سال 83 برای واریز مبلغی پول به بانک ملی مراجعه نمودم. در صف انتظار بودم که خانم مسنی برای سوال کردن به باجه نزدیک شد .
از کارمند بانک پرسید:" یک فیش آب به من بدهید تا فرم را پر کنم !"
کارمند بانک گفت :" فیش آب را از اداره آب باید بگیرید خانوم!" و خانم مسن در جواب گفت: " به من گفته اند باید از بانک ملی بگیری!"
کارمند هم که سرش شلوغ بود جواب داد:"نمی دونم خانوم !" " اینجا نیست!"
این خانم درمانده بود و کسی هم جوابی برایش نداشت .
جلوتر رفتم و پرسیدم :"فیش را برای کدوم اداره میخوای حاج خانوم؟" ایشان هم با لهجه ی شیرین ترکی جواب داد:"سو پیشینی می خوام"
همون موقع بود که به قول معروف "یافتم!"
بهش گفته بودند "سوءپیشینه بگیر" ایشان هم ترجمه کرده بود ؛ "سو" یعنی "آب" و "فیشینی"هم "پیشینه"! و در کل سوء پیشینه در فرآیند زبانی تبدیل شده بود به فیش آب!!!
کارمند و سایر افراد در صف تازه فهمیدند قضیه از چه قرار است . برایشان جالب بود و همگی به این مسئله می خندیدند .
بعد از این جریان هر زمان که به آن شعبه مراجعه می نمودم کارمند مذکور می گفت:" آخه تو چجوری فهمیدی!" و این خاطره را زنده می کرد.
منبع: وبلاگ آقکند
دیدگاه شما