مرد، باز هم به شیخ رجبعلی گفت که به خاطر تکرار دیدار با پدرم، خوشحال است و حتی سجده شکر به جای آورده است. بعد، مبلغ 30 تومان بابت اجرت دوخت پیراهن به پدرم داد. شیخ رجبعلی، پول را نگرفت و گفت: «من هیچ دخل و تصرفی در این اجرت ندارم؛ چون به وعده خود عمل نکرده و پیراهن شما را در وقت مقرر تحویل ندادهام.» 08/18/1394 - 22:29 |