به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کورنگ به نقل از جهان نيوز: شهربانو امانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، عضو شورای شهر تهران و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در گفتگو با روزنامه آرمان گفته است: «در شرایط کنونی دو ماه از جنبشی که در فرانسه رخ داده میگذرد و همچنان نیز این جنبش ادامه دارد. با این وجود حکومت فرانسه به هیچ عنوان با معترضان برخورد تند و خشن نکرده و تلاش نکرده یکشبه همه آنها را دستگیر کند و به زندان بیندازد». این ادعای خنده دار عضو کارگزارانی شورای شهر را تنها یک جستجوی ساده در اینترنت جواب می دهد اما ریشه بیان این اظهارات خلاف واقع همان روحیه غربگرایی حاکم بر این جریان سیاسی است که بعد از بارها و بارها ضربه به منافع ملی ملت ایران، هنور در انتظار نیم نگاه چشم آبی ها به انتظار نشسته اند و حتی به وقت جنایات دولت فرانسه در حق معترضان نه تنها لب به اعتراض نگشودند بلکه برخوردهای خشونت آمیز را به کلی منکر می شوند!
بخش های مهم این گفتگو را در ادامه خواهید خواند:
*همه قدرت اجرایی کشور در اختیار دولت نیست و در برخی از زمینهها در خارج از دولت تصمیمگیری میشود... در حوزه اقتصادی دولت تنها مسئول ابلاغ تصمیمگیریها و تصمیم سازیها است و از اختیارات کامل در این زمینه برخوردار نیست... کسانی که باید پاسخگوی وضعیت موجود باشند پاسخگو نیستند.
*مردم با چالشهای مهم اقتصادی مواجه شدهاند و بسیاری از خانوادهها توانایی تأمین مالی زندگی خود را یا از دست دادهاند یا وضعیت آنها نسبت به گذشته بدتر شده است. این وضعیت به خصوص طبقه متوسط جامعه را تهدید میکند که نقش مهمی در صندوقهای رأی دارد.
*کسانی که باید در این زمینه پاسخگو باشند از پاسخگویی طفره میروند. این وضعیت هم شامل کسانی میشود که در دولت رسمی حضور دارند و هم کسانی که در دولت پنهان در اقتصاد کشور تأثیرگذار هستند. نکته مهم در این زمینه این است که آقای روحانی باید به جای مدیرانی که پاسخگو نیستند به مردم پاسخ بدهد که در دولت خود هم غریب است.
*برخی مدیرانی که دیروز تلاش میکردند مردم را ناامید کنند تا در پای صندوقهای رأی حاضر نشوند، امروز در دولت حضور دارند و به شکلی رفتار میکنند که مردم را نسبت به عملکرد دولت ناامید کنند. هدف این افراد نیز این است که جابهجایی در قدرت در کشور توسط صندوقهای رأی صورت نگیرد.
*برخی با ناامید کردن مردم به دنبال این هستند که کشور را به عقب و وضعیتی که قبل از دولت روحانی داشت برگردانند. هدف اصلی این افراد و گروهها نیز انتخابات آينده کشور است. این گروهها تلاش خواهند کرد در انتخابات آینده گزینههایی معرفی کنند که دوباره همان گفتمان رادیکال را در کشور حکمفرما کنند و دستاوردهای دولت آقای روحانی را نادیده بگیرند. هنگامی که مردم نسبت به وضعیت آینده کشور ناامید شوند در پای صندوقهای رأی حضور پیدا نخواهند کرد و در نتیجه کسانی به قدرت میرسند که اجازه ندادند دولت آقای روحانی به اهداف خود دست پیدا کند.
*همه مردم بهخصوص تحصیلکردهها شرایط امروز را با چهل سال قبل مقایسه میکنند و به تفاوتهای بسیار مهمی که در طول این چهل سال رخ داده آگاه میشوند.
*متأسفانه برنامههای صداوسیما به شکلی پخش میشود که گویی صداوسیما هوشمندی مردم را باور ندارد و برنامههای همهجانبهای نمایش نمیدهد.
*در طول چهل سال گذشته مشکلات جامعه ایران تنها اقتصادی نبوده و امروز هم تنها اقتصادی نیست. مردم به دنبال حکمرانی خوب و شرایطی هستند، به این معنا که مسئولان باید بتوانند در زندگی آنها تغییرات مثبتی ایجاد کرده و شرایط زندگی آنها را بهتر کنند. این در حالی است که فساد اقتصادی در ایران از وضعیت عادی خارج و گسترش پیدا کرده است. برخی گمان میکنند اگر برخی مفسدین اقتصادی را اعدام کنند افکار عمومی قانع میشود. این در حالی است که افکار عمومی با اعدام قانع نمیشود و اعدام راه حل موثری برای این فسادها نیست.
*شرایط جامعه فرانسه و ونزوئلا با ایران متفاوت است اما در کل به نظر میرسد جابهجایی در قدرت در جهان شکل پیچیدهای به خود گرفته و به احتمال زیاد در آینده با آرایش جدیدی از قدرتهای جهانی مواجه خواهیم بود. در شرایط کنونی دو ماه از جنبشی که در فرانسه رخ داده میگذرد و همچنان نیز این جنبش ادامه دارد. با این وجود حکومت فرانسه به هیچ عنوان با معترضان برخورد تند و خشن نکرده و تلاش نکرده یکشبه همه آنها را دستگیر کند و به زندان بیندازد.
*در سالهای گذشته مردم به این نتیجه رسیدهاند که سیستم صندوق رأی در ایران به دلیل مقابلهای که در نهایت با منتخب مردم صورت میگیرد به نتیجه نرسیده و به همین دلیل باید تغییرات جدی در ساختارهای تصمیمگیری کشور در این زمینه به وجود بیاید.
*در سال92 عقلا و بزرگان جریان اعتدالگرا و اصلاحات مانند مرحوم آیتالله هاشمی و رئیس دولت اصلاحات با یک اجماع عقلایی و مدبرانه از آقای روحانی حمایت کردند تا کشور پس از دورانی که شاهد تندرویهای زیادی در عرصههای داخلی و خارجی بود توسط یک رئیسجمهور معتدل و آگاه به مسائل جهانی مدیریت شود.
*در سال84 اصلاحطلبان تصمیم داشتند در انتخابات از آقای ناطقنوری به عنوان یک شخصیت سیاسی معتدل حمایت کنند.
*در انتخابات ریاست جمهوری سال1400 نیز اصلاحطلبان به یک اجماع نیاز دارند تا در شرایطی که گزینه نهایی اصلاحطلبان به دلیل موانع نظارتی موفق نشد در انتخابات حضور پیدا کند شرایط برای برگزاری یک انتخابات رقابتی فراهم شود. اگر شرایط برای انتخابات رقابتی فراهم شود دیگر مردم مانند گذشته مجبور نمیشوند بین گزینه بد و بدتر یکی را انتخاب کنند و بلکه بین گزینه خوب و خوبتر یک گزینه را انتخاب خواهند کرد. اصلاحطلبان در شرایطی میتوانند به پیروزی در انتخابات آینده امیدوار باشند که به یک اجماع نهایی و کلیدی دست پیدا کنند. آقای روحانی نیز باید زمینه این اجماع را برای اصلاحطلبان فراهم کند.
انتهای پیام/رستمی