به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کورنگ : ما این روزها چیزی بیشتر از بغض در سینه داریم…
ما در دلمان غروبی جاویدان داریم، از مردانی که ماندند تا ما بمانیم.
همهی ما یک کنج خلوت، یک شب بیصدا، یک دلِ سیر گریه به خودمان بدهکاریم؛
برای سردارانی که ستون امنیتمان بودند،
برای دانشمندانی که چراغ امیدمان بودند…
سردار حسین سلامی…
سربازی که در میدان، فرمانده بود اما هیچگاه از مردم جدا نشد.
سردار حاجیزاده…
که آسمان را به زیر پای دشمنان کشاند،
و زمین را برای ایران امن نگه داشت.
سردار باقری…
نظم ارتش ولایی، صدای آرام اما محکم در دل جنگها…
و آن دانشمندان بیادعا؛
که بدون هیاهو، برای فردای ما جنگیدند،
در سکوت آزمایشگاهها، در پنهانیترین زوایای کشور، جانشان را فدای علم کردند…
شهید فخریزاده، شهید شهریاری، شهید علیمحمدی، شهید احمدی روشن…
این روزها جای همهشان خالیست…
اما ما گریه نکردیم،
نگریستیم، اما نگذاشتیم اشک جاری شود،
تا دشمن نبیند که دلمان لرزید…
ولی ما زخمی عمیق بر سینه داریم.
زخمی که کهنه میشود، اما خوب نمیشود…
چرا که اینها فقط آدم نبودند؛
ایمان مجسم بودند، غیرت متحرک، آیندهی ایران…
ما هنوز یک دلِ سیر گریه به خود بدهکاریم؛
اما قول میدهیم:
جواب خون شهیدانمان را خواهیم گرفت،
با ساختن ایران،
با ادامه راهشان،
با ایستادن مثل خودشان…
و این را دشمنان بدانند:
هر سرداری که پر کشید، هزاران سردار از دل این مردم متولد شده است.
و ما اهل فراموشی نیستیم…
ما فرزندان ایرانیم.
سرزمینمان را با خون عزیزترینهایمان آبیاری کردهایم،
و تا آخرین نفس، پاسدار شرف، عزت و امنیت این خاک خواهیم ماند.
انتهای خبر/وحید رستمی