار می آورد و بعضی وقت ها انزوا و بیگانگی را به کرسی می نشاند.
به راستی چه باید کرد؟ آیا باید تسلیم شد و انگ بی قدرتی را پذیرا شد یا باید غلبه کرد و پیش برد؟ باید تاثیر پذیرفت یا باید اثرگذار بود؟ به نظر می رسد در این دو راهی باید رفتاری را برگزید که هم به نفع ما باشد و هم نفع جامعه را تامین کند.
به عقیده صاحب نظران، مدارای اجتماعی به عنوان یک فضیلت اخلاقی یک عمل عقلانی است که این ظرفیت را دارد که بتواند این مهم را برآورده کند.
برای بکارگیری مدارا باید ابتدا این مفهوم را بشناسیم، نسبت به شرایط شکل گیری آن آگاهی پیدا کنیم و مرز آن را با مفاهیم مشابه و احیاناً با بار منفی مشخص کنیم و بعد آن را اختیار کنیم .
اولین و مهمترین نکته ای که در شناخت مدارا باید به آن توجه کنیم این است که "مدارا نسبت به عامل یک رفتار یا عقیده شکل می گیرد نه نسبت به خود آن فعل یا عقیده" . نکته نهفته در این خصوصیت به واقع پاسخی به مخالفان و منتقدان مدارا است که آن را گسترش رفتارهای ناصواب و عقیده های گمراه در جامعه می دانند.
در واقع وقتی ما مدارا به خرج می دهیم در نظر و عقیده خود کاهش معناداری نمی دهیم ونمی گذاریم عقاید ما قوت اولیه خود را از دست بدهد بلکه به صورت موقت و به واسطه چشمپوشی و بالاتر از آن بلوکه کردن یک سری ملاحظات یا عدم حساسیت به آنها با عامل رفتار، مدارا می کنیم.
هم ارزی واژه مدارا با واژهی تساهل هم اشاره به همین مفهوم دارد .ریشه واژهی تساهل از "سهل " به معنای آسانگیری و چشمپوشی است به عبارت دیگر فرد مداراجو، همواره به دنبال فهمیدن دیگران است تا زمینههای شخصی انگیزهها و مقاصد را درک و کشف کند. یعنی شخص مدارا کننده وقتی رفتاری خاص را از کسی می بیند بلافاصله واکنش نشان نمی دهد و با خود می گوید شاید این شخص درست مساله را نفهمیده است، شاید شرایط تربیتی او به گونه ای بوده است که این رفتار از او سر زده است، به هرحال با وجود اینکه قدرت اعتراض دارد، از آن می گذرد .
نکته دیگر آن است که مدارا در جـایی معنا دارد که شخص قدرت مداخله و جلوگیری از آن کار یا اندیشه را داشته باشد، ولی درعینحال اقدامی نکند.
قدرت اعتراض و مداخله در تعریف مدارا یک مفهوم کلیدی است، در صورتی که این ویژگی موجود نباشد بحث از مدارا بیفایده است، وقتی ما قدرتی برای جلوگیری و اعتراض نسبت به عمل یا عقیده ای نداشته باشیم یا به اجبار آن را تحمل می کنیم یا با بی تفاوتی از کنار آن می گذریم. این به این معنی است که مدارا رفتاری آگاهانه و متعلق به یک دستگاه ادراکی است که با رویکردی انعطاف پذیر دامنهی وسیعی از باورها و اعمال را در بر میگیرد.
نکته ی دیگری که باید به آن توجه کرد تفاوت مدارا با اعمالی مانند بی تفاوتی و واگذاری است مدارا به واسطهی نسبیاندیشی مستتر در آن با بیتفاوتی در تضاد قرار میگیرد، کسی که بیتفاوت است نسبت به تفاوتها به این دلیل که احـساس مـیکند آنها اهمیتی ندارند مدارا نشان میدهد یعنی مدارای این شخص آگاهانه نیست و به عبارتی نوعی شانه خالی کردن است.
در واگذاری نیز با اینکه به دیگران اجازه فعالیت و زیست میدهیم، اما همواره محیط آنها را جدا کرده و به آنها اجازه فعالیت در محدوده خودشان را میدهیم. بنابر این کشورهایی که محیط زندگی بعضی ادیان یا مسلک ها را جدا کرده و جدا از سایرین به آنان اجازه زیست می دهند رانمی توان مداراجو دانست.
سخن آخر آنکه مدارا به عنوان پیشنیازی اساسی جهت نیل به آزادی، مردم سالاری و حاکمیت قانون در رویکردهای رفتاری جوامع مختلف مطرح شده است به طوری که رفتار مداراگری به عنوان یک فضیلت سیاسی برای زندگی در جهان مدرن شناخته میشود که ملازم با نوعی توانایی و تعهد به شناخت، احترام و مشارکتکردن و گـفتوگو و توافق با کسانی است که متفاوت هستند به عبارتی مدارای اجتماعی نیازمند این است که همهی اعضای جامعه در کنار یکدیگر با آسایش قدم بزنند، بدون اینکه ترس فیزیکی یا حملهی هیجانی یا خشونتی، احساس یا اعمال کنند و این همان نیازی است که جامعه امروز ما در مسیر توسعه و پیشرفت تشنه دستیابی به آن است .
سعید دوستی- کارشناس ارشد پژوهشگری اجتماعی
انتهای پیام/