تازه ترین مطالب

تاریخ : 17. مرداد 1393 - 12:41   |   کد مطلب: 14943
در قرآن کریم در سوره هود آیه 44 از کوه «جودی» نام برده شده و می‌فرماید کشتی نوح بر کوه جودی نشست و کنار سرکشتی الان کوه جودی وجود دارد و مردم آن منطقه همه آنجا را می‌شناسند و در کتاب‌های جغرافی ثبت است. بنا بر تحقیقی که من داشتم هم اکنون در لرستان طایفه ای به نام «جودی» و «جودکی» وجود دارد که باقی مانده آنها که تعداد آنها نیز زیاد است، هنوز در این منطقه زندگی می‌کنند.

به گزارش کورنگ به نقل از همدان پرس: یکی از محققان ایرانی در پاییز 1379 مقاله‌ای درباره کشف قبر حضرت نوح (ع) و مکان کشتی او در کوه سرکشتی منتشر کرد. با اینکه این نظر در خارج از کشور با استقبال مواجه شد، اما در ایران به آن توجهی نشد، در صورتی که نتیجه آن می‌تواند نقش بزرگی در سرنوشت گردشگری کشورمان داشته باشد. تاکنون ادعاهای فراوانی درباره محل کشتی نوح در جهان مطرح شده و محققان چندین مکان را مورد بررسی قرار داده‌اند. این محقق ایرانی با بررسی اسناد و مدارک ادعا می‌کند در کوه سرکشتی، کشتی نوح به خشکی نشسته است. وجود قبر نوح و محل دقیق آن برای نخستین بار در این محل احتمال داده شده است. همچنین حدس زده شده که قبر دیگری در کنار آن، مربوط به یکی از بستگان نوح وجود داشته باشد.

حس کنجکاوی و دانستن بیشتر درباره این کشف و نتیجه پانزده سال مطالعه و بررسی مدارکی که از حدود هزار و دویست سال قبل تا کنون به طور مستند تهیه شده و در تهیه آن به یافته‌های باستان شناسان نیز استناد شده است موجب شد گفت‌و‌گویی با این محقق ایرانی، دکترعلی‌اکبر افراسیاب‌پور انجام دهیم.

دکتر افراسیاپ‌پور دارای دکترای عرفان، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، مدیرمسوول فصلنامه علمی- پژوهشی«عرفان اسلامی» و سردبیر مجله «فرهنگ پژوهشی مرکزی» و بیش از 20 سال است در دانشگاه‌ها تدریس و تحقیق می‌کند و تاکنون 18 جلد کتاب و بیش از هشتاد مقاله داخلی و خارجی منتشر کرده و حدود 60 پایان‌نامه تحصیلات تکمیلی را راهنمایی یا مشاوره کرد‌ه‌ است. گفت‌وگوی «مردم‌سالاری» با این محقق ایرانی را می‌خوانید.

چطور در مطالعات خود به سراغ حضرت نوح(ع) رفتید؟

اولین کتاب بنده «تاریخ نهاوند» بود که در آن زادگاه اجدادی خود را مورد مطالعه قرار دادم و از «واژه نهاوند» آغاز کردم تا وجه تسمیه آن را پیدا کنم. به آثار جغرافی‌دانان اولیه اسلامی در بیش از هزار سال پیش مراجعه کردم مانند یاقوت حموی در معجم‌البلدان که معتبرترین جغرافیای جهان اسلام به شمار می‌آید، دیدم همگی نهاوند را نوح‌آوند، نوح‌وند، نوح- آب- بند و شهرنوح نوشته‌اند که نمونه‌هایی از این مدارک را تقدیمتان می‌کنم.

یاقوت حموی متوفی به سال 626 قمری درباره شهر نهاوند نوشته:«بعضی بنای آن را به نوح می‌کشانند و فکر می‌کنند نام فعلی آن مختصر شده نوح‌آوند یا نوح‌وند یعنی شهر نوح است. حمزه معتقد است که نام ابتدایی آن نوح‌آوند بوده چیزی که معنی‌پرزاد و ولد یا پرجمعیت را به آن نسبت می‌دهد.» (معجم‌البلدان، الجلد‌الخامس، ص313). صاحب مجمل‌التواریخ و القصص کتاب معتبری که در سال 520هجری قمری نوشته شده است آورده: «چنین روایت کنند که نوح پیغمبر شهری را بنا نهاد به نام خویش نوحاوند و آن نهاوند است.» (مجمل‌التواریخ و القصص تصحیح ملک‌الشعرای بهار، ص186)

ا‌بن فقیه همدانی در سال 290 هجری قمری یعنی حدود هزار و دویست سال پیش نوشته: «نهاوند از ساخته‌های نوح(ع) است و به آن نوح‌آوند گفته‌اند». (البلدان، ص238) این کتاب در سال 1885 میلادی در اروپا چاپ شده است.

در کتاب الللباب فی تهذیب‌الانساب از ابن جزری آمده که «نهاوند شهری است از بلاد جبل. گویند آن را نوح علیه‌السلام بنا کرده است و نام آن نوح‌آوند بوده است. پس حا به‌ها تبدیل شد.(الللباب فی تهذیب‌الانساب، جلد 3، ص335).

استخری از معتبرترین جغرافیدانان اسلامی که در سال 346 هجری قمری وفات یافته در کتاب معروف خود مسالک و ممالک می‌گوید: «درباره سرزمین کوهستان... نهاوند بر کوهی نهاده است. باغ و بوستان‌ها و میوه بسیار دارد و دو مسجد آدینه دارد...»(ص165) پس همان گفته‌ها را تکرار می‌کند.

در کتاب عجایب‌المخلوقات که در سال 555 هجری قمری نوشته شده است می‌خوانیم: «نهاوند شهری قدیم است آن را نوح علیه‌السلام بنا کرد، آن را نوح‌آوند گویند.» (ص275)

زکریا قزوینی در سال 674 هجری قمری در کتاب خود نوشته:«نهاوند شهری است نزدیک همدان قدیم‌البناء گویند از بناهای نوح نبی(ع) است. اصلش نوح‌آوند بوده است». (آثار‌البلاد و اخبارالعباد، ص545)

در روضه‌الصفا می‌خوانیم: «نهاوند شهری است قدیم آن بلده از بناهای نوح است نامش را نوح‌آوند نهادند، از کثرت استعمال نهاوند، شده است.» (روضه‌الصفا، محمدبن خاوند شاه، ج 7، ص448).

در برهان قاطع، محمدحسین خلف تبریزی در سال 1062 هجری قمری نوشته: «نهاوند: نوح(ع) بانی آن شهر بوده و آن را نوح‌آوند می‌گفته‌اند، یعنی نوح تخت و نوح مسند، چه پایتخت نوح(ع) بوده و به معنی تخت و مسند هم آمده است و به کثرت استعمال نهاوند شده است.»(برهان قاطع، ص1173)

در فرهنگ نفیسی، تالیف سال 1318 شمسی می‌خوانیم: «نهاوند به معنی شهر نوح(ع) آمده که پایتخت نوح پیغمبر باشد.»

محمد پادشاه (در سال 1306 قمری در هندوستان) می‌نویسد: «نهاوند از ابنیه نوح پیغمبر است.»

در لغتنامه دهخدا می‌خوانیم: «نهاوند را نوح بنا کرده است.»

اعتماد السلطنه (در سال 1300 قمری) می‌نویسد: «اهالی این ناحیه از اولاد مادی بن یافث بن نوح (ع) می‌باشند. لهذا آنها را منسوب به «مادی» نموده «مد» خواندند و مملکت آن را مدی گفتند». فصل دهم سفر تکوین تورات شریف که در این فصل در تعداد اولاد حضرت نوح یکی را مادی بن یافث می‌شمارد.

در فرهنگ رشیدی می‌خوانیم: «نهاوند اصلش نوح آوند بوده زیرا نوح (ع) آن را بنا کرده است.»

دکتر فوریه پزشک مخصوص ناصرالدین شاه قاجار نیز که سه سال در ایران بوده و همراه با شاه به این منطقه مسافرت نموده و در حدود صدو پنجاه سال قبل ( در کتاب سه سال در دربار ایران، ص383 ) همین مطلب را نوشته است. همچنین کتاب اعیان الشیعه از سید محسن امین در حدود هشتاد سال قبل (ج 5،ص95) و کتاب سه رساله در علم رجال، از محمد علی ساروی (ص132) و کتاب طرائق الحقایق از حاج نایب‌الصدر (ج2،ص 388) و فرهنگ انجمن آرای ناصری رضا قلی خان هدایت (ص21) در همان زمان.

به عنوان نمونه از سفرنامه‌های سده اخیر سفر ED DAVIS و خانم فریا استارک این گزارش را تایید می‌کنند. در سفرنامه سال 1927 فریا استارک در صفحه 55 نوشته شده:«در کنار دهکده نوح (ع) از میان اراضی کشت شده ادامه راه دادیم ...». و ده‌ها سند و مدرک دیگر وجود دارد که در اینجا نمی‌توان همه را بیان نمود. نیمی از این منابع به عربی و نیمی به فارسی است، در منابع هندی و اروپایی نیز همین مطلب مشاهده می‌شود.

چطور ادعا کرده‌اید که قبر حضرت نوح(ع) را پیدا کرده‌اید؟

در نزدیکی نهاوند رشته کوه گرین قرار دارد و در آن رشته کوه در نزدیکی نورآباد کوهی را یافتم به نام‌ «سرکشتی» که در منابع محلی نوشته بودند که جای کشتی حضرت نوح(ع) است به آنجا رفتم و مدارک فراوانی از حضرت نوح(ع) در آن منطقه یافتم که همه آن اسناد را مستند با فیلمبرداری به انتشارات زرین و سیمین داده‌ام با نام کتاب «کشف قبر نوح» که متاسفانه هنوز به چاپ نرسیده است.

در بالای آن کوه دو مرقد بسیار کهنه یافتم که در منابع با نام مقبره «بابای بزرگ» آمده بود. در آن مقبره هم نام بابای بزرگ آمده بود و همه مردم منطقه هم آن را به همین نام می‌شناختند و برای زیارت می‌آمدند و بسیار حاجت خود را می‌گرفتند. بنده با دلایلی ادعا کردم که این قبر حضرت نوح(ع) است. بعد از چاپ مقاله من در ایران و انعکاس آن در آمریکا ، چند گروه خارجی به ایران سفر کردند. متاسفانه سه سال پیش که برای آخرین بار به آن منطقه رفتم با کمال تعجب دیدم تابلوهای «بابای بزرگ» که نام اصلی آن بوده را برداشته و نام امام‌زاده ابراهیم را نوشته‌اند. همه زائران هم می‌پرسیدند عجیب است که چرا نام اینجا را عوض کرده‌اند. در ضمن دو بولدزر بزرگ به چند هزار متری کوه آورده بودند و تا زیر قبر را کنده بودند و هنگامی که اعتراض کردم که درب‌ها و ضریح قدیمی اینجا که با خط کوفی و یک خط کهن‌تر بود کجاست؟ متولی آن با اعتراض شدید گفت من بهترین درب‌های آلومینیومی را برای اینجا خریده‌ام! آن درب‌های شکسته را فراموش کنید. گفتم چرا نام اینجا را عوض کرده‌اید؟ بالاخره همه اعتراض‌های من به جایی نرسید. در حالی که همه اسناد و عکس‌های گذشته آنجا را دارم.

اطلاع داریم که شش کشور ادعا دارند که کشتی نوح(ع) در کشور آنها به خشکی نشسته است.شما چگونه ادعا می‌کنید که در ایران و در کوهستان زاگرس و کوه گرین و در قله سرکشتی به خشکی نشسته است؟

دلایل بنده فراوان است و در کتاب خود به تفصیل آورده‌ام. این کشورها نیز اغلب دلیل قانع‌کننده‌ای ندارند. ترکیه می‌گوید در آناتولی است و یمن می‌گوید زیر دریای یمن است. از نظر جریان آب و هوایی نشان داده‌ام به دلیل اینکه گردش ساختمان زمین که از غرب به شرق است در نتیجه جریان‌های هوایی بین النهرین همیشه رو به شرق می‌آید، چنانکه امروز هم ابرها و گردوغبارهای‌ بین‌النهرین و عراق و سوریه به ایران می‌آید و هرگز به شمال به سوی ترکیه یا به جنوب به طرف یمن نمی‌رود.

آن روزگار هم آن طوفان بزرگ که در دشت بین‌النهرین در سرزمین عراق رخ داده بی‌تردید تنها در کوهستان زاگرس که مانند دیواری در شرق آن است و بین فلات ایران و بین‌النهرین قرارداد می‌توانسته جلوی این طوفان را بگیرد و کوه سرکشتی در قلب کوهستان زاگرس قراردارد.

مدت‌ها پیش ترکیه و یمن ادعا کردند بخش‌هایی از کشتی نوح (ع) را پیدا کرده‌اند. نظر شما چیست؟

این کشورها برای جذب توریست و کسب درآمدهای ارزی به چنین ادعاهایی می‌پردازند، هیچ کس نمی‌پذیرد که یک کشتی یا یک تکه چوب بیش از شش هزار سال سالم مانده باشد و اکنون در جای اولی خود شش هزار سال هم مانده باشد. اگر چه هر ادعایی این ارزش را دارد که بررسی و مطالعه شود و صحت و سقم آن روشن گردد. با نادیده گرفتن و عقب راندن، هیچ پرسشی به پاسخ نمی‌رسد، بلکه در انتظار موقعیت مناسب می‌نشیند و در دوره‌های دیگر دوباره مطرح می‌شود

داستان طوفان حضرت نوح (ع) را از ابعاد مختلف چگونه بررسی کرده‌اید؟

داستان طوفان حضرت نوح(ع) سه بعد جداگانه دارد که هر سه را به تفصیل بررسی کرده‌ام:

1- جنبه دینی طوفان نوح(ع) که در کتاب‌های آسمانی تورات و انجیل و قرآن کریم آمده است.

2- جنبه اسطوره‌ای که در اسطوره‌های بین‌النهرین، ایران باستان و حتی تبت و چین و در میان سرخ پوستان آمریکا هم انعکاس داشته است.

3- جنبه علمی و زمین‌شناسی که یک زمین‌شناس آثار این طوفان را پیدا کرده و ثابت کرده که چنین طوفانی رخ داده است. دلایل هر سه و شواهد مربوط به این منطقه را گردآوری کرده‌ام.

آیا در قرآن کریم اشاره‌ای به نهاوند یا اسم کوهی از این منطقه شده است؟

در قرآن کریم در سوره هود آیه 44 از کوه «جودی» نام برده شده و می‌فرماید کشتی نوح بر کوه جودی نشست و کنار سرکشتی الان کوه جودی وجود دارد و مردم آن منطقه همه آنجا را می‌شناسند و در کتاب‌های جغرافی ثبت است. بنا بر تحقیقی که من داشتم هم اکنون در لرستان طایفه ای به نام «جودی» و «جودکی» وجود دارد که باقی مانده آنها که تعداد آنها نیز زیاد است، هنوز در این منطقه زندگی می‌کنند. در تاریخ هزار سال قبل هم از این طایفه در لرستان نام برده شده است. در کتاب جغرافیای لرستان می‌خوانیم: «جودی یا جودکی از طوایف لرستان می‌باشد.»

طوفان نوح(ع) را از سه بعد دینی، اسطوره ای و علمی بررسی کردید، لطفا یکی از نمونه‌های اسطوره ای طوفان را توضیح دهید؟

یک نمونه کهن از اسطوره طوفان ماجرای گیلگمش، پهلوان بابلی است که از اسطوره‌های سومریان در بین النهرین به شمار می‌آید و الواح آن کشف شده است و در منابع متعددی آمده است و اینجا یکی از مستندترین آنها را نقل می‌کنم. در کتاب تاریخ جامع ادیان از جان بایرناس (ص 71) ماجرای اسطوره طوفان بابلی چنین آمده است: «خدایان چون از گناه ابنای بشر به خشم درآمدند، آهنگ آن کردند که با طوفانی شدید نوع و نژاد او را براندازند و آدمیان را محو و نابود سازند. این سرّ نهانی اتفاقا به گوش یکی از افراد آدمیان رسید، خدای ائا که از خدایان مهربان بود و نسبت به مردی موسوم به اوت- نپیشتیم بر سر لطف بود، نهانی او را از این خطر که در پیش بود آگاه ساخت. آن مرد در حال بشتافت و کشتی بزرگ به ساخت که صدو بیست زراع اضلاع آن و صد و چهل زراع ارتفاع آن بود. اوت- نپیشتیم بعدها سرگذشت خود را برای پهلوان مذکور یعنی گیلگمش چنین نقل کرده است: من خاندان و کسان خود را در این کشتی بردم، و نیز از خزندگان مزرعه و دام و دد صحرا و صنعتگران بلاد عده ای چند را با خود بردم. در روز معین که «ربّ شمش» مقرر داشته بود، و در آن روز خدای ظلمات باران‌های سنگین روان داشته، من به کشتی درون رفتم و درها را فرو بستم.

روز موعود نزدیک شد. از افق ابری سیاه برخاست و رعدی هولناک به غرش آمد. خدایان نابو و مردوخ از پیش رفتند، و طوفان به غایت شدت رسید. نور و روشنی به ظلمت و تاریکی مبدل شد، و سیلاب تمام سطح جهان را فرا گرفت ...». این اسطوره بسیار مشهور است و از نوح (ع) با نام «اوت» سخن گفته می‌شود. این ماجرا مربوط به دوره سلطنت سومریان ( 2800- 2360 ق.م) است یعنی حدود پنج هزار سال پیش. اگر باستان شناسی تپه گیان نهاوند را مطالعه کنید، کهن ترین طبقه آن مربوط به شش هزار سال پیش است که به پرسش‌های علمی مربوط به طوفان پاسخ می‌دهد.

اگر کسی داستان طوفان را ماجرایی غیر علمی و افسانه ای بداند، شما با توجه به مدارک و اسناد جمع‌آوری شده خود چگونه ثابت می‌کنید که طوفانی اتفاق افتاده است؟

جنبه سوم طوفان مربوط به دیدگاه علم نسبت به طوفان است که به سراغ دانش تجربی جدید می‌رود و دیگر قابل انکار نیست. در کتاب خود از تحقیقات یک زمین شناس استفاده کرده ام که او در کتابی به بررسی لایه‌های زمین در بین النهرین پرداخته و با دلایلی علمی نشان می‌دهد که در آن ناحیه سیلی عظیم یا طوفانی مهیب رخ داده است و جالب این است که به تمدن گیان نهاوند و ماجرای دینی حضرت نوح(ع) قرابت دارد.

ابتدا بایستی به روش علمی نشان داد که طوفانی رخ داده است و سپس با استفاده از نتایج مطالعات باستان شناسی مانند کاوش‌های «گیرشمن» ارتباط آن را با نهاوند و کوه سرکشتی نشان داد که من همین مسیر را دنبال کردم و کوشش داشتم ام نشان دهم که این مطالب علمی با گفته‌های کتاب‌های آسمانی مغایرتی ندارد و بلکه موید هم هستند. جنبه اسطوره ای طوفان هم به کمک دو جنبه دیگر می‌آید و نشان می‌دهد که واقعیتی وجود داشته است که به صورت داستان‌های شبیه به هم دهان به دهان گشته و در فرهنگ شفاهی بشری و در مناطق مختلف به صورت‌های متفاوت نقل شده است.

این کوهستان گرین و نهاوند در کنار آن و قله سرکشتی در آنجا چه ارتباطی با هم دارند و چرا جغرافی‌دانان هزار سال پیش نهاوند را شهر نوح گفتند؟

پس از طوفان نوح(ع) یک تمدنی در نهاوند پیدا شده است که در کتاب‌های باستان‌ شناسی با نام تمدن تپه گیان نهاوند آمده است و در کتاب باستان شناسی ایران باستان نوشته «واندنبرگ» طبقه اول تا پنجم تمدن گیان از دوران 4200 سال قبل از میلاد تا دوران برنز قدیم و برنز متوسط و برنز جدید و دوران آهن بررسی و آثار فراوانی که به دست آمده اثبات شده است.

از طرفی در سال 1310 شمسی یعنی دوران رضا شاه، آقای هانری ورن مدیر موزه‌های ملی فرانسه و با نظارت دکتر کنتنو موزه‌دار لوور مجوز کاوش در تپه گیان را از دولت ایران گرفتند و پروفسور گیرشمن و همسرش از سال 1311 شمسی به مدت دو سال به نهاوند آمدند و نتیجه کاوش‌های آنها در کتابی به نام «حفریات تپه گیان» به زبان فرانسه شد که در آن کشور منتشر شد. در آن کتاب نشان داده شده که این تمدن سابقه‌ای کهن داشته و مقارن با پایان طوفان است.

علاقه‌مندان می‌توانند به کتاب‌های باستان شناسی درباره تمدن تپه گیان نهاوند مراجعه کنند. ادعای بنده با دلایل فراوان نشان می‌دهد که این تمدن به وسیله حضرت نوح(ع) پس از طوفان ایجاد شده است و بیش از همه پنج دوره سفال‌های موجود شاهدی براین مطلب هستند.

به تازگی سینمای هالیوود فیلم نوح (ع) را به نمایش درآورد و با انتقاد روزنامه‌ای در واتیکان مواجه شد به این دلیل که این فیلم تا حد زیادی از روایت کتاب مقدس درباره حضرت نوح (ع) فاصله گرفته است، اگر شما این فیلم را دیده اید چگونه بررسی می‌کنید؟

بله من هم این فیلم را دیدم. چنانکه در سوال‌های قبلی اشاره کردم، داستان طوفان سه جنبه دینی، اسطوره ای و علمی دارد که در این فیلم، فیلمنامه از جنبه اسطوره ای برخوردار بوده و به نظر من همان اسطوره سومری طوفان که الواح آن به جا مانده و درباره آن توضیح دادیم مبنا قرار گرفته است و فیلمنامه نوح (ع) را از روی آن نوشته اند. چرا که شواهد متعددی از مشترکات آنها دیده می‌شود که یکی از آنها شراب خوردن است که در همین اسطوره به آن اشاره شده است.

در هنگامی که اوت- نپیشتیم سرگذشت خود را برای گیلگمش نقل می‌کند، در یک جا می‌گوید: «پس از طوفان در کشتی من کبوتری رها کردم و به بیرون فرستادم. آن پرنده از هر طرف به دقت بال گشود چون مقر و مکانی نیافت به کشتی باز آمد. پس پرستویی پرواز دادم. آن نیز به هر سو پرید، پس من هرچه داشتم به چهار گوشه جهان رها کردم و بر فراز کوهی قربانی گذرانیدم و شراب مقدس نوشیدم». (تاریخ جامع ادیان، ص 72).

در این فیلم از جاذبه‌های تصویری استفاده شده بود، اما متاسفانه از روایت دینی نوح(ع) استفاده نکرده بودند، در حالی که هم جاذبه بیشتری داشت و هم بر اساس کتاب‌های آسمانی بود. از طرفی جنبه قداست و معنویت هم در آن منظور می‌شد. اینکه بر اساس اسطوره آن را ساخته‌اند و جنبه دینی آن نادیده گرفته شده و به انتظار عموم مردم جهان پاسخ داده نمی‌شود درست است که گرچه هیچ ایرادی ندارد اسطوره‌ها به فیلم تبدیل شوند چون که اسطوره‌ها از جادوگری بی مایه جدید، بسیار بهتر است و اندیشه ای در پشت آن قرار دارد، اما به شرطی که اسطوره‌ها در مقابل گفته‌های ادیان قرار داده نشوند. انتقادی که به فیلم نوح(ع) وارد است همین اشکال است.

از دوازده سال پیش که این کشف خود را منتشر کردید چه بازتابی برای شما داشت و چگونه از آن استقبال شد؟

مانند همه نوآوری‌ها و طرح‌ها و کشف‌های دیگر، ابتدا با توطئه سکوت کوشش کردند تا آن را نادیده بگیرند و با بی اعتنایی آن را در نطفه خفه کنند، هنگامی که این شیوه پاسخ نداد در مرحله بعد به انکار غیرمستقیم آن پرداختند یعنی با زحمت‌های فرآوان مقاله ای از ترکیه ترجمه و منتشر کردند که کشتی نوح (ع) در آرارات ترکیه پیدا شده است و نیز کارهای عجیب دیگری که گفتنی نیست. گروهی در جایگاه علمی نشسته و چنین کشف و عقیده ای را امری خرافی و مربوط به ادعاهای غیب گویی جدید قلمداد کرده و تمسخر کردند.

در نهایت برای از بین بردن مدارک آن اقدام کردند، مانند این که آثار کهن را از آن مرقد برداشتند و نام مرقد «بابای بزرگ» را که چند صد سال در منابع موجود است، عوض کردند. همینطور ناشر کتاب را متقاعد کردند که از چاپ آن جلوگیری کند. در اینجا می‌توان پیش بینی کرد که اگر در آینده این نظر با دلایلی قوی تر مطرح شود و نتوانند آن را از حرکت بازدارند، ادعا می‌کنند که از ده‌ها سال پیش خودشان این کشف را می‌دانسته اند و حرف جدید ی نیست. این روالی همیشگی است که به آن عادت کرده‌ایم.

شما چه طرحی درباره کشف قبر حضرت نوح(ع) دارید؟

طرح بنده یک ادعای علمی است و فقط می‌خواستم اجازه بدهند نتیجه تحقیقات خود را به گوش مجامع علمی برسانم که متاسفانه بیش از ده سال است که اجازه نیافته‌ام. یک گروه از آمریکا و یک گروه از انگلیس هم برای بررسی ادعای بنده به ایران سفر کردند که فرصتی به بنده داده نشد تا مدارک خود را به آنها ارائه دهم و حتی کتاب بنده پیش از چاپ در انتشارات مانده است.

چندین شخصیت علمی از اروپا و آمریکا به این ادعا اشتیاق نشان داده و آنها گفتند که اگر بتوانی این مطلب را اثبات کنی آن منطقه بزرگترین مرکز توریستی و جهانگردی خواهد شد چرا که بیش از دو میلیارد مسیحی و دیگر ادیان به حضرت نوح(ع) اعتقاد دارند و بسیار علاقه دارند که قبر او را زیارت کنند اما سازمان گردشگری طرح بنده را نادیده گرفت و تاکنون اجازه اثبات نیافته‌ام و بلکه افرادی به طور هماهنگ به این ادعا و طرح حمله کرده و کوشش داشته‌اند این مطلب طرح نشود. آیا اگر کسی تحقیقی انجام داد باید با چنین رفتاری مواجه شود؟

دیدگاه شما

سایت رهبر معظم انقلاب
مرکزآموزش علمی کاربردی الوان ثابت