به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کورنگ ،به نقل از سرویس سیاسی جام نیـوز، کمتر از یکسال از پیروزی دکتر روحانی نمی گذرد اما پروژه عبور از روحانی توسط یک عده محدود مطرح شده است. اما چه کسانی و چرا باید عبور از روحانی را مطرح کنند؟
محمدجواد روح روزنامه نگار اصلاح طلب در یادداشتی تلگرامی با عنوان «عبور از روحانی، همان عبور از خاتمی است؟» نوشت: «ایده پردازان (عبور از خاتمی) به این باور تحلیلی- عملیاتی رسیده بودند که اصلاحات (به مثابه یک راهبرد سیاسی) به شکست و یا دست کم بن بست رسیده است و از این رو، باید از آن عبور کرد و فراتر از دوگانه (اصلاحات/ انقلاب)، راه سومی برای پیشبرد مطالبات جامعه یافت و پیش نهاد». او در ادامه می نویسد: «عبور از روحانی» به هیچ وجه، به معنای «عبور از اصلاحات» نیست؛ بلکه کاملاً برعکس، نقدی است از موضع اصلاحطلبانه خطاب به روحانی و حلقه پیرامونی آن که در دوگانه (راستگرایی/ اصلاحطلبی) به راست چرخیدهاند.
صادق زیباکلام در سرمقاله روزنامه اعتماد نوشت: «نارضایتی از دولت آقای روحانی چه در شهرستانها و چه در تهران از اوایل سال تحصیلی خیلی پررنگ بود و این را در گردهماییهای دانشجویی میدیدم. حتی در اجتماعاتی که قبل از این که دانشگاهها باز شوند، در تابستان و مناسبتهای مختلف میرفتم، این امر قابل مشاهده بود. با شروع سال تحصیلی نارضایتیها پررنگتر شد. بنده خیلی در دوران انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم برای حمایت از آقای روحانی کمپین کرده بودم. از این حیث خیلی در معرض انتقاد قرار میگرفتم».
سایت ضد انقلاب دویچه وله در مطلبی نوشت:« "عبور از روحانی" تازه است و برای اولین بار در مشهد و در تظاهراتی مطرح شد که آغازگر اعتراضهای موجوار در دهها شهر کشور بود ... بعد از اعتراضهای دیماه امسال "عبور از اصلاحطلبان" در مباحث سیاسی ایرانیان جای ویژهای را به خود اختصاص داد. کلید این بحثها را شعار "اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تموم شد ماجرا" زد که در جریان اعتراضهای دیماه در برخی شهرها داده شد. بهویژه آنکه بسیاری از "اصلاحطلبان"، حتی آنها که تا پیش از موج اعتراضهای اخیر از موقعیت و محبوبیتی خاص در میان مردم برخوردار بودند، با برخی شعارهای معترضان که از نظر آنها براندازانه بود، همدلی نشان ندادند. بحث "عبور از اصلاحطلبان" همچنان ادامه دارد و تقریبا یکی از موضوعهای ثابت مناظرهها و گفتوگوها در رسانهها و شبکههای اجتماعی است»
خوب می دانیم «پروژه عبور» یکی از استراتژی های اصلاح طلبان برای رقابت و رسیدن به قدرت است. پیروزی دکتر روحانی در انتخابات نتیجه ائتلاف تاکتیکی اصلاح طلبان، کارگزاران، اعتدال و توسعه و برخی اصولگرایان سنتی بود اما از همان روزهای اول پس از انتخابات درگیر یک سهم خواهی درون حزبی شد. در انتخابات سال 92 قرار بود آقای عارف که به نفع دکتر روحانی کنارکشید معاون اول شود اما به طرز مشکوکی این قضیه منتفی شد. از طرف دیگر خیلی واضح وزارتخانه ها بین طیف های مختلف تقسیم می شد. در انتخابات 96 هم اصلاح طلبان، کارگزاران و اعتدال متحد شدند. اما چرا به این سرعت پشت آقای روحانی خالی می کنند؟
حسام الدین آشنا مشاور آقای رئیس جمهور قبل از انتخابات 96 اعتراف کرده بود که مردم از روی عادت به هر رئیس جمهور دو دوره رای می دهند به همین دلیل در ایران ریاست جمهوری 8 ساله است. اما آقای روحانی در انتخابات 96 با این احوال فقط57 درصد رای آورد. بخش زیادی از این رای همان کسانی هستند از روی عادت به منتخب دور قبل رای می دهند. اصلاح طلبان خوب فهمیده اند که طرفداری از رئیس جمهور کنونی باعث از دست دادن طرفداران خواهد شد پس باید کم کم از این دولت فاصله بگیرند.
خیلی واضح می توان فهمید با افزایش نوسانات ارز، انتقادات اصلاح طلبان شدت گرفته است. از طرف دیگر در لایحه بودجه 97 پیش بینی حذف 30 میلیون یارانه بگیر، افزایش عوارض خروج از کشور، گران شدن حامل های سوخت و ... از عواملی بودند که باعث شد همان کسانی که در ایام انتخابات برای دکتر روحانی تبلیغ می کردند حالا در لباس مخالفت انتقاد می کنند.
می توان اینطور تحلیل کرد که دکتر روحانی بیش از اینکه یک اصلاح طلب واقعی باشد بیشتر نقش خط شکن را برای اصلاح طلبان بازی کرده است. همانطور که برای کنار کشیدن آقای عارف اینگونه تحلیل می کردند که اصلاحات در نقش حداکثری خود پایگاه اجتماعی ندارد و باید یک نفر با شعار اعتدال و با سابقه اصولگرایی راه را برای دوره های بعدی انتخابات باز کند. از طرف دیگر آقای روحانی در کارنامه خود چیزی که بتوان برای دوره ریاست جمهوری بعد روی آن مانور تبلیغاتی داشت ندارد. پس می توان برداشت کرد که اصلاح طلبان اکنون تصمیم دارند با عبور از روحانی گزینه های حداکثری خود را بر کرسی ریاست جمهوری بنشانند.
اما از این بحث که بگذریم باید گفت دغدغه برای انتخابات ریاست جمهوری خیلی زود مطرح شده و این مسئله به ضرر دولت و مردم خواهد بود چون تمرکز و انرژی دولت صرف موضوعات حاشیه ای می شود. به عبارت دیگر یک مساله درون حزبی به پای یک ملت نوشته خواهد شد.