تازه ترین مطالب

تاریخ : 20. خرداد 1392 - 15:11   |   کد مطلب: 6351
اکنون با اذعان به این خصوصیت کلیدی زمان خود -که بارها و به بهترین وجهی توسط ولی امر مسلمین مقام معظم رهبری – ترسیم شده است، به سراغ قرآن و سوره مبارکه انفال می رویم و این پرسش را مطرح می کنیم که : ما در کارزار نهایی و همه جانبه با نظام سلطه و استکباریم،در چنین وضعیتی چه تکلیفی داریم و چه راهبردهایی را بایدسرلوحه مواضع و اقدامات خود قرار دهیم؟”

ایام هیجانی تبلیغات کاندیداهای محترم آغاز شده است و یکی از عوارض همیشگی این ایام ، تردید و ابهام بخشی از مردم در انتخاب گزینه اصلح است. بخصوص در این دوره به دلایل متعددی از جمله عبرتها و درس های فنته ۱۳۸۸ نوع ادبیات و شعارهای کاندیداها نسبت به قبل، تغییر جدی کرده است.حتی گاهی شعارهای دو سرطیف -از اصلاح طلب ترین تا اصولگراترین – بسیار به یکدیگر شبیه است. در چنین وضعیتی مهمترین خدمتی که گویندگان و نویسندگان متعهد می توانند انجام بدهد، شفاف کردن معیارها و شاخص های اصلح است.

نداشتن نگرش و بصیرت دقیق و جامع نسبت به شرایط زمانه، انسان را به حیرت و سرگردانی در تصمیمات و آزمون های بزرگ مبتلا می کند و کسی که درهنگامه تکلیف و انتخاب و حماسه، متحیّر باشد قطعا عمل به وظیفه نخواهد کرد و در اینصورت علاوه بر مقصّر بودن در پیشگاه الهی در عواقب احتمالی انتخابی که کرده است وآسیب هایبه ارزش هاو جامعه وارد میشود، سهیم است؛ لذا حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند: « العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس » یعنی کسی که زمان خودش را بشناسد و بفهمد و درک‏ کند ، امور مشتبه و گیج کننده به او هجوم نمی‏آورد . کلمه «هجوم» را ما در عرف فارسی خود در مورد هر حمله شدید به کار می‏بریم، اما در عربی‏ به معنی حمله‏ای است که ناگهانی و در غفلت بشود و طرف را غافلگیر کند . امام می‏فرماید : اگر کسی به وضع زمان خود آشنا باشد امور مشتبه ناگهان بر سرش نمی‏ریزد که یک مرتبه دست و پای خود را گم کند و نتواند قوای خود را و فکر خودش را جمع و جور کند و راه حلی پیدا کند.

از طرفی درک شرایط و اولویت ها و حساسیت های دوره ای که در آن قرار داریم هم به سادگی میسور نیست.

در میان تمام منابع معتبر، قرآن ازهمه والاتر و معتبرتر است؛لذا با مراجع قرآن به دنبال توصیف نیازها و ضرورت های دوره خود می رویم.

در نخستین گام باید به این حقیقت روشن توجه داشته باشیم که مهمترین خصوصیت دوره ای که در آن هستیم،رودر رویی و صف آرایی تمام عیار نظام سلطه -جبهه باطل – در برابر اسلام ناب محمدی – جبهه حق- است.انواع تهدیدها، تحریمها، قطعنامه ها و همنوایی ها در عرصهسیاسی،اقتصادی و … برای به زانو درآوردن نظام مقدس جمهوری اسلامی به سرعت شکل می گیرد و دشمنی که خوداز نظر ایدئولوژیک در آستانه اضمحلال است،تمام توان خود را در منطقه و جهان به میدان آورده تا به خیال خود کار را یکسره کند.

در یک کلام اگرچه به لطف خدا ما در شعب ابیطالب نیستیم؛بلکه در معرکه بدر و خیبریم. اگر گوش فکرت و هوش باز باشد ندای الهی پیامبراعظم صلّی الله علیه وآله و سلّم را دوباره می شنویم که بار دیگر صلا می زند: “الیوم برزَ الإسلامُ کُلُّه علی الکُفرِ کلِّه” امروز همه اسلام در برابر تمام کفر ایستاده است.

برای اذعان به این حقیقت کافی است به بخشی از توطئه های دشمن،در چندماه گذشته نظری بیافکنیم:

• تحریم های بسیار سنگین در تمام حوزه ها:از دارو تا امکانات مورد نیاز صنایع و حتی تحریم بسیاری از مسئولین کشور به بهانه های واهی.

• تصویب قطعنامه های مختلف در مجامع بین المللی علیه ایران از طریق اعمال نفوذ و لابیگری و با هدف خطرناک جلوه دادن ایران در منطقه و جهان .

• تحریک همسایگان ایران برای قطعیا کاهش ارتباطات تجاری، اقتصادی و سیاسی باایران به منظور در انزوا قرار دادن ایران.

• تهدید به حمله نظامی به تاسیسات هسته ایران با هدف وادار کردن ایران به دست برداشتن از حقوق هسته ای خویش.

• ایجاد بحران در کشورهایی نظیر عراق و سوریه که روابط خوبی بانظام جمهوری اسلامی ایران دارند به منظور تحریک ملت ها برای قطع رابطه با ایران یا سرنگونی حکومتهای آنها

• حمایت همه جانبه از کثیف ترین و جنایت پیشه ترین گروهک تروریستی تاریخ معاصر یعنی سازمان منافقین که دستانش به خون هزاران ایرانی بی گناه آغشته است.

اکنون با اذعان به این خصوصیت کلیدی زمان خود -که بارها و به بهترین وجهی توسط ولی امر مسلمین مقام معظم رهبری – ترسیم شده است، به سراغ قرآن و سوره مبارکه انفال می رویم و این پرسش را مطرح می کنیم که : ما در کارزار نهایی و همه جانبه با نظام سلطه و استکباریم،در چنین وضعیتی چه تکلیفی داریم و چه راهبردهایی را بایدسرلوحه مواضع و اقدامات خود قرار دهیم؟

شکی نیست آنچه از پاسخ قرآن کریم به دست می آید به راحتی شاخصهای اصلی برای محک کاندیداهای ریاست جمهوری را به دست می دهد؛زیرا آنها مدعی آمادگی و قابلیت برای فرماندهی در این عرصه حساس و تاریخ ساز هستند بنابراین بیش و پیش از مردم باید نسبت به این شاخص ها ملتزم باشند و این التزام را در مواضع، سیاست ها و برنامه های خود متجلی سازند.

اولین شاخص:ثبات قدم و پایداری

قرآن کریم برای همه دورانهای مشابه زمانه ی حاضر، که مهمترین شناسه اش عبارت است از به اوج رسیدن دشمنی دشمنان و بسیج تمام قوا امکانات و تدابیر شیطانی آنها برای براندازی اسلام و نظام اسلامی ، راهبردهایی روشنی دارد که در سوره مبارکه انفال بدانها اشاره شده است؛آنجا که می فرماید: «یا أیّها الذینَ آمنوا إذا لَقیتُم فئةً …»

فئه به معنای گروه،سپاه و لشگر منسجم است و در قرآن دو مرتبه بکار رفته است؛یکی در سوره انفال و دیگری در سوره مبارکه بقره. آیه فوق می فرماید: هنگامی که گروه کفار و دشمنان خود، رودر رو شدید:

ثبات قدم داشته باشید (فاثبُتوا): شاید نزدیک ترین و رساترین واژه معادل ثبات قدم در زبان فارسی، «پافشاری» است.

بنابراین معنای این فراز ازآیه چنین است که ای کسانی که ایمان آورده اید،اگر به هماوردی دشمنان رفتید، بر ارزشها و اصول خود، پافشاری کنید. نه اینکه با بکاربردن ادبیات مبهم و مردّد، دم ازتنش زدایی با دشمن مستکبر بزنید.

امروز کشور به کسی نیاز دارد که هم سابقه اش و هم مواضع و شعارهای کنونی اش، نشان بدهد که تفکر و گفتمانش با بیگانگان و دشمنان هماناست که قرآن کریم فرموده است: «أشدّآء علی الکفّار…» نه اینکه با تخطئه گفتمان امام و انقلاب اسلامی و رهبری در صدد تسلیم و سازش با نظام سلطه باشد.

در این مدتی که کاندیداهای محترم بهبیان دیدگاه ها،مواضع و برنامه های خود اقدام کرده و می کنند، یکی از موضوعات مهم و چالشی که باید همه آنها نسبت به آن اظهار نظر کنند،ماجرای تحریم ها،رابطه با آمریکا و نحوه پی گیری پرونده هسته ای ایران در مجامع بین المللی می باشد.

بطور کلی سه دیدگاه در بین کاندیداها به چشم میخورد:

۱- دیدگاهی که صریحا از پایداری بر اصول و حقوق ملت و نظام ایران سخن می گوید و معتقد است، هرگونه سازش و نرمش در این عرصه –بخصوص با آمریکا و انگلیس و صهیونیسم – خلاف شرع،خلاف حکمت و خلاف مصلحت و عزّت است و نه تنهاباعث بهبود اوضاع نمیشود،بلکه دشمنی را برای پیشروی به سی اهداف دیگر و تحدید و تهدید سایر حقوق و منافع ما جریّ می سازد.

۲- دیدگاه دوم – که سابقه غیرقابل توجیهی در پیگیری پرونده هسته ای در دولت اصلاحات دارد – با کنایه و تصریح سعی دارد مهمترین مشکل کشور –یا بقول آنها بحران کشور – را بحران اقتصادی جا بزند و از رهگذرهراسی و اضطرابی که ترویج این نگاه در بدنه جامعه ایجاد می کند،اذهان را به این سخن غیرواقعی سوق بدهد که اولا این بحران پیچیده محصول سیاست خارجی دولت نهم و دهم است! ثانیا خروجاز این بحران تنها یک راه حل داردو آن تعامل، نرمش (بخوانید سازش) با غرب در مسایل مورد اختلاف و از جمله مسأله هستی است!!

۳-دیدگاه سومی هم هست که به خیال خود می خواهد ملاحظه همه طیف ها را بکند.نه تصریح به مذاکره و سازش می کند و نه از ادبیات عزّت و اقتدار استفاده میکند و بقول معروف یکی به میخ می زند و یکی به نعل! با ابهام و کلی گویی می خواهد بندبازی کند و از کنار این قضیه مهم عبور نماید تا چنانچه نظر اکثریت – هم چنانکه هست – بر پایداری بر ارزشها و حقوق ملت است، مورد تعریض واقع نشود و اگر هم عده ای تمایل به سازش دارند،تصور کنند که این کاندیدا یا این کاندیداها برای تحقق خواسته شان، مناسب است.

اکنون شما قضاوت کنید که کدام دیدگاه با رهنمود قرآنی “فاثبُتوا” سازگار است و با دیدگاه رهبر معظم انقلاب هماهنگ تر است. سوابق افراد در این خصوص چه می گوید؟ یادمان باشد که اهل بیت علیهم السلام فرموده اند :”دشمن شماهمچون کُلب (سگ) است که ابتدا پارس میکند و خیره یه چشمان شما می نگرد ،اگر آثار ترس را در شما دید کمی جلوتر می آید و دوباره پارس میکند،اگر عقب رفتید و ترسیدید، حمله می کند ولی اگر همان اول محکم ایستاده ومشت خود را گره کرده و به سمتش حمله کردید،دُمش را روی کولش میگذارد و فرار می کند.

شاخص دوم: توجه به گسترش معنویت در جامعه

قرآن کریم مکمّل استقامت در مبارزه بادشمن را معنویت و ذکر کثیر می داند و می فرماید: واذکروا اللهَ کثیراً لعلّکم تُفلِحون” یعنی با ذکر کثیر، ایمان و توجه قلبی خود را به منبع لایزال قدرت –خداوند متعال- تقویت کنید تا در نتیجه امیدتان به نصرت او بیشتر شده و در نتیجه ابّهت ظاهری دشمن دراراده شما تاثیری نخواهدگذاشت.

ترویج حقیق معنویت و خداترسی تنها از کسی ساخته است که:

اولا خودش اهل معنویت، تعبد، توکل و توسّل باشد.

ثانیا تجملات زندگی و زرق و برق دست و پاگیر آن او رااز معنویت و پاکدستی دور نکرده باشد.

ثالثا افکار، سوابق و هواداران اصلیاش ، حاکی ازعمق اعتقاد او به نصرت الهی و نقش بندگی و ذکر درجلب هر چه بیشتر این نصرت باشد.

اما کاندیدا یاکاندیدایی که:

سالهاست در خانه های شمال شهر تهران فارغ از دردهای اکثریت محروم جامعه زندگی کرده‌است.

برای رسیدن به قدرت خرجهای آنچنانی می کند و میلیاردها تومان سرمایه – برفرض حلال و مشروع – را اتلاف می کند تا از رقبایش پیشی بگیرد.

چنین فردی رابطه خوبی با تقوا و معنویت و یاد خدا ندارد و بر فرض موفقیت درانتخابات نخواهد توانست موجبات جلب امداد الهی رافراهم سازد.

شاخص سوم: اطاعت یکپارچه از رهبری

قرآن کریم در ادامه آیات سوره انفال، سومین پیش نیاز عبور سربلند از بحران و معرکه ی مبارزه با دشمن را اطاعت یکپارچه وبی چون و چرای امت –از خواص تا عوام – از ولیّ می داندو میفرماید: و اطیعوا الله و رسولَه…

نیاز به توضیح ندارد که جایگاه رسول الله مورد نظر است نه جسم و شخص حضرت؛لذا مسلمانان در زمان امیرالمؤمنین موظف بودند از امیرالمؤمنین اطاعت کنند و در زمان امام حسن، از امام حسن و … در زمان ما –که عصر غیبت کبری است –از ولی فقیه!

بنابراین تمام افراد و اقشار باید در عرصه حساس کنونی گوش به فرمان ولیّ زمان باشند و صدای دیگری بر خلاف تشخیص او نباید به گوش برسد. این به معنای نقض آزادی بیان نیست؛ بلکه به معنای جلوگیری از تضعیف قوا و به معنای وحدت و انسجامی است کهشرط لازمه پیروزی بر دشمن و خنثی کردن توطئه های اوست.

وضعیت ما الآن مثل لشگری است که نیمه شب –بعد ازمدتها برنامه ریزی و طراحی عملیات – در یک ستون به سمت نقطه رهایی برای عملیات علیه دشمن حرکت کرده است. هرکس هر نظر موافق و مخالفی داشته است قبل از عملیات در قرارگاه ارائه کرده است و الآن فرماندهان به این نتیجه رسیده اند که باید این عملیات انجام شود. درچنین وضعیتی فقط باید صدا و دستور فرمانده در بیسیم ها شنیده شود و کسی حق ندارد پیامی خلاف آن را در بیسیم ها مخابره کن؛ چرا که این خطای بزرگ نیروها را مردّد می کند و تصمیم قاطع راسست می نماید.

اتفاقا خداوند در شاخص بعدی به نتیجه اختلاف و عدمتمکین به امررهبری بهصراحت اشاره کرده است.

شاخص چهارم: عدم تنازع واختلاف

اگرچه اختلاف سلیقه با حفظ اصول وآداب آن مفید و لازم است اما در شرایطی که باید همه امکانات و فرصتها متوجه عرصه مقاومت در برابر دشمن غدّار باشد، هیچ اختلاف و نزاعی عقلاً و شرعاً مجاز نیست. خداوند می فرماید: ولاتَنازَعوا فتَفشَلوا و تَذهبَ ریحُکم یعنی اختلاف نکنید والا بهدوبلا مبتلا خواهید شد:

۱- نیرو و قوای درونی تان تحلیل می رود و تضعیف می شوید.(تفشَلوا)

۲-ابّهت و هیبتتان در نظر دشمن از بین می رود و دشمن نسبت به شما طمع می کند (تذهبَ ریجُکم)

دقیقا بر اساس همین منطق قرآنی است که رهبر معظم انقلاب می فرمایند: هر کس از امروز تا انتخابات اختلافات را به میان مردم بیاورد، خائن است! وشبیه همین حرف را در فاصله کوتاهی تکرار فرمودند. جالب است که امام صادق علیه السلام می فرمایند: نزد من، ناشی و خائن یکسان می باشند. پس هر کس چه عمداً و چه سهواً به اختلافات دامن بزند، خائن است.

تریبون مستضعفین- حمیدرضا مهدوی ارفع

دیدگاه شما

سایت رهبر معظم انقلاب
مرکزآموزش علمی کاربردی الوان ثابت