تاریخ : 12. آبان 1393 - 16:09   |   کد مطلب: 16836
در سال 1389 جوان 22 ساله ای در یک درگیری خیابانی در ورامین به قتل می رسد. قاتل که از اتباع افغان است، در همان روز وقوع قتل دستگیر می شود و پس از طی مراحل قانونی، حکم قصاص در روز سوم آبان ماه امسال را دریافت می کند.

گفت وگو با پدری که روز قبل از مصاحبه، جان قاتل پسرش را به او بخشیده است، کار آسانی نیست. وقتی با او تماس می گیرم، در مغازه صاحبکارش مشغول کار است؛ جوشکاری و برشکاری سماور. به سادگی می گوید اگر بلد باشد، پاسخ پرسش هایم را می دهد. می گویم: شما چیزی بلدید که خیلی از ما باید برای یاد گرفتنش سال ها تلاش کنیم. شما بلد بودید ببخشید.

* ماجرا چگونه اتفاق افتاد؟

اصغر نظامی ماجرای قتل را این طور شرح می دهد: پسرم با دوستش به باشگاه می رفت. آن پسر (ستار) و دوستانش هم همیشه جلوی خانه شان می نشستند و گاهی به آنها تکه می پراندند. یک روز من سر کار بودم و خانمم به همراه دخترم به بازار رفته بود. پسرم داشته موتورش را می شسته که آنها به طرفش سنگ انداخته اند. خلاصه دعوا می شود و آن پسر یک کارد آشپزخانه را تا دسته در شکم پسرم فرو می کند. علی اکبرم در یک ربع ساعت جان می دهد.

این خــانواده داغــدار به خــاطر احترام به آقا اباعبدالله، از قصاص گذشته اند. آقای نظامی می گوید: من اختیار را به همسرم داده بودم، چون او مادر بود. فقط گفتم فکر کن ماجرا برعکس می شد، ببین چه انتظاری از خانواده طرف داشتی. این چند سال هم که از ماجرا گذشت، خیلی در آرام تر شدن همسرم نقش داشت. کسی از خانواده ستار در آن مدت پیش ما نیامد. تا این که از دادستانی نامه ای رسید و زمان اجرای حکم را برای ساعت 5 صبح روز شنبه سوم آبان تعیین کردند. سه روز مانده به حکم من هنوز نمی دانستم می خواهم چه کار کنم و چه تصمیمی بگیرم.

گفتم خدایا ماجرا را هرجور خودت صلاح می دانی پیش ببر. به خاطر محرم دعایم مستجاب شد، خانمم خودش زنگ زد و گفت ببخشیم. گفت خانواده ستار آمده اند التماس کرده اند که به خاطر امام حسین(ع) ببخشید. آنها چند روز بعد از ماجرای قتل از محله ما رفته بودند.

* وقتی مرده ای زنده می شود

اصغر نظامی از روز بخشش می گوید: جمعه با همسرم به دادسرای آزادی رفتیم. استرس داشتیم و می ترسیدیم دیر برسیم. آنها صدمیلیون تومان هم جور کرده بودند و به هیأت امنای مسجد ورامین سپرده بودند تا به ما بدهند. ما آن را نگرفتیم و گفتیم به فکر پول نیستیم و همه چیز باید در دادگاه انجام بشود.

قاضی کشیک، مراحل اداری را انجام داد و ستار را بخشیدیم. پدرش می خواست دست من را ببوسد که اجازه ندادم.

ارزش این بخشش زمانی بیشتر می شود که بدانیم علی اکبر، تنها پسر خانواده نظامی بود. آنها که حالا فقط یک دختر دارند، حتی بدون توجه به این که قاتل، هموطنش نیست، او را بخشیدند. آقای نظامی می گوید: ببینید خانم، من 50 سالم است. خیلی چیزها دیده ام. بعضی اتفاقات ناگهانی اند، بعضی ها نامردی. دعوای بچه های ما سر هیچ و پوچ بود. آن پسر هم نادانی کرد، چاقوکش حرفه ای که نبود.

می پرسم آیا به نظر شما آن پسر ارزش این بخشش را می داند و آدم بهتری می شود؟ آقای نظامی پاسخ می دهد: به پدر و مادرش گفتم ان شاء الله که دیگر حرف و حدیثی نباشد. آنها گفتند پسرمان متنبه شده است و تا آخر عمر مدیون شماست. به هرحال انگار که یک مرده، زنده شده است و دیگر به خودش بستگی دارد که بخواهد چطور عمل کند. به گفته آقای نظامی، از خواب هایی که درباره پسرش می بیند پیداست که او هم از این بخشش راضی است. شاید علی اکبر خودش هم ستار را بخشیده باشد.

او در پاسخ به این پرسش که حالا چه احساسی دارد، می گوید: خیلی احساس آرامش می کنم. این داستان برایم تبدیل به عقده شده بود، انگار سال ها بغض داشتم. وقتی خبر رسید خانواده ستار می خواهند 100 میلیون تومان به ما بدهند، فکر کردم نکند مردم ما را مسخره کنند و بگویند به خاطر پول از خون پسرشان گذشتند.

از طرفی اختیار جان یک نفر به دست ما بود و لحظه به لحظه که به زمان اعدام نزدیک می شدیم، استرس مان بیشتر می شد. وقتی برای اعلام بخشش می رفتیم، دل همسرم شور می زد. می گفت نکند او را بکشند. اما خوشبختانه به موقع رسیدیم و امضا دادیم که بخشیدیم. آن وقت بود که انگار بار سنگینی را از دوش ما برداشتند.

* داستان ریحانه

طناب دار از دور گردن ستار باز شد، اما در همان روز یک نفر دیگر هم قرار بود قصاص شود و چون اولیای دم او را نبخشیدند، بالای دار رفت. ریحانه جباری، دختر جوان 26 ساله ای بود که هفت سال پیش، مردی را به قتل رساند. او گفت در دفاع از خود، آن مرد را کشته است اما نتوانست ادعایش را ثابت کند.

ماجــرای ریحــانه رســانه ای شد و بسیاری از هنرمندان و افراد مطرح جامعه و کمپین های مختلف در صدد گرفتن رضایت اولیای دم بر آمدند؛ کوششی که نه تنها متأسفانه به جایی نرسید، بلکه خانواده مرحوم سربندی را به این نتیجه رساند که آبروی پدرشان در جریان این ماجرا ریخته شده و تنها در صورتی می توانند رضایت بدهند که ریحانه، همه واقعیت را بگوید و نقاط مبهم پرونده را توضیح بدهد. ریحانه تا آخرین لحظه بر مدعای خود پافشرد و نتیجه، طناب سرد دار بود.

نکته ای که در این میان قابل اعتناست، توجه به آثار مخرب حاشیه سازی برای پرونده های قصاص است. عده ای با بیان این موضوع که مجازات اعدام به طور کلی باید حذف شود، به آوردن دلیل و برهان برای اثبات عقیده خود مشغولند، حال آن که می توان آن روی سکه را مورد توجه قرار داد و با توجه به این که گذشت و ایثار از توصیه های مؤکد دین است، آن را در جامعه رواج داد تا افراد به جای حق خود برای قصاص، از توانایی شان برای گذشت استفاده کنند.

در پرونده ستار، کسی از هنرمندان و ورزشکاران به میدان نیامد. کسی فریاد برنیاورد که ستار، جوان است و اگرچه هموطنمان نیست، می توان اشتباه او را بخشید و دست کم در مجازاتش تخفیف داد. خانواده نظامی، دور از هیاهو و حاشیه سازی، با خدای خود خلوت کردند، به همه این مسایل اندیشیدند و در نهایت آرامش و با اراده و ایثاری ستودنی بخشیدند و از حق خود گذشتند. نباید منکر نیت خیر افرادی شد که به قصد پادرمیانی پیش می آیند و تلاش می کنند تا شاید جان جوانی نجات یابد، اما تجربه نشان داده است در برخی موارد این تلاش ها نتیجه معکوس می دهد و آن قدر جنجال و هیاهو می آفریند که تصمیم اولیای دم را تحت تاثیر قرار می دهد.

* فرهنگسازی برای گذشت

چرا تلاش های هنرمندان و گروه های مردمی برای تقاضای بخشش محکوم از سوی اولیای دم ممکن است به بیراهه برود؟ محمدحسین شهریاری، معاون دادستان و سرپرست دادسرای امور جنایی ویژه قتل، در پاسخ به این پرسش می گوید: هنرمندان و اشخاصی که بین مردم محبوبند، به دلیل نفوذشان می توانند در بسیاری از زمینه ها کمک کنند، اما از آنجا که حضور آنها به رسانه ای شدن پرونده می انجامد، ممکن است خانواده هایی که اولیای دم هستند، احساس کنند دیگران می خواهند مانع اجرای حکم که حق آنهاست بشوند.

دکتر فربد فدایی، روانپزشک و مدرس روانپزشکی کیفری در دانشگاه حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز در این باره می گوید: گاهی دیده می شود هنرمندان و ورزشکاران برای گرفتن رضایت اولیای دَم تشکیلاتی به راه می اندازند و با رسانه ای کردن موضوع، فرد را تحت فشار می گذارند تا از حق خود صرف نظر کند. در این حالت، بزه دیده یا بازماندگان او ممکن است بدون رضایت قلبی و در اثر فشار افکار عمومی که به مسیر ویژه ای سوق داده شده است اعلام گذشت کنند و سپس با احساس ناخشنودی و اجحاف مواجه شوند.

* صحنه های تکان دهنده

بر اساس آیه 32 از سوره مائده، هرکس یک نفر را بی گناه بکشد، مانند این است که همه مردم را کشته و اگر کسی را زنده کند (جانش را نجات بدهد) مانند آن است که همه را زنده کرده است.

جامعه اسلامی آرمانی آن است که از قرآن، بیش از آیات مربوط به قصاص، آیات مربوط به بخشش را سرلوحه اخلاق خود قرار بدهد؛ زیرا مردمی می بخشند که آرامش بر روح و روانشان حکمفرما باشد و این آرامش را یک جامعه آرام و به دور از التهاب و خشم و نفرت می تواند به مردمانش هدیه بدهد.

صحنه هایی که گذشت از قصاص می آفریند، بسیار متأثر کننده و تکان دهنده است. معاون دادستان می گوید: مادرها به هنگام امضای فرم بخشش، گریه می کنند. فرزند، جزیی از وجود هر پدر و مادری است و فقط خدا می داند در آن لحظات، والدینی که از خون قاتل فرزندشان می گذرند، چه حالی دارند. آیا کسی می تواند به راستی خود را در چنین موقعیتی تصور کند و به راحتی ببخشد؟ این ایثار بزرگی است که خیلی وقت ها تنها در انتهای پرونده قتل ثبت می شود و به جز خانواده محکوم کسی دیگر آن را نمی ستاید. آقای شهریاری می پرسد: آیا آن دسته از رسانه های اغلب برون مرزی که روی اخبار قصاص مانور می دهند و به حواشی شان دامن می زنند، به همان اندازه از موارد بخشش یاد می کنند؟

وی می افزاید: خانواده محکوم نیز برای درخواست بخشش باید از راه درست وارد شوند و ضمن درک شرایط خانواده مقتول، از حاشیه سازی های بی مورد بپرهیزند. باید برای مصالحه و گذشت فرهنگسازی کنیم. تا به حال کدام مؤسسه و سازمان، برای کسانی که با هر انگیزه از حق خود برای قصاص گذشته اند، جشنی گرفته و از آنها تقدیر کرده است تا برای بقیه درس باشد؟

* تاریخچه اعدام در جهان

در گذشته اعدام در بسیاری از کشورهای جهان انجام می شد. امروزه تعداد زیادی از کشور ها این روش مجازات را برچیده اند و یا کمتر آن را به اجرا در می آورند، چرا که فشار افکار همگانی و سازمان های مدافع حقوق بشر در کاهش صدور مجازات اعدام و یا کنار گذاشتن آن موثر بوده اند. بعضی کشورهای جهان از راه برگزاری همه پرسی، اعدام را از قوانین قضایی خود برداشته اند.

در میان کشورهای صنعتی و پیشرفته جهان، تنها ایالات متحده و ژاپن به اجرای اعدام ادامه داده اند. در آغاز سال 2013 میلادی، تعداد 130 نفر در ژاپن در فهرست اعدام بودند و اجرای این مجازات در میان بیش از 80 درصد مردم آن کشور هوادار دارد.

ریشه قضایی مجازات اعدام در امریکا به دوران استعمار انگلستان بر این کشور باز می گردد. بر اساس قانون بریتانیا که در تمامی مناطق تحت استعمار و تا زمان استقلال امریکا پابرجا بود، بسیاری از جرایم، حکم اعدام داشتند. اولین مجازات اعدام ثبت شده، در سال 1608 توسط قوای استعماری صورت گرفت و فرد اعدامی متهم به جاسوسی به نفع دولت اسپانیا بود.

در حال حاضر، مجازات اعدام در 37 ایالت از مجموع 50 ایالت در امریکا قانونی به شمار می آید، اما موارد اجرای آن محدود است و به صورت خاص برای جنایتکاران بالغی که از لحاظ روانی در وضعیت باثباتی هستند، اعمال می شود.

روش های اجرای این مجازات ایالت به ایالت متفاوت بوده و در طول زمان نیز دستخوش تغییرات عمده ای شده است. روش هایی نظیر صندلی برقی، طناب دار و اسلحه بیش تر مورد استفاده قرار می گرفت اما در دهه های اخیر، رایج ترین روش، تزریق مواد سمی بوده است. در سال 2012 میلادی، در مجموع 43 نفر در ایالات متحده اعدام شدند و سه هزار و 146 نفر نیز در انتظار اجرای آن به سر می برند.

در دین اسلام جزای قتل، قصاص است. در حقوق اسلامی می توان به جای اعدام از مجازات های سالب حیات نیز استفاده کرد که به بخش های مختلفی قابل تقسیم است. حقوقدانان ایرانی غالباً به جای لفظ اعدام، در مواردی که شخصی به واسطه کشتن دیگری به مجازات سلب حیات محکوم شده باشد، از لفظ قصاص استفاده می کنند و لفظ اعدام در نزد آنان، مجازاتی است که برای جرایمی چون محاربه به کار می رود. از نظر شکلی شاید شیوه اجرای قصاص و اعدام یکسان باشد اما تفاوت مهم این دو را می توان در مواردی چون قابل گذشت بودن قصاص در قتل عمد و غیر قابل گذشت بودن اعدام در مواردی همانند محاربه جست وجو کرد، مثلا اگر شخصی مرتکب قتل شخص دیگری شود که در دادگاه قابل اثبات باشد، وی به قصاص محکوم می گردد. این قصاص بر سه بخش است که انتخاب یکی از آنها جزو حقوق خانواده مقتول می باشد: بخشش فرد قاتل و گذشت(عفو)، دریافت دیه و سلب حیات از قاتل (اعدام).

* از قصاص تا عفو
حجه الاسلام پرویز استاد درباره عفو می گوید: از خودم می پرسم آیا اگر کسی با حرکتی به من آسیب رساند، ولو اندک، باید پاسخ متقابل بدهم؟ اگر این ذهنیت در جامعه فراگیر شود، همه مردم باید درگیر انتقام گیری از مسایل جزیی شوند و اصل ایجاد مودت و دوستی و مهربانی که جزو فضیلت ها هستند، نادیده گرفته می شود. پس بهتر است از زاویه دید عفو و گذشت، نگاهی مهربان تر داشته باشیم تا دست کم خشم و غضب، محور وجودی ما نشود.
این روحانی جوان با بیان این که بزرگ ترین مشکلات بعضی از ما به خاطر آن است که از لذت درونی صبر و حوصله غافلیم، می افزاید: نباید صبر و حوصله را به دنبال چند ثانیه دیرتر یا زودتر انجام شدن کاری، به خشم و غضبی که منشاء آن خودخواهی است، تبدیل کنیم. اگر خود را پیرو راه پیغمبر عظیم الشآن اسلام می دانیم، نباید اجازه بدهیم بر اثر مشکلات درونی و بیرونی، باورهایمان برای لحظاتی تعطیل شوند و وقتی به خود بیاییم که کار از کار گذشته باشد.
پرویز استاد با وجود روحانی بودن، مربی و داور فدراسیون ورزش های رزمی و ووشو هم هست، یعنی در عرصه ورزش هایی فعالیت دارد که در آنها به انسان می آموزند چگونه با وجود داشتن قدرت کافی برای غلبه فیزیکی بر دیگران، از آن استفاده نکند و شکیبا باشد. ووشو ورزشی جوانمردانه است که روح و جسم انسان را به موازات هم می پروراند.
او می گوید: رضای خدا در گروی کسب رضایت بندگان اوست. قصاص فلسفه ای دارد که اگر در جای خود به کار گرفته شود، آسایش و آرامش جامعه و امنیت شهروندان را بیمه خواهد کرد. اما درست نیست بی توجه به توصیه های اسلام برای گذشت و فداکاری، با تفسیر به رأی، از اجرای قصاص برای تبرئه خــود از خــالی کـردن خـشم ها و خودخواهی هایمان استفاده کنیم.
منبع:ایرنا

دیدگاه شما

سایت رهبر معظم انقلاب
مرکزآموزش علمی کاربردی الوان ثابت