حضرت آیت الله جوادی آملی در جلسه هفتگی درس اخلاق خود با بیان اینکه دنیا حلقه ای در یک فلات بی کران است افزودند: برای زندگی در این دنیا به سه علم شامل طب روحانی ، مهندسی روحانی و همچنین هنر روحانی نیاز داریم.
ایشان ادامه دادند : طب روحانی بدین معنا است که در این دنیا به گونه ای زندگی کینم که زنده وارد عالم برزخ شویم .
ایشان افزودند: مرگ همان برزخ است اما روح برخی ها غافل و روح برخی ها حاضر و شاهد این حیات آنها می باشد.
ایشان بابیان اینکه آنها که با روح مرده وارد برزخ می شوند نمی توانند بفهمند که چه کسانی در تشیع جنازه آنها شرکت کرده است و چه ذکری را تکرار می کنند افزودند: در قبر نیز وقتی از آنها در مورد دین ، پیامبر (ص) و امام سئوال می شود نمی توانند پاسخ دهند .
این مرجع تقلید خاطر نشان کردند: جریان مرگ کار آسان و مانند بیماری سرطان و سل نیست که انسان نسبت به آن مقاومت کند و واقعیت آن است که انسان در لحظه مرگ مچاله می شود و تامه مرگ حادثه ای برای همه انسان ها است و قابل تحمل نیست.
ایشان اضافه کردند: در لحظه مرگ آنقدر اعصاب انسان آسیب می بیند که بدیهی ترین بدیهیات از یاد انسان می رود .
این مفسر بزگ قرآن کریم با بیان اینکه باید با اخلاق زنده از دنیا برویم اظهار داشتند: این بدان معنا است که باید حاضر و شاهد از دنیا برویم که قرآن نمونه از این افراد را شهدا معرفی کرده است که زنده وارد برزخ می شوند.
ایشان با بیان اینکه شهدا نه تنها به سوالاتی که از آنها پرسیده می شود پاسخ می دهند بلکه خود نیز سوال مطرح می کنند ابراز داشتند: شهدا از افراد بی حرکت سوال نمی کنند بلکه از کسانی که راه افتاده اند و به آنها نرسیده اند می پرسند و در باره آنها از خداوند مژده می خواهند.
این مرجع تقلید عنوان کردند: شهدا زنده اند و مرگ طبیعی دارند ولی غفلت ندارند و بیدار و آگاه اند و عارفان دین نیز در حد شهیدان و در مواردی نیز به مقام بالاتر از شهیدان می رسند.
حضرت آیت الله جوادی آملی در ادامه اظهار داشتند: اگر شهادت نصیبمان نشد باید زنده بمیریم در این صورت خواهد بود که به سئوالات درون قبر پاسخ خواهیم گفت و در این زمینه هر چه بپرسند می توانیم جواب بدهیم.
ایشان با بیان اینکه اولین کاری که باید در اخلاق انجام دهیم تحصیل طب روحانی است افزودند: طب روحانی نمی گذارد بمیریم و مریض شویم و در سالم رسیدن ما به عالم برزخ کمک می کند و در این راستا مهندسی روحانی نیز در اختیار طب روحانی قرار می گیرد و بدنی سازگار با آن شرایط می سازد.
حضرت آیت الله جوادی آملی همچنین عنوان کردند: هنر روحانی نیز با ابدیت انسانها سر و کار دارد و در واقع محصول اخلاق است و کمترین کاری که انجام می دهد آن است که انسان می تواند در دنیا راحت زندگی و رو سفید وارد عالم برزخ شود.
این مفسر بزگ قرآن در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه برای شناختن نظام اخلاقی به چهار اصل نیازمندیم افزودند:اولین آن، کرسی قانون شناسی است که خداوند مسئولان این کرسی را در درون انسان ایجاد کرده است ایشان عنوان کردند: قانون شناسی با قانون گذاری فرق دارد و هیچ کس در جهان حق قانون گذاری ندارد وتنها در اختیار والی است اما قانون شناسی وجود دارد .
حضرت آیت الله جوادی آملی اضافه کردند: عقل ولایت دار نیست و هیچ سهمی در قانون گذاری ندارد و تنها قانون شناس خوبی است و بعد از قانون شناسی برخی از شئون نظیر شهوت و غضب عهده دار اجرای قانون می شوند.
ایشان ادامه دادند: برخی از شئون داور هستند که اگر کار درستی صورت گرفت باید پاداش بدهند و اگر کار به درستی انجام نشد باید کیفر و مجازات بدهند.
حضرت آیت الله جوادی آملی با بیان اینکه در کنار قانون شناسی شئون فراوانی وجود دارند که اجرای قانون را بر عهده دارند افزودند: به عنوان مثال نفس لوامه که ملامت می کند اگر مشاهده کرد نیرویی کارش بنا بر قانون درست انجام داده و به وظیفه خودعمل کرده است او را تشویق و اگر بر خلاف قانون کاری انجام داد، او را سرزنش می کند که در این راستا خوشحالی درونی ، پاداش درست عمل کردن و احساس شرمندگی نیز کیفر درست عمل نکردن است.
این مرجع تقلید در بخش دیگری سخنان خود به تعابیر مختلف موجود در زمینه واژه دل اشاره کردند و اظهار داشتند: در فارسی این واژه فراوان وجود دارد و در عربی نیز از آن به عنوان قلب یاد می کنند اما باید دانست که دل، عقل نیست که مطالب را درک کند چرا که عقل بامفاهیم سر و کار دارد.
ایشان عنوان کردند: دل همان عقل نظری است که مطالب را می فهمد و غیر از عقل نظری و عقل عملی چیز دیگری به نام عقل و دل نداریم بلکه منظور همان عقل عملی است که در تعبیرات دینی نیز از اخلاق به عنوان عقل نظری یاد می کنند.
حضرت آیت الله جوادی آملی اظهار داشتند: اگر کسی مخلص شود و به درجه مخلصین برسد به برکت عقل عملی است وکسی که اهل عقل عملی شد اول عمل می کند و چون عقل موجودی مجرد است کم کم شاهد می شود و می تواند بعد از فنا شهود داشته باشد و کسی که به این درجه رسید به او صاحب دل می گویند.
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود به خطبه 241 نهج البلاغه اشاره کردند و اظهار داشتند :حضرت علی (ع) این خطبه را در هنگام اعزام به جنگ صفین ایراد فرمودند و در این خطبه مردم را به شناخت و لزوم مبارزه با معاویه دعوت کردند.
حضرت آیت الله جوادی آملی علما را وارثان انبیاء و الله معرفی کردند و افزودند:انسان با حیات حیوانی که زنده است به جایی نمی رسد و وقتی هوس و وهم و خیال از او رخت بر بست، در این صورت اگر رشد کرد و بالا آمد می تواند وارث الله باشد که حضرت علی (ع) در این زمینه فرمودند خداوند امرش را به شما ارث می دهد و این در صورتی است که انسان به آن مقام والا برسد ودر میدان مسابقه خداوند فرصت می دهد افراد برای گرفتن جایزه از هم سبقت بگیرند و باید در این جهت کمربندها را محکم بست و چیزهایی که پا گیر انسان است را از بین برد.
منبع:پایگاه اخلاق
دیدگاه شما