پیغام خطا

  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).

تازه ترین مطالب

تاریخ : 3. بهمن 1394 - 12:02   |   کد مطلب: 21371
نویسنده کتاب «نارگل» گفت: در خصوص نقش خطیر و برجسته زنان در پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس کوتاهی شده و این در حالی است که نقش زنان در دفاع از باور‌های دینی و مذهبی بسیار پررنگ و انکارناشدنی است.
لوح تقدیر افتخارات دفاع مقدس بر دیوار انقلاب خاک می‌خورد/ نقش بانوان در انقلاب و جنگ مغفول مانده است

به گزارش کورنگ به نقل از خبرگزاری فارس ـ حسین طالب علی: «نارگل» اثری قابل تحسین در فضای انقلاب اسلامی است که به روایت ابعاد مختلف حضور زنان در صحنه‌های پیش و پس از پیروزی انقلاب و دفاع مقدس می‌پردازد. این داستان به قلم «حدیث گل زاده» نویسنده جوانی نوشته شده که می‌گوید «من نه تنها در زمان جنگ حضور نداشتم بلکه جزو خانواده‌های شهدا هم نیستم، اما احساس کردم که نسبت به جنگ مدیونم و باید کاری انجام دهم».

نارگل روایت زندگی دختری است که مادرش در زمان جنگ و در جریان دفاع از خرمشهر رشادت‌های فراوانی داشته است. این داستان از زمان حال شروع می‌شود، به گذشته می‌رود و دوباره به زمان حال باز می‌گردد.

درباره این کتاب، پیام‌ها و مضامینش گفت‌وگویی با نویسنده آن انجام دادیم که در زیر می‌خوانید.

*ایده نوشتن نارگل چگونه شکل گرفت؟

ایده نارگل زمانی به ذهن من رسید که در فضای نوشتن کتاب دیگری با موضوعی اجتماعی بودم. اما در یکی از سحرهای ماه رمضان به ذهن من رسید و پس از طرح چارچوب اولیه طی پیشرفت کار جزییات به آن اضافه شد و کم کم شاخ و برگ پیدا کرد.

زمانی که نگارش این اثر آغاز شد انتظار اینکه داستان روان پیش برود را نداشتم، چون نخستین کارم بود و تجربه من هم در این زمینه کم بود اما به هر حال مصمم بودم آن را به انجام برسانم و در تمام این مسیر از شهدا کمک خواستم و حقیقتاً هم حضور و توجهشان را به وضوح احساس می‌کردم. طوری که امروز بعد از گذشت چند سال همچنان باور نمی‌کنم نوشتن بخش‌هایی از این کتاب تنها، توانایی شخصی من بوده باشد به ویژه در قسمت‌هایی از داستان که به مشکل هماهنگ کردن سن و ارتباط شخصیت‌ها و بخش‌ها از لحاظ بازه زمانی برخورد می‌کردم و تصمیم به حذف آن نیز نداشتم.

پس از عقد قرارداد و چاپ نخست نارگل باور نمی‌کردم این کتاب به حدی جذابیت پیدا کند که به چاپ چهارم برسد ولی به لطف خدای متعال این کار انجام شد.

*شخصیت‌های داستان تا حد زیادی برای خواننده‌‌ واقعی و ملموس به نظر می‌رسند. به عنوان مثال خواننده با اعضای خانواده نارگل که یک خانواده امروزی با فاصله فکری و عقیدتی متفاوت هستند به خوبی ارتباط برقرار می‌کند. شخصیت‌های این داستان و ارتباطات بین آنان به چه شکل ساخته و پرداخته شد؟

با توجه به هدف نهایی داستان، قطعاً نارگل اگر در یک فضای معنوی و خانواده مذهبی بود نمی‌توانست به چنین خیزش ارزشی و معنوی دست پیدا کند. بنابراین سعی کردم طوری بسترسازی کنم و شخصیت‌ها را به گونه‌ای طراحی کنم که شخص اول داستان که دختری امروزی است از ضعف مذهبی و فضای غیر معنوی خانواده‌اش رنج ببرد و چرخش 180 درجه‌ای پدرش نیز بعد از شهادت ملیحه(مادرش) مزید بر علت شود.

شخصیت مادر نارگل (ملیحه) نیز به این سبب شکل گرفت که در خصوص نقش خطیر و برجسته زنان در پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس کوتاهی شده است و این در حالی است که نقش زنان در دفاع از باور های دینی و مذهبی بسیار پررنگ و انکارناشدنی است و در بسیاری از موارد حضور آنها مشوق و امیدبخش رزمندگان بوده است.

بر این اساس می‌توان گفت تمرکز اصلی این داستان بر روی نقش بانوان دوشادوش و هم‌راستا با مردان در عرصه‌های حساس انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است. حتی با وجود اینکه شخصیت‌های داستان هیچکدام واقعی نیستند، اما باید در نظر داشت حضور این افراد دور از ذهن و واقعیت زندگی ما هم نبوده و نیست و می‌توان گفت داستان در بستری از واقعیت اتفاق افتاده است.

*برای نوشتن این کتاب به ویژه بخش مربوط به دفاع مقدس که می‌توان گفت صحنه‌های ناب داستان در آن اتفاق می‌افتد و همچنین صحنه پیدا شدن پیکر شهید مفقود الاثر که خواننده را تا انتها با خود همراه می‌کند از چه فضاهایی الهام گرفتید؟

برای آشنایی بیشتر و درک بهتر فضای جنگ برای نخستین بار به مناطق جنگی سفر کردم و آن مناطق را از نزدیک مورد بررسی قرار دادم. حضور در مناطق جنگی اثر معنوی بسیار زیادی در من ایجاد کرد. البته الهام گرفتن از فیلم‌های دفاع مقدس نیز بر روی فضاسازی بی‌تاثیر نبوده است.

در جریان داستان در نقطه‌ای که نارگل برای بازدید از مناطق جنگی وارد این مناطق می‌شود به یکباره داستان به فضایی منتقل می‌شود که خواننده را دچار سردرگمی کرده و این طور به نظر می‌رسد که صفحاتی از کتاب جدا شده است. ولی در ادامه می‌بینیم نارگل از امروز به زمان جنگ منتقل شده و قسمت‌های مبهم زندگی مادرش را با او زندگی می‌کند. این بخش از کار چه طور شکل گرفت؟   

از ابتدا تصمیم داشتم روند داستان به گونه‌ای باشد که مخاطب را با خود وارد فراز و نشیب‌های متعدد کند و یکنواخت نباشد که لحظه به لحظه بر جذابیت و اثرگذاری کار اضافه کند. برای همین این جهش را در داستان ایجاد کردم تا گنگ بودن برخی نقاط مخاطب را وادار به بازخوانی و پیگیری مجدد کند. چون روند خسته کننده را نمی‌پسندم و خوشبختانه این فراز و نشیب‌ها بیشتر از حد انتظار به خوبی در کنار هم قرار گرفت و رضایت مخاطبین را جلب کرد.

*چه بازخوردهایی از طرف خوانندگان کتاب دریافت کردید و کدام قسمت‌ها بیشتر مخاطبان را مورد تاثیر قرار داده بود؟

نارگل مخاطبان متفاوتی دارد و این موضوع را از ایمیل‌‌ها و دست‌ نوشته‌هایی که برایم ارسال می‌شود می‌توان فهمید. برای خود من هم جالب است که داستان توانسته طیفی از مخاطبان که اعتقادات مذهبی ندارند را مورد تاثیر قرار دهد و مشتاق باشند در این مورد با من صحبت کنند. کتاب نارگل حتی به عنوان پایان نامه یکی از خوانندگان درباره نقش زنان در اعتقادات مذهبی خانواده هم انتخاب شد.

نقطه عطف داستان از نظر اکثر این افراد مربوط به خداحافظی ملیحه و قاسم و قسمت‌های مربوط به پیدا شدن پیکر سالم میثم پس از سال‌ها مفقودالاثر بودن و جدا شدن نارگل از مادرش بود و دقیقاً در همان بخش‌هایی که من احساساتم را به داستان منتقل کرده بودم، مخاطبان نیز مورد تاثیر قرار گرفته بودند و همراه آن اشک ریختند و به دلیل همین حزن معنوی که این کتاب در خوانندگان ایجاد می‌کند حس خوبی از نوشتن آن در من ایجاد می‌شود.

*نارگل داستانی است که از ایستگاه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی حرکت کرده و به دوران جنگ و پس از آن به شرایط امروز جامعه می‌رسد و شخصیت‌های زیادی در این مسیر با داستان همراه می‌شوند. با وجود چنین شرایطی می‌بینیم بخش‌های مختلف داستان از پیوستگی خوبی برخوردار است. این داستان چند وجهی چه طور به سرانجام رسید؟

همان طور که گفتم وجود فراز و نشیب در داستان را دوست دارم. در نارگل سعی کردم به تمام جوانب از جمله رشادت‌های بانوان در پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، حماسه دفاع از خرمشهر، شهدای مفقودالاثر و خانواده‌های آنان و زندگی‌های دور شده از معنویت جامعه امروز بپردازم.

تمام تلاش من این بود که توالی سه نسل در داستان به گونه‌ای باشد که تمرکز در قسمتی از آن ایجاد نشود و خسته‌کننده و طولانی نباشد، چرا که باور دارم، روح و ذهن مخاطب باید با داستان درگیر شود و تا انتها با آن همراه باشد و دلزدگی ایجاد نکند.

*چطور جوانی که در دوران انقلاب نبوده و دوران جنگ را نیز در سن کودکی بوده است، امروز به چنین شناخت خوبی از آن دوران می‌رسد که می‌تواند اثری بنویسد که مخاطب را با خود به آن دوران برده و آن را مورد تاثیر قرار دهد؟

من در ناخودآگاه ذهنم علاقه زیادی به فضای نظامی دارم و حتی آرزو داشتم که می‌توانستم در دوران جنگ زندگی کنم و کاری انجام دهم و این یک علاقه قلبی با ریشه‌ای عمیق است.

در مورد شناخت عناصر جنگ چه فضا و چه احساس و عملکرد افراد و مناسبات آن‌ها، همان‌طور که گفتم بسیاری از قسمت‌های داستان با اختیار من نوشته نشده و عنایت الهی است. با وجود اینکه من افتخار این را ندارم که جزء خانواده‌های شهدا باشم اما ارتباط خوبی با شهدا برقرار کردم و مزار شهدا و همین طور مناطق عملیاتی غرب و جنوب محلی برای آرامش روحی من است.

*در یکی از صفحات اجتماعی شما عباراتی همچون «ضد صهاینه»، «بنیان مرصوص» و تصاویر زیادی با چنین عبارات به چشم می‌خورد. این عکس‌ها و نوشته‌ها چه پیامی دارد؟

همان طور که می‌دانید شبکه‌های مجازی با نظارت دشمنان فعالیت می‌کنند و من تعمدا می‌خواهم بدانند و ببینند جبهه فقط آن سوی مرزها نیست و جوانان بسیاری وجود دارند که عرصه و سنگر های مجازی را نیز خالی نمی‌کنند و ما ضد آنها هستیم و ضد آن‌ها باقی خواهیم ماند و این اصلی‌ترین وظیفه و باور یک ایرانی انقلابی است. چون دشمنان ما تنها هیبت پوشالی دارند و این عبارات و کلمات سبب تضعیف روحیه آن‌ها خواهد شد.

*سخن پایانی؟

رمان نارگل برای ادای دین من به شهدا و کسانی که برای این مرز و بوم فداکاری کرده‌اند و در روزمرگی‌ها و در لابه‌لای هیاهوی زمان حضورشان کمرنگ جلوه داده شده، نوشته شده است.

همانطور که شاهد هستیم غربی‌ها و حاکمان زر و زور از قهرمانان غاصب و ناحق خود در جنگ‌های مختلف و نامشروع تندیس می‌سازند و آن‌ها را تقدیس و پس از گذشت سال‌ها همچنان به آنها ادای احترام می‌کنند، ولی افتخارات جنگ ما تنها مانند یک لوح تقدیر و لوح افتخار بر روی دیوار انقلاب نصب شده و خاک می‌خورد و حماسه‌سازان آن و پیام کسانی که خونشان را نثار انقلاب کردند از جریان زندگی خارج شده است.

قهرمانان جنگ‌های ناحق برای دشمنان ما ارزش هستند ولی ارزش‌های ما که در مسیر الهی هستند و تجسم زیبای آن یعنی شهدای ما به تدریج فراموش می‌شوند. به نظرم باید شهدا و پیام آنها در ابعاد مختلف زندگی ما جاری باشند و نه اینکه فقط بخواهیم در حد یک داستان و شعار از آنان یاد کنیم.

بنابراین من سعی کردم در حد توان این ایثارگری‌ها را در قالب داستان به تصویر بکشم. امیدوارم تمام هم‌وطنانم به این نقطه برسند که به وجود مردان و زنانی که قهرمانان حقیقی این مرز و بوم هستند و از خود گذشتند تا آرامش و امنیت امروز برای ما به ارمغان بیاورند را وظیفه اصلی خود بدانند و با تمام وجود به آن‌ها افتخار کنند و در مسیر شهدا پایدار و ثابت قدم بمانند.

انتهای پیام/

دیدگاه شما

سایت رهبر معظم انقلاب
مرکزآموزش علمی کاربردی الوان ثابت