تازه ترین مطالب

تاریخ : 25. ارديبهشت 1395 - 23:32   |   کد مطلب: 22661
راز جنایت در خیابان کارون با تلاش ماموران پلیس برملا شد. زن جوان که تنها شاهد این ماجرا بود ابتدا، مدعی بود که دچار فراموشی شده و از ماجرا چیزی به خاطر ندارد. تنها شاهد پرونده به همراه مقتول دفتر کاریابی تاسیس کرده و در آن اقدام به خرید و فروش مواد مخدر می‌کرد.
راز جنایت در خیابان کارون/ دفتر کاریابی محلی برای فروش مواد مخدر

به گزارش کورنگ به نقل از آنا، ساعت 6 بعد از ظهر 5 مهر سال گذشته، جنایتی در خیابان کارون به پلیس اعلام شد. با حضور مأمورین کلانتری و تیم اورژانس در محل مشخص شد که فردی به نام کمال، بر اثر اصابت ضربات جسم سخت به ناحیه پشت سر به قتل رسیده و جسدش توسط همسایه طبقه دوم در پلکان طبقه اول کشف شده است. همزمان پیکر نیمه جان متعلق به زنی 42 ساله به نام مریم داخل خانه، طبقه اول این ساختمان کشف شد که او نیز همانند مقتول از ناحیه پشت سر مورد اصابت ضربات جسم سخت قرار گرفته اما همچنان زنده بود.

با اعلام این خبر بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران و اکیپ بررسی صحنه جرم راهی محل شدند. مریم بلافاصله به بیمارستان انتقال داده شد و تحت مداوا قرار گرفت.

با انجام اقدامات تیم پزشکی زن جوان از مرگ نجات یافت و در رابطه با این حادثه به ماموران گفت: حافظه‌اش را از دست داده و هیچ چیزی از زمان وقوع جنایت و اتفاقی که برای آنها افتاد را به خاطر نمی‌آورد.

کشف دفترچه صورت حساب

کارآگاهان اداره دهم با مراجعه به محل وقوع جنایت به تحقیق از اهالی ساختمان پرداخته و اطلاع پیدا کردند که مقتول و مریم ضمن معرفی خود به‌عنوان زن و شوهر‌، طبقه اول این ساختمان را تحت عنوان دفتر کاریابی اجاره کرده اند. همزمان با این تحقیقات، فردی با مراجعه به کلانتری 108 نواب اعلام داشت که همسرش به نام مریم، چند روز پیش از خانه خارج و دیگر بازنگشته است. به‌دنبال این گزارش، همسر او در بیمارستان شناسایی شد.

با توجه به پیچیدگی ایجاد شده در پرونده و محرز شدن، دروغ ادعای ازدواج مریم با مقتول، کارآگاهان جهت پیدا کردن دلایل و شواهد جدید‌، به محل وقوع جنایت رفته و در بازرسی دقیق از محل جنایت موفق به کشف دفترچه‌ای شدند که در آن مشخصات تعدادی از افراد به‌همراه مبالغ دریافتی و پرداختی به آنها ثبت شده بود .

اظهارات شاهد ماجرا

در شرایطی که مریم در تمامی مراحل رسیدگی به پرونده با طرح ادعای فراموشی سعی در پوشاندن واقعیت داشت، وی با هماهنگی مقام قضایی و پس از پایان اقدامات درمانی جهت انجام تحقیقات در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .

مریم پس از گذشت 5 ماه، سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت: چندی پیش به همراه مقتول دفتری را تحت عنوان دفتر کاریابی در ساختمان اجاره کردیم. اما این دفتر تنها یک اسم بود و کار واقعی که ما در آنجا انجام می‌دادیم خرید و فروش مواد مخدر بود. بواسطه کاری که در این دفتر انجام می‌دادیم فروشندگان و خریداران مواد مخدر به دفترمان می‌آمدند. برای آنکه همسرم از این موضوع با خبر نشود به دروغ به او گفته بودم که پرستار سالمندان هستم و هر روز به این بهانه از خانه خارج می‌شدم.

با اعتراف مریم به فعالیت در امر خرید و فروش موادمخدر و بررسی اطلاعات بدست آمده از دفترچه حساب خریداران موادمخدر، کارآگاهان موفق به شناسایی و دستگیری تعدادی از توزیع کنندگان موادمخدر شدند. پس از تکمیل تحقیقات در خصوص پرونده قتل خیابان کارون و نداشتن ارتباط با پرونده جنایت‌، تمامی آنها در اختیار پلیس مبارزه با موادمخدر قرار گرفتند .

در ادامه تحقیقات‌، کارآگاهان موفق به شناسایی مرد افغانی شدند که به‌عنوان یکی از فروشندگان موادمخدر به مقتول و مریم شدند که همزمان با وقوع جنایت از مخفیگاهش در شهرستان کرج متواری شده بود. تحقیقات جهت دستگیری متهم به نام وکیل ادامه داشت تا اینکه مشخص شد متهم 22 ساله به صورت غیر قانونی از کشور خارج شده و به افغانستان رفته است.

با گذشت 8 ماه از زمان وقوع جنایت و بدست آمدن دلایل و شواهد ارتکاب جنایت توسط وکیل، کارآگاهان اداره دهم اطلاع پیدا کردند که وکیل به تازگی و مجددا به صورت غیرقانونی وارد ایران شده و در حال حاضر با هویت جعلی و تحت عنوان کارگر ساختمانی درمنطقه سعادت آباد مشغول به‌کار شده .با شناسایی مخفیگاه متهم فراری، کارآگاهان موفق شدند مرد جوان را 24 اردیبهشت امسال دستگیر کنند.

اعتراف به جنایت

متهم پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به جنایت اعتراف کرد و به افسر پرونده‌اش گفت: روز جنایت برای گرفتن پول خود به محل حادثه رفتم . مریم داخل ساختمان بود،وقتی به او گفتم که پولم را می‌خواهم، مریم گفت که فعلا قادر به پرداخت آن نیست. درحالی‌که از طریق دوستانم اطلاع داشتم که آنها هر روز چند صد هزار تومان خرید و فروش مواد می‌کنند‌. برای همین اصرار کردم و مریم در جواب گفت اصلا پولی به تو نخواهم داد. از دست او عصبانی شدم، اما چاره‌آی نبود. به همین دلیل تصمیم گرفتم که برگردم؛ قصد خارج شدن از داخل اتاق را داشتم که بیاد آوردم یک چکش در داخل کوله پشتی خود دارم.

او ادامه داد: چکش را از داخل کوله خارج و چند ضربه محکم به پشت سر مریم زدم که او روی زمین افتاد. در همین زمان چشمم به گوشی تلفن همراه مریم افتاد و آن‌را در ازای قسمتی از طلب خود برداشتم. قصد خارج شدن از ساختمان را داشتم که مقتول را مقابل خود مشاهده کردم. چند ضربه محکمِ چکش نیز به سر او زدم، کمال بی هوش روی زمین افتاد و من محل را ترک کردم.

سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : با‌توجه به اعتراف متهم به ارتکاب جنایت‌، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.

دیدگاه شما

سایت رهبر معظم انقلاب
مرکزآموزش علمی کاربردی الوان ثابت