به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کورنگ به نقل از جهان نيوز: سید مصطفی هاشمی طبا که اگر مردم در سال گذشته به او اقبال می کردند امروز باید به وی رئیس جمهور می گفتیم، در گفتگوی تازه خود به بهانه چهل سالگی انقلاب با خبرگزاری اصلاح طلب ایلنا در هرجای مصاحبه که فرصتی پیدا کرده بحث را به سمت معضل آب کشیده و حتی در جایی گفته است: «بزرگترین دشمن یا خطر ما وضعیت آب است. دشمنهایی مثل آمریکا بالاخره قابل رفع و رجوع هستند ولی همین الان بر سر مساله آب بین مناطق مختلف کشور ما درگیری وجود دارد».
هاشمی طبا در بخش دیگری اظهاراتش اصرار دارد که نباید تریبون داران خصوصا ائمه جمعه درباره بهبود معیشت مردم صحبت کنند چرا که ما در حال مبارزه با آمریکا و اذنابش هستیم و این فشارها را باید تحمل کنیم. اظهارات تاسف بار رئیس جمهور بالقوه سال 96 در حالی است که وی هیچ اشاره ای به ناکارآمدی دولت، عدم استفاده از توان داخلی، نگاه خسارت بار به خارج سخنی به میان نمی آورد و همه مشکلات را ناشی از روحیه انقلابی ملت و مبارزه با آمریکا می داند.
به گزارش جهان نيوز، بخش های مهم اظهارات هاشمی طبا را در ادامه خواهید خواند:
*بزرگترین دشمن یا خطر ما وضعیت آب است. دشمنهایی مثل آمریکا بالاخره قابل رفع و رجوع هستند ولی همین الان بر سر مساله آب بین مناطق مختلف کشور ما درگیری وجود دارد، این غیر از محرومیتها و مهاجرتها است. همین کشاورزانی که ۲۶ بار لوله آب یزد را در اصفهان سوراخ کردند اکثر اینها آدمهای مومن و معتقد و شهیدداده هستند یا حتی خودشان جانباز هستند. اگر یزد نزدیک بود اینها دعوایشان میشد. الان هم نمایندههای چهار استان دیگر علیه نمایندههای اصفهان هستند و نمایندههای اصفهان اعتصاب میکنند و این مسائل فقط در مجلس نیست و خیلی جاهای دیگر وجود دارد.
*مگر ما پیرو معصومین و ائمه اطهار(ع) نیستیم؟ حضرت علی فرمودهاند با دشمنان خود اینقدر به دشمنی اصرار نکنید که هیچ راه مصالحهای نداشته باشید و با دوستان خود اینقدر صمیمی نشوید که اگر دشمن شدید همه چیز خود را از دست بدهید. درباره دشمنی آمریکا هم من خودم اعتقاد دارم روسیه و چین خطرشان اگر برای ما بیشتر از آمریکا نباشد کمتر نیست. حالا آمریکا که آن سوی دنیا است ولی روسیه که نزدیک ماست و در یک نگاه تاریخی زمینهای ما را برده و دین ما را برده است و با تجهیز تودهایها اصل دین اسلام را در ایران داشتند ریشهکن میکردند چراکه تودهایها وابسته به شوروی بودند و استالینیست بودند و میخواستند این تفکر در ایران حاکم باشد.
*حفظ مملکت چه از شر بی آبی چه از شر دشمنان داخلی و آدمهای نادان و چه از شر بیگانگان، تدبیر سنگینی میطلبد ما نباید چشممان را ببندیم و فقط دهانمان را باز کنیم. انشاالله که تدبیر شود و ما از این خطرات نجات پیدا کنیم.
*همه دلشان میخواهد برای مردم کاری کنند مثل یارانه دادن که از روی دلسوزی پرداخت کردند اما به ضرر مملکت بود. با این پول عظیم که در این چهار و پنج سال به دست مردم دادند، هزار کار میشد انجام داد. به نظر من سیاستهای داخلیمان آینده خوبی را برای کشورمان تضمین نمیکند.
*درحالی که چند سال است با آمریکا دشمنی داریم و تحریم هستیم و هزار بدبختی داریم، ائمه جمعه و تریبونداران میگویند معیشت مردم باید بهتر شود، خب نمیشود. همین دو هفته پیش امام جمعهای گفت سبد معیشت مردم را زیاد کنید خب نمیشود مگر معیشت مردم از آسمان میآید؟ باید اقتصادمان درست شود تا معیشت مردممان بهتر شود. مردم هم میبینند که اینها مدام میگویند و اتفاقی نمیافتد.
*وقتی شرایط ارز و قیمتها به این شکل پیش میآید، چطور بگوییم امید داشته باشید؟ بگویید میخواهیم این کار را کنیم یا اصلا بگوییم ما انقلابی هستیم و زندگیمان بهتر نمیشود. ما وقتی انقلاب کردیم و توی دهن آمریکا میزنیم و با اذناب جهانی و شیخهای منطقه داریم مبارزه میکنیم باید قناعت کنیم و سختی بکشیم. یک معادله خیلی ساده است، نفتمان را نمیخرند معلوم است دیگر.
*من درمورد فرانسه برخلاف برخی از تحلیلهای داخلی اعتقاد دارم دست سازمان سیا و آمریکا در کار است چون فرانسه خواست یک مقدار جلوی آمریکا گردنکشی کند و لشکر و سپاه اروپایی درست کند و از این حرفها زد به نظر من آنها هم در کار مکرون گذاشتند؛ البته دلیلی ندارم ولی احساس من این است.
*ناآرامیهای اجتماعی هم یکبار در ۸۸ بوده یکبار دیگر در دی ماه ۹۶ بوده و این آخری به تحریک برخی ائمه جمعه صورت گرفت که فکر میکردند میتوانند فشاری بر دولت بیاورند. گفتوگوی ملی خیلی خوب است ولی حرفهایی است که عملیاتی نیست.
*ما رئیسجمهورهای مختلف داشتیم، آقای هاشمی، آقای خاتمی، آقای احمدینژاد و روحانی همهشان دارند یک کار میکنند. منتها تظاهرات خاصی هم داشتند ولی در عمل یکی بودند در عمل میخواستند با منابع کشور مردم را راضی کنند، همهشان یکی بودند. آقای خاتمی که انسان بسیار خوبی هستند و بنده هم ایشان را خیلی دوست دارم و دوره ایشان شاید بهترین دوره بوده که آمار نشان میدهد. آقای خاتمی یک چهره و بیان روشنفکرانه و مردممدارانه داشتند ولی مگر قتلهای زنجیرهای همان موقع اتفاق نیافتاد؟ مگر همان موقع مسائل مربوط به انرژی اتمی اتفاق نیافتاد؟ مگر همان موقع نفت نمیفروختیم؟ مگر واردات نمیکردیم؟ آقای احمدینژاد هم که آمد با شعارهای سوپرچپ و مردمی و حزبالهی وارد شد و منابع مملکت را آنطوری هدر داد الان هم همانطور است.
اینها در حرف زدن با هم خیلی اختلاف دارند ولی در عمل یکی میشوند.
انتهای پیام/رستمی