به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کورنگ ،البته انتقاد به رویهای که در خراسان و به خصوص شهر مشهد وجود دارد، بر سومدیریت در رأس ورزش و فوتبال سرپوش نمیگذارد. قرار نیست وزاری ورزش در سالیان اخیر از مسئولیتی که به عهده داشتند و انجام ندادند شانه خالی کنند. این ناتوانی شامل فدراسیون فوتبالی هم میشود که مهدی تاج سالهاست یا خودش یا هم پیمانانش در آن مدیریت کردهاند و حالا به جای پاسخگویی، شاکی هم هستند.
به هر سوی ورزش و بهویژه فوتبال که مینگری، ناتوانی میبینی؛ سومدیریت و تصمیمات آسیبرسان و خانهمانسوز. ورزش کشور جز مواردی خاص، شکست خورده است. شاید فوتبال که بیش از هر رشته دیگری مورد توجه است، یک نمود کلی از ورزشی باشد که داشتههایش را هم از دست داده؛ ورزشی که ۵۰ سال است نتوانسته جز ورزشگاه آزادی که سال ۱۳۵۳ میزبان بازیهای آسیایی بود، ورزشگاه استاندارد دیگری در پایتخت کشوری پهناور داشته باشد. حتی استانداردهای ورزشگاه آزادی هم مربوط به همان ۵۰ سال پیش است و حالا که در دست تعمیر قرار گرفته، نیازمند به روز شدن حداقلهاست تا شرایط میزبانی بازیهای بینالمللی را داشته باشد.
در میان کاستیها و ناتوانیها، با شانه خالی کردنهای این مسئول و آن وزیر و آن رئیس، فوتبال ایران امروز به جایی رسیده که تیمهای باشگاهی برای میزبانی بازیهای خانگی خود هم به مشکل خوردهاند. تیمی از یزد باید در تهران میزبانی کند و تیمهای تهرانی مسافر اراک و قزوین میشوند. تیم ملی نه در تهران جایی دارد و نه در مشهد راهش میدهند و به همین دلیل باید راهی اصفهان شود که آنجا هم بزرگترین ورزشگاهش که نقش جهان است، زمین چمنش در وضعیتی قرار دارد که شایسته نگاه کردن هم نیست.
در نهایت قرار است تیم ملی راهی ورزشگاه فولادشهر اصفهان شود و برای حفظ چمن و استاندارد شدن ورزشگاه، ذوبآهن مجبور است ورزشگاه خانگیاش را ترک کند، در اختیار فدراسیون قرار دهد و خودش به مشهد برود تا با هزینهای هنگفت ورزشگاه امام رضا (ع) مشهد را برای یک بازی اجاره کند. وضعیت آنقدر سیاه است که صدای یکی از عوامل این روزهای سیاه فوتبال، یعنی مهدی تاج هم درآمده و نسبت به اجاره بهای بالای ورزشگاه مشهد غرولند میکند.
هرچند مدیرکل ورزش و جوانان استان خراسان به دفاع از تصمیمات اتخاذ شده در این استان و موضوع اجاره بهای ورزشگاه امام رضا پرداخته، اما محمدمهدی فروردین، نماینده مجلس و رئیس فراکسیون ورزش هم معتقد به حفظ حقوق فوتبال و استفاده از ورزشگاهی است که هرچند متولی آن استان قدس رضوی بوده، اما حتی داراییهای این نهاد هم بخشی از ثروت و داراییهای این خاک و مردم است.
تلخی داستان جایی است که در همین روزهای کشمکش فوتبالیها برای پیدا کردن یک استادیوم آبرومند برای بازیهای تیم ملی و استقلال و پرسپولیس، یک تیم باشگاهی افغانستانی در استادیوم امام رضا مشهد تمرین و بازی میکند و «اتک انرژی افغانستان» بر «تیم ملی فوتبال ایران» ارجحیت پیدا میکند. مشهد هم جزوی از خاک ایران است و با هر بهانهای که تیم ملی کشور از این شهر و ورزشگاه امام رضا دور شده و تیمی گمنام از کشور همسایه در آن مستقر میشود، به روان انسانهای سالم فشار میآید. اگر این تصمیمات منحصر به فرد، برافراشتن علم تفرقهافکنی نیست، پس چیست؟ تصمیمات خطرناکی که حالا درباره فوتبال اعمال شده و هیچکسی هم پاسخگوی این تصمیمات نیست.
دیدگاه شما