گذشته کوریجان
تاریخچه کوریجان- کوریجان از دهات بسیار قدیم کهنه این ولایت است که آثار قدیمه آن دلالت بر بزرگی و قدمت آن میکند، بوده. چون جورقان را در سابق پریان«1»گفتند کوریجان هم حوری جان «2» عطاء اللّه خان پسر مرحوم طاهر خان افتخار نظام حاجیلو اینطور میگفت که در اواخر زندیه نصر اللّه خان حاجیلو اینجا را خرید و این قلعه اربابی را ساخت. پشت درپشت ساکن این ده بودند
جابجایی مالکیت کوریجان از حاجیلوها به شاهزاده قاجار
سالهای بعد، خیلی بعد تا 1284 یکی یکی ملک را فروختند به پدر من«2» رحمۀ اللّه علیه. آخری مرحوم حمزه خان بود که به عبد اللّه خان ساعد السلطنه که بعدا امیرنظام لقب گرفت، یک دانگ باقی مانده را فروخت.
از عبد اللّه خان این دانگ به پسر دومش سردار اکرم رسید. بعد فروخت به مرحوم طباطبائی همدانی که من در 1309 یا ده از طباطبائی به قیمت نه هزار و هشتصد تومان خریداری کردم و ششدانگ شد. پدرم دو دانگ را در سه هزار تومان تاریخ 1284 از عبد الکریم خان پسر نجفقلی خان خریداری کرده است. فعلا سه دانگ ملک من است، دو دانگ انوشیروان میرزا اخوی، یک دانگ ملک مرحوم حاجی افخم الدوله که حالا معلوم نیست نصیب کدامیک از اولادش شود. تصور میکنم به خانمش قجر آقا بدهند.
قنات سالور
یکی از قناتهای کهنه کوریجان اسمش را قنات سالور گذاشته ایم. مقنیهای ما استاد نیستند از روی علم کار نمی کنند. بسیار هم تقلب دارند. در این مدت به فلاحت ما هیچ توجهی نشده، ادوات جدید زراعت و احداث و تنقیه قنات نداده اند و نداریم. نزدیک ده سال است من در یکی از قناتهای کوریجان بیست هزار تومان خرج کردهام هنوز به مقصود نرسیدهام از دست مقنیهای متقلب نادان.
حمام قدیمی کوریجان
حمام ده را که مخروبه شده بود تعمیر کلی میکنند. این حمام را در هفتاد هشتاد«4» سال قبل خوانین مالکین کوریجان که با فوج به شیراز رفته بودند از روی حمامهای شیراز ساختهاند. بابا جان امر کرده است که برای خلوت آن دو شیر آب گرم و آب سرد بگذارند و سربینه آن را سکو ببندند که قشنگ و خوب شود.
جمعیت کوریجان[ با حساب عین السطنه]
در همین کوریجان سال 1319 [هجری شمسی ] شصت طفل مرد، آن هم به امراض سیاهسرفه، سرخجه، زکام. امسال کدخدا به من صورت داد ازخرمن گذشته تا این خرمن متوفی چهل نفر، متولد چهل و پنج نفر. بیشتر بچه مرده. جمعیت کوریجان قبل از جنگ بین المللی پانصد خانوار امروز بیست و پنج سال از عمر آن میگذرد و با همه کوشش من در ظرف دوازده سال سیصد و سی خانوار شده وخانه ای پنج نفر یک هزار و ششصد و پنجاه نفر«5» بزرگ و کوچک باید باشد. لکن نیست. بچه نمیماند تلف میشوند، پیرها که جای خود دارند.
توسعه کارهای کوریجان
من در این دوازده سال خیلی زحمت اینجا را کشیدم. عمال مرحوم پدرم در این مدت متمادی این زحمت را نکشیده، تمام فکر منافع خود بودند. فقط خرجی برای قنات میکردند. نصف را خورده، اگر نصف دیگر را به مصرف آن میرساندند. اینجا فقط یک باغ اربابی داشت موسوم به جویبار«6» آن هم دور از آبادی. رعیت در کنار باغات انگور کمی قراآقاج و سنجد داشتند. من باغ را خیلی وسعت دادم و از شهر همدان نهال تبریزی آوردم و کاشتم. زمین زیادی به رعایا بخشیدم جنگل کردند که حالا بسیار خوب شده.اطراف نهرها را امر کردم درختکاری کردند. در باغ قلعه اشجار میوه و بعضی درختها از قبیل افرا و غیره فرستادم غرس کردند.بعضی بارورشده است و بعضی سال دیگر میوه خواهند داد. صیفیکار از شهر آوردم سیب زمینی و چغندرکاری را رواج دادم.تخم چغندر را دولت میدهد میکارند. بعد بیرون آورده سیلو میکنند. سال دیگر کاشته تخم آن را گرفته دولت پول میدهد و درجاهای دیگر برای تهیه قند میکارند. اینجا سردسیر است برای تهیه تخم بهتر است. همدان از خوبی بذر اول درجه واقع شده. سابقا بذر را هم به مبلغ گزافی از روسیه خریداری میکردند. جفت و گاو زیاد کردم. امروز یکصد و پنجاه جفت دایر دارد و سیصد وسی خانوار شده. قبل از جنگ بین المللی پانصد خانوار و دویست جفت بود. جنگ عثمانی و روسها تمامش در این ده واقع شد و بکلی خراب گردید. جز سگها جنبندهای باقی نماند.
کارخانه آسفالت کوریجان
اداره اسفالت کشور که در کوریجان دستگاه اسفالتریزی جاده را برپا کرده مرا می برد و می آورد. مردمان خوبی هستند. آقایان پناهی، تبریزی این شرکت را دارند[1322 هش-1362 هق ]. «7»
کربلایی اسماعیل پاشایی باغبان باشی باغ جویبار عین السطنه در کوریجان
عوائد کوریجان
چندین نفر امسال برای اجاره کوریجان سر بلند کردند تا هیجده هزار تومان که نصف را هم نقد بدهند. چون من از اجاره داری بدم می آید وانگهی مثل لَله(محمد علی نایب) مباشر دارم و برادر من هم که شاید مایل بود منصرف کردم. در حالی که خبر از ماوقع نداشتم. ایام عید بود یوسف امسال حساب را میکرد گفت نزدیک سی هزار تومان عایدی امسال میشود. منتهی خرج این ده زیاد است. فقط دو هزار تومان خرج قنات شده سوای خرج قنات کهنه. قریب سی خروار ما حقوق برداریم چقدر خرج توقف من شده، چقدر به قیمت کم غله را به رعیت دادیم، گندم و جو را نگاه نداشتیم از اداره اقتصاد با کسر و نکث، افت و تعارفات دیگر تنی سیصد تومان عاید ما نشد. خدا برکت به کوریجان بدهد، عمر به رعایایش و خداوند رحمت کند پدر مرا که همچو میراثی برای ما باقی گذاشت. خدا مرا هم بیامرزد که یک دانگ آن را خریدم و آنقدر آبادی کردم زحمت کشیدم.گوش به حرف برادرها نداده، اجاره ندادم و نتیجه می برم انشاء اللّه. امید که اولاد من هم هیچوقت خیال فروش نکرده، اجاره نداده، زحمت کشیده آبادتر کنند.
محلات قدیم کوریجان
کوریجان هفت محله خرابه دارد که آباد بوده. همینقدر رشته قنات کوچک و بزرگ، یکی دایر دیگری را هشت سال است من مشغول آن هستم. امسال بیاید با این دو هزار تومان خرج میگویند آباد [میشود] و چندین سنگ آب خواهد داشت (ادوات جدید نداریم با کلنگ قدیمی و بازوی ناتوان مقنی بیانصاف ناشی بهتر و تندتر نمیشود کار کرد). به عقیده من محقق میدارد که در قدیم یعنی از قبل از نادر شاه هم جمعیت ایران زیاد بوده هم امنیت، هم فلاحت. چطور جمعیت زیاد بوده برای همین آثار شهرها و دهات. امنیت، برای اینکه اگر نبود کوریجان که آن روز در هفت محل جمع شده بود امروز در یک نقطه جمع نمی شد. باز همانطور متفرق و دور از هم زندگی میکردند [و] فلاحت. البته این آبادیها نزدیک به زراعت و باغ بودند زودتر و بهتر به رعیتی می پرداختند، تا اینکه امروز از این محل یک فرسنگ دو فرسنگ راه رفته، گاو خسته ظهر به آنجا برسد و زودتر برای بعد مسافت مراجعت کند. چقدر تخم خواهد کاشت، چقدر مسافت غله خود، علف خود را بیاورد. هم کار کمتر بود هم تفریط غله، هم حفظ اینها آسانتر. کوبیدن و آوردن به خانه ها سهلتر، حشم به تعلیف گاه نزدیک. امروز یک فرسنگ حشم باید برود تا به چراگاه برسد. آنجا هم در آن ایام سه نقطه چاه آب بود که حالا نیست یکی را من پارسال هزار تومان خرج کردم آب درآمد امسال خشک شد.گوسفند تشنه علف نمی خورد. علف بقدر کفایت نخورد چاق نمیشود شیر کم میدهد.پس قبل از نادر کوریجان ما آبادتر، امنتر و زراعت آن به مراتب بیشتر بوده است.
-----------------------------------------------------------------------------------------------
1- پریجان اراضی مقابل جورقان به سمت اراضی امزاجرد است در قدیم روستایی بوده که احتمال دارد با برشیقان که نام روستایی بوده در ناحیه فریوار همدان که بازار زرگرها در آن قرار داشته یکی باشد
2- در رابطه با وجه تسمیه کوریجان بیش از ده نظر مختلف وجود دارد که در یادادشت دیگری مفصل توضیح خواهم داد دکتر ازکایی با استناد به سندی از دوران مغول آنجا را کمین گاه گور خران د دانسته به شکارگاه بهرام گور می داند و..
3- منظور شاهزاده عزالدوله (فرزند محمد شاه و برادر ناصرالدین شاه ) اولین مالک کوریجان از خاندان قاجار
4- این مطلب را عین السطنه در سال 1310 ه ش نوشته است و گفته او درست باشد باید سال ساخت حمام کوریجان حدود 1220تا 1230 باشد
5- جمعیت کوریجان را در منابع تاریخی انزمان هیج یک سرشماری رسمی نبوده و با حساب اربابی یا از قول اهالی و اشخاص مطلع محلی بوده از نیمه اول قرن 12 در اواخر دوره صفویه تا جنگ جهانی اول که خود عین السطنه اشاره کرده 500 خانوار و حدود 2500 نفر بوده که بعد از جنگ که کوریجان بکلی خراب شده و پس از بازسازی به 200 خانوار میرسد و تلاشهای عین السطنه و فرزندانش در بهبود اوضاع کوریجان سبب میشود در اولین سرشماری نفوس و مسکن سراسری در سال 1335 هجری شمسی محدداً به بیش 2500 نفررسید
6- باغ جویبار : که در بین اهالی کوریجان به شازده آقاج لوقی [=یعنی بیشه شاهزاده ] مشهور بود و محل آن در نزدیکی پل کوریجان در کنار جاده همدان قزوین قرار داشت در پشت میهمانخانه نامی [=قهوه خانه کوخا / قهوخانه سید حسن ] و مریضاخانه آمریکایی ها [=جای آن راهدارخانه ساخته شده بود که جدیدا هم باز سازی شده] این باغ شش خیابان داشت و در وسطش میدانی داشت که در آن انواع میوه ها و گلها در آن زیبایی وصف ناشدنی بهخ آن داده بود که تفرج گاه شاهزادگان قاجار و میهمانان آنها بود و مرحوم کربلایی اسماعیل پاشایی باغبان باع جویبار بود
7- زمان آسفالت کردن جاده قزوین همدان کرمانشاه بغداد در سال 1322 هجری شمسی در مسیر قزوین به همدانم نرسیده به کوریجان بعد از پل کوریجان در نزدیکی محلی که در سالهای اخیر گلخانه احداث شده کارخانه آسفالت ساخته بودند و آسفالت جاده را در آنجا ساخته بودند من یادم هست که مرحوم پدر بزرگم حاج محمد نوروزی به اراضی آنجا کارخانا بئرلری [=طمین های کارخانه ] می گفت
8- روزنامه خاطرات عین السلطنۀ، ج 10 ، ص: 7942
دیدگاهها