تاریخ : 12. بهمن 1400 - 9:00   |   کد مطلب: 36034
پرونده بررسی کتاب «فاتحین جهانی»-۸؛
پشت پرده راز بمب اتم چه‌کسی ایستاده است؟
بمب اتمی از دید نویسنده کتاب«فاتحین جهانی» ترسناک‌ترین دلیل این‌مدعاست که آرزوهای دور و دراز تسلط بر جهان و فتح آن توسط قوم یهود، حقیقتا وجود دارد. او چهره پشت پرده این‌ماجرا را معرفی میکند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کورنگ ،صادق وفایی: یکی از شاخه‌های افشاگری لوئیس مارشالکو نویسنده کتاب «فاتحین جهانی» درباره بمب اتمی و جنگ سرد ظاهری بین آمریکا و شوروی است. او ضمن این‌که پیش‌تر اشاره کرده بین کاپیتالیسم آمریکایی و بلشویسم شوروی تفاوت ماهیتی خاصی وجود ندارد، می‌گوید برای یهودیان عالم تفاوتی نمی‌کرد آمریکا پیروز جنگ سرد باشد یا شوروی چون هر دو قطب مورد اشاره، تحت تسلط قوم یهود بودند.

مارشالکو می‌گوید یهودیان موفق شدند به‌مرور آمریکا را به تسخیر خود درآورند و پس از این ‌فتح و با پایان جنگ جهانی دوم، رقابتی برای دستیابی به بمب اتمی بین یهودیان آمریکا و شوروی به وجود آمد که به‌دلیل باورهای قومی و تعصب نژادی، به جاسوسی یهودیانِ کمونیست آمریکا از این ‌کشور شد. او همچنین چهره‌های مهم از سیاستمداران و نخبگان آمریکایی را که در جریان تصفیه‌های حکومت جهانی یهود، حذف یا منزوی شدند، فهرست می‌کند.

قسمت‌های اول تا هفتم پرونده‌ای که برای بررسی کتاب این ‌نویسنده مجارستانی باز کرده‌ایم، در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعه هستند:

* فتح آمریکا توسط حکومت جهانی یهود

لوئیس مارشالکو، هدف برنامه یهود بین‌الملل را از سال ۱۹۴۵ به بعد، تضعیف روزافزون آمریکا می‌داند و می‌گوید سازمان‌های یهودی آمریکا، در سال ۱۹۵۰ اعلامیه‌ای ضدکمونیستی صادر کردند اما این ‌فقط یک‌فریب بود چون اهداف یهودیان آمریکا با آن‌چه به زبان می‌آوردند، کاملاً متفاوت بود. مارشالکو با اشاره به سخنان صدسال پیش آدولف کرمیو رئیس اتحادیه جهان یهود این ‌نکته را گوشزد می‌کند که با توجه به کاری که یهود با دیگر کشورهای جهان کرد، این ‌نقشه را هم داشت که روزی بر آمریکا هم تسلط و آقایی پیدا کند.

نویسنده «فاتحین جهانی» گفته یهودیان همان‌نیروهایی بودند که هر دوبار آمریکا را وارد جنگ جهانی کردند. آمریکا هیتلر را شکست داد و ۱۱ میلیارد دلار هم به روسیه شوروی پرداخت تا به آزادی زندانیان یهودی از اردوگاه‌های مرگ نازی‌ها کمک کند. هرچیزی را هم که در اختیار یک‌کشور بود به قوم یهود پیشکش کرد؛ پول، تجارت، سرمایه، امنیت، یک‌زندگی توام با آرامش و در نهایت یک آزادی نامحدود و بدون قیدوشرط که به لاابالی‌گری بدون چفت‌وبست و نفوذ سیاسی انجامید. مارشالکو می‌گوید برای یهودیان کمتر از ۷۰ سال طول کشید تا بخش اعظم حیات تجاری و مالی آمریکا را به دست آورده و کنترل کنند. یک‌نمونه مهم در این ‌بحث، روبرت هاتچینز رئیس دانشگاه شیکاگو است که تاکید می‌کرد تمام ارتش‌ها، ناوگان‌ها، نیروهای هوایی و بمب‌های اتمی باید تحت نظارت دولت جهانی یهود قرار بگیرند. به تعبیر مارشالکو، هدف اصلی، یک دنیای واحد بود! یک‌حکومت جهانی واحد که شامل ۵۲ مغز متفکر یهودی یعنی مشاوران روزولت باشد. «نه تنها یهودیان عالم در این ‌برنامه‌ریزی تب‌آلود شرکت دارند، که در پشت سر ایشان، سوسیالیست‌های فابیان، لژهای فراماسونری و حتی فرقه‌های خاصی از کلیسای پروتستان نیز قرار دارند.» (صفحه ۱۸۳)

مساله جالب توجه در سخنان روبرت هاتچینز وضعیت فعلی دنیا و فعالیت‌های سازمانی مثل آژانس انرژی اتمی است که یکی از بازوهای اجرایی حکومت‌های به‌ظاهر غربی و در واقع اقمار حکومت جهانی یهود، برای واردکردن فشار به ایران، و جلوگیری از هسته‌ای شدنش است.

با برگشت به بحث یهودی‌شدن حکومت آمریکا، یک‌نکته جالب درباره فرازهایی از فصل پانزدهم «فاتحین جهانی» با عنوان «خیانت به آمریکا» این است که شباهت زیادی به نوشته‌های نوام چامسکی در سال‌های دهه ۹۰ و سال‌های ۲۰۰۰ به بعد دارند. مارشالکو به گفته‌های فلیکس فرانکفورتر یکی از قضات دیوان آمریکا اشاره کرده که گفته بود حکمرانان حقیقی آمریکا در واشنگتن، نامرئی‌اند و از پشت صحنه، اعمال‌قدرت می‌کنند. به این ‌ترتیب مارشالکو هم مثل چامسکی اضافه کرده که شهروندان آمریکا حق دارند به یکی از دو کاندیدای احزاب دموکرات یا جمهوری‌خواه رای بدهند تا رئیس‌جمهور آمریکا شوند اما آن‌هایی که پشت‌صحنه هستند، به خوبی می‌دانند هرکدام برنده شود، باز قدرت حقیقی در دست همان‌عناصر نامرئی است. جرالد اسمیت رهبر جبهه مسیحی آمریکا هم که مارشالکو او را یک فرد با شهامت خوانده، در کتاب «خودکشی» به ترور، اغوا و تحریک‌های پنهانی در قالب یک‌جریان پنهان در آمریکا اشاره کرده است.

مارشالکو همچنین به مرگ‌ها یا خودکشی‌های مشکوک و تبعیدهایی اشاره کرده که به‌علت مخالفت‌ها با حاکمیت یهودیان در آمریکا رخ دادند. این ‌اتفاقات گریبان چهره‌ها و سیاستمدارانی چون جان ونینت، هنری والاس، ژنرال پاتریک هارلی، مورتون کنت، ویتا کرچمبرز، لوئیس بودنز، تایلر کنت و … را گرفتند. «تایلر کنت رمز تلگرام‌های محرمانه بین روزولت و چرچیل را کشف کرد که بعضی‌شان قبل از نخست‌وزیر شدن چرچیل ارسال شده بود و بدین ترتیب، به یکی از مهم‌ترین شهودی تبدیل شد که می‌دانستند جهان چگونه به جنگ کشانده شد. او در بریتانیای کبیر به پنج سال زندان در جزیره وایت محکوم شد.» (صفحه ۳۳۸) نمونه دیگر این ‌مساله، ژنرال واگهان (Vaughan) است که تعداد زیادی از یهودیان و کمونیست‌ها را از پست‌های وزارت خارجه آمریکا برکنار و مقابل دیوید نیلس (همه‌کاره کاخ سفید در دوران روزولت و ترومن) اتخاذ کرد. واگهان را ساکت و از منصبش برکنار کردند و سپس با برچسب‌های یهودستیز از منظر اجتماع تخریب کردند. ژنرال فردریک مورگان مسئول برنامه کمک‌های رفاهی سازمان ملل در بخش آمریکاییِ آلمان اشغال‌شده هم به‌دلیل این‌که اعلام کرد یهودیان ساکن آلمان، پول و غذای کافی داشته و نیازمند کمک نبوده‌اند، از پست خود برکنار شد.

 

ژنرال هری اچ واگهان که توسط یهودیان از منصبش برکنار و تخریب شد

افشاگری دیگر مارشالکو در کتاب «فاتحین جهانی» مربوط به این ‌نقشه است که مردم آمریکا هیچ‌وقت نباید می‌فهمیدند نازی‌های منفورشان، مایل به برقراری صلح با آمریکا بوده‌اند. به‌همین‌دلیل هم آقای اِرْل سفیر آمریکا در بلغارستان ساکت و برکنار شد چون به اسناد و یادداشت‌های سری‌ای دست پیدا کرد که نشان می‌دادند دولت هیتلر پیشنهادی را مبنی بر صلح و بیرون‌نگه‌داشتن امریکا از دایره جنگ جهانی دوم ارائه کرده بود. خلاصه این‌که «بنابرآن‌چه در کتاب جرالد کی. اسمیت آمده تعداد زیادی از مخالفان روزولت در اوضاع و احوال اسرارآمیز مشابهی از بین رفتند.» (صفحه ۳۳۹) که می‌توان ماجرای قتل مرموز هویی پی لانگ سناتور ایالت لوئیزیانا را هم یکی از این ‌موارد مشکوک دانست؛ یا مثلاً آدمیرال کیمل که داستان واقعی و پشت‌پرده پرل هاربر را می‌دانست با این ‌پیام روبرو شد: «ساکت می‌مانی یا کشته می‌شوی!»

جرالد کی. اسمیت نویسنده‌ای که مارشالکو در کتاب خود از او نقل قول کرده، رهبر نهضت ضدیهود آمریکا بود که یک‌بار با سم آرسنیک مسموم شد اما به سختی جان به در برد. دکتر ویلیام ویرت از اساتید دانشگاه گاری ایالت ایندیانا هم به‌علت افشاگری مطالبی که درباره نقشه‌های یهودیان و کمونیست‌ها در یک‌مهمانی شنیده بود، به‌طرز مرموزی از دنیا رفت و سناتوری به‌نام اوکانر در سالگرد مرگش سر قبر وی رفته و طلب بخشش کرد و یا اصطلاحاً حلالیت طلبید! شخصیت، شغل و موقعیت اجتماعی چارلز لیندبرگ خلبانی که روی اقیانوس آتلانتیک پرواز کرد هم به دلیل مخالفت با یهودیان نابود شد؛ به همین‌ترتیب شخصیت مارتین دایس یا نورمن جکز (عضو پارلمان) مورد حمله قرار گرفت.

سناتور مک کارتی چهره اصلی محاکمات ضدکمونیستی آمریکا هم پس از چاپ کتاب جرالد کی. اسمیت به‌طرز بسیار مرموزی درگذشت. جرالد اسمیت در کتابش گفته حتی مرگ روزولت نیز یک‌راز بزرگ است و تقریباً غیرممکن است با مرگ طبیعی از دنیا رفته باشد. به‌هرحال انبوه پرونده‌های کمیته تحقیقات مک‌کارتی از بهترین داستان‌های جاسوسی، آموزنده‌تر و به قول مارشالکو، از تکان‌دهنده‌ترین اسناد تاریخی هستند.

* یهود به آمریکا پشت و به شوروی رو می‌کند

خلاصه این‌که، یهودیان موفق شدند در آمریکا، اکثر ثروت‌های میامی، فلوریدا و کالیفرنیا را صاحب شوند. برای قوم یهود، سرزمین موعود نه فلسطین بلکه ایالات متحده آمریکا بود و وقتی نوبت جنگ با کمونیسم رسید، به آمریکا پشت کردند و مردم آمریکا هم که از ماهیت قوم یهود اطلاع نداشتند، شاید حق داشتند متوقع باشند در جنگ سرد، جامعه یهود طرف آن‌ها را بگیرد. در حالی‌که آن‌چه رخ داد عکس این بود و یهودیان کمونیست در آمریکا برای شوروی جاسوسی کردند؛ کمااین‌که برخی از آن‌ها مانند زوج روزنبرگ به همین‌جرم، دستگیر و اعدام شدند. نویسنده «فاتحین جهانی» معتقد است دوستی با شوروی یا جنگ سردی که از سال ۱۹۴۵ شروع شد، در جهت منافع آمریکا نبود بلکه در جهت منافع بین‌المللی قوم یهود بود.

نکته جالب و مهمی که مارشالکو در فصل «خیانت به آمریکا» ی کتابش مطرح کرده، این است که تحویل چین به ارتش سرخ یکی از وحشتناک‌ترین فصول خیانت یهودیان به آمریکاست. چون چین یکی از بهترین بازارهای آمریکا بود و باید به هر قیمت شده به دامن کمونیست‌ها سوق داده می‌شد. با این ‌حال این ‌نویسنده، نه بمب اتم، نه حلقه جاسوسی رادار و نه سایر رسوایی‌های جاسوسی کمونیستی را در حد شاخص‌ترین خیانت یهودیان به آمریکا نمی‌داد بلکه معتقد است نقش فعال یهود در حرکت‌های کمونیستی، شاخص‌ترین نوع خیانت آن‌ها به آمریکاست. اکثر جمعیت یهودی آمریکا از کشورهای پشت پرده آهنین (شوروی) می‌آمدند و با وجود سخاوتمندی آمریکا در حق‌شان، همیشه در راس همه حرکت‌های براندازانه کمونیستی و ضدآمریکایی بودند و به‌قول مارشالکو در زمان نوشته‌شدن کتاب «فاتحین جهانی»؛ هنوز هم بودند. او با فهرست‌کردن اسامی و عناوین مختلف مناسب دولتی و مطبوعاتی آمریکا که همگی یهودی هستند، می‌پرسد آیا می‌شود همه این ‌موارد را به منزله امور اتفاقی و تصادفی توجیه کرد؟ و همچنین همراه با سوالات مسلسل‌وار دیگری مثل «آیا این ‌سناتور مک‌کارتی نبود که به برنارد باروخ شخصاً اطلاع داد که چون تمام کانال‌های تلویزیونی آمریکا در کنترل یهودی‌هاست، او نمی‌تواند این خائنان به آمریکا را از طریق شبکه تلویزیونی افشا کند؟» (صفحه ۳۵۴) سلطه یهود بر آمریکا را زیر سوال می‌برد.

۸۶ درصد از کارمندان وزارت خارجه آمریکا یهودی بودند که در همان‌زمان ۵ هزار نفر هم‌جنس‌باز نیز در خدمت دولت بوده‌اند و چنین‌فساد و انحطاط اخلاقی‌ای از نظر مارشالکو، خود مهم‌ترین یار و مددکار مرام بلشویسم بودبنا بر اسناد کمیته مک‌کارتی، ۸۶ درصد از کارمندان وزارت خارجه آمریکا یهودی بودند که در همان‌زمان ۵ هزار نفر هم‌جنس‌باز نیز در خدمت دولت بوده‌اند و چنین‌فساد و انحطاط اخلاقی‌ای از نظر مارشالکو، خود مهم‌ترین یار و مددکار مرام بلشویسم بود.

لوئیس مارشالکو در سال‌های دوری که کتاب «فاتحین جهانی» را می‌نوشت، اعلام کرد کسانی که در حرکت‌های کمونیستی آمریکا حضور فعالانه دارند، هرگز از طبقه پرولتاریا یعنی طبقه کارگر یا فقیر و بی‌چیزِ جامعه نیسته و نبودند. بلکه یهودیانی بودند که از بالاترین سطوح طبقات اجتماعی جامعه آمریکا می‌آیند. ستاره‌های هالیوود و اساتید دانشگاه‌های آمریکا که در تظاهرات‌های کمونیست‌ها شرکت می‌کردند، از دیگر بخش‌های جامعه یهود آمریکا هستند که مارشالکو به آن‌ها اشاره می‌کند. او می‌گوید یک‌وجه دیگر خیانت یهودیان به آمریکا، این بود که به‌خاطر فعالیت‌ها و سمت‌وسو گیری‌شان در سیاست این ‌کشور، حسن ظن و اعتماد اولیه سایر ملل و اقوام نسبت به آمریکا، به‌ویژه در خاورمیانه و بین کشورهای اسلامی از بین رفت.

جوزف مک‌کارتی سناتور ضدکمونیست آمریکایی؛ پای تخته در حال توضیح سازمان حزب کمونیست در آمریکا

* هم‌صدایی سیاه‌پوستان با یهودیان

مارشالکو معتقد است بین سیاه‌پوستان آمریکا، افراد متقی، متمدن و شهروندان خوب و سالم زیادی وجود دارد اما یک‌سیاهپوست همواره خود را فردی تحقیرشده به حساب می‌آورد و از این‌رو بلشویک‌ها همیشه اعضای ستون پنجم خود را از این ‌گروه انتخاب کرده‌اند. به عبارت ساده‌تر شاخه کمونیستی جامعه یهود آمریکا کمتر از دو دهه پس از جنگ جهانی دوم مصمم بود جمعیت سیاه‌پوست این ‌کشور را بسیج کند و با آن ‌عده از یهودیانی که خود را قهرمان مدافع حقوق سیاهان معرفی می‌کردند، همکاری می‌کرد. نویسنده «فاتحین جهانی» به‌عنوان نمونه، به مقاله «یهودیان برای حقوق کارگران و سیاهان می‌جنگند» مورخ ۱۴ آوریل ۱۹۵۰ نشریه روزانه مجارستان که یک‌روزنامه کمونیستی یهودی است اشاره کرده و می‌گوید در تبلیغات یهودی کمونیستی از بیرفیلدِ یهودی روسی نیز به‌عنوان شهید راه همکاری سیاهان با یهودیان نام برده شده که گروه‌های گانگستری، او و پیشخدمتش را در مغازه‌اش به قتل رساندند. در مقابل، جان فلین، مقاله‌نویس سیاسی آمریکایی در کتابی با عنوان «راه پیش‌رو» فهرستی از سازمان‌های کمونیستی سیاهان آمریکا منتشر کرد. این ‌فهرست می‌گفت ۸۸ تشکیلات بزرگ سیاه‌پوستی در آمریکا وجود دارد که در خدمت بلشویسم آمریکایی هستند و بین‌شان می‌توان از نهضت «برادری خونی آمریکایی» و بسیاری نهضت‌ها و فرقه‌های دیگر نام برد.

در صورت محقق شدن شرایط مناسب برای انقلاب یهودیان کمونیست و سیاه‌پوستان تحت امرشان، تصویر وحشتناکی در خیابان‌های شهرهای آمریکا رخ می‌داد یا ممکن است رخ دهد که مارشالکو در آن سال‌ها به آن اشاره کرد. این ‌تصویر شبیه فیلم‌های آخرالزمانی و علمی‌تخیلی هالیوودی است؛ این‌که یهودیان بی‌رحم از گتوهای بروکلین یا محله‌های یهودی‌نشین برانکس نیویورک بیرون آمده و توده‌های مهاجران لهستانی و ارتش سیاه‌پوستان هارلِم هم همراهی‌شان کنند. «این سیاهان از سفیدپوستان متنفر خواهند بود اما نسبت به قوم یهود نفرتی نخواهند داشت؛ چرا که آنان را نجات‌بخش و آزادکننده خود می‌دانند؛ در حالی‌که در واقع یهودیان، آقا و ارباب اریشان‌اند و با این ‌تدبیری که به کار می‌گیرند، به کمک نیروی سیاهان، حفاظت و نگهداری می‌شوند.» (صفحه ۳۶۳) جالب است که در ارتشی که مارشالکو توصیف کرده، تعداد یهودیان، نصف آمار سیاه‌پوستان است. به بیان ساده، کمتر هستند اما تاثیرگذارترند؛ ارتشی از ۱۲ میلیون سیاه‌پوست و ۶ میلیون یهودی.

این‌تصویرآخرالزمانی را می‌توان در سخنان اسکار اشتراوس بانکدار و تاجر امریکایی هم مشاهده کرد که گفته بود اگر مردم آمریکا روش خود را تصحیح نکنند و به شهروندان خوب تبدیل نشوند، به‌زودی زمانی می‌رسد که آمریکا با برنامه‌هایی مواجه می‌شود که در مقایسه با اتفاقات اروپا هیچ هستند.

* قوم یهود، دزدیدن بمب اتمی و جاسوسی‌های هسته‌ای

«فاتحین جهانی» فصل چهاردهمی با عنوان «یهودیان و بمب اتمی» دارد که یکی از موضوعات اصلی آن، جنگ مخفی یهودیان شرق و غرب برای به‌دست‌آوردن بمب اتمی است. البته او این ‌نکته را تذکر می‌دهد که مناسب‌ترین موقعیت برای فتح جهان، این بود که آن را به دو نیمکره که هر دو اسلحه اتمی داشتند و می‌توانستند پیوسته یکدیگر را تهدید کنند، تقسیم‌بندی کنند. اما به‌هرحال معتقد است در برهه جنگ سرد، هر دو قطب ظاهری عالم، یعنی نظام سرمایه‌داری و نظام کمونیسم، در یک رقابت واقعی برای به‌دست‌آوردن بمب اتمی بودند.