به گزارش کورنگ به نقل از بلاغ، پس از ظهور دین مسیحیت,بخشی از یهودیانی که در توهمات خود,هیچ قوم و نژادی را برتر از خود نمی پنداشتند به ناگاه جامعه آنروز را در برابر تحریفات و آموزه های شرک آلود خود هوشیار و رویای دیرینه خود برای حاکمیت بی چون و چرا بر جهانیان را نقش بر آب یافتند.

از این رو همه عزم خود را جزم نمودند که با نفوذ به جریان های فکری مسیحی و سوء استفاده از نا آگاهی بزرگان آن,اینبار نیز دست به تحریفی اساسی در مسیحیت زده و تعالیم این آئین الهی را به نفع خود دچار اعوجاج کنند.

این ایده خطرناک بوسیله طیفی از یهودیان غرضمند عملیاتی شده و مجریان این تفکر, بی محابا به تحریف تعالیم آئین مسیحیت پرداخته و آنجا که خود را به تحقق این توطئه شوم نزدیک دیدند,شروع به هجمه های سنگین به بلاد مسیحیان نموده و بابهره گیری از جعل های تاریخی که خود منشا آن بودند,استعماری با سبک و سیاق جدید را در جهان ساماندهی کردند.

اما این دوران طلائی برای یهودیت منحرف(یا همان صهیونیسم)دیری نپائید و ظهور دین مبین اسلام ,کابوسی برای بدذاتان رقم زد که هنوز هم یارای گذر از آن را نیافته اند.

اما مبانی فکری اسلام با امداد الهی از هر تحریف و جعلی مصون ماند و بهمین دلیل مسخ آن بسادگی مسیحیت امکان پذیر نبود.

توهین به پیامبر اسلام

از سوئی دیگر مسلمانان دارای پتانسیل بی نظیری بودند که صهیونیسم را به زانو درمی آورد و این ظرفیت عظیم,تعلق منجی آخرالزمان به این آئین الهی بود.

موعودی که تمام ادیان الهی پیش از این به ظهورو تشکیل حکومتش نوید داده بودند و از قضا تعالیم موجود در تورات و انجیل نیز بطرز معجزه آسائی با آموزه های اسلامی منطبق بود.

موعود مبارکی که طومار حکومت های ظالم را در جهان در هم پیچیده و در واقع پایان حکومت های سلطه گر را در جهان رقم خواهد زد.

پس از این زمان,تمام تلاش صهیونیسم بر این محور استوار شد که به هر نحو ممکن از آزاد شدن پتانسیل های مسلمانان جلوگیری نموده و با بهره گیری از شگردهای گوناگون,پایه های معنوی این آئین الهی را مورد تهاجم قرار دهند تا شاید به خیال خود بتوانند ترجمه دیگری از مسخ مسیحیت را در مورد اسلام نیز به مورد اجراءگذاشته و به خیال خام خود,حیاتشان را برای مدت زمان بیشتری تمدید نمایند.

پروژ های متعدد اسلام ستیزی و اسلام هراسی,توهین به شخصیت رسول مکرم اسلام,قرآن سوزی و.. از طرفی گویای عجز صهیونیسم در برابر تعالیم مترقی اسلام بوده و از سوئی دیگر حاکی از جدیت احزاب شیطان در مواجهه با موج اسلام خواهی پدید آمده در کشورهای مظلوم است که با سرعتی برق آسا در حال تسری بوده و در اندک زمانی حکومت های دست نشانده آنان را به زیر کشیده است.

ظرفیت های بزرگ رسانه های نوین که همگی مولود تفکر صهیونیستی بوده و باب طبع سردمداران این تفکر اداره میشوند,عرصه ای جدید برای اسلام ستیزان فراهم نموده است تا با بسیج همه جانبه و هدفمند این ابزارها ,هجمه ای جدید به مفاهیم و نقاط اتکای دین مبین اسلام بعمل آورده و با این روش لااقل آبی بر آتش نابودی خود ریخته و زوال خود را به تاخیر بیندازند.

اهانت به وجود مقدس امام هادی(ع),جسارت به قرآن کریم در بازی های رایانه ای و توهین به شخصیت رسول مکرم اسلام در محصولات هالیوودی هرکدام قطعات پازلی هستند که بدنبال کاهش تعصب مسلمانان نسبت به مبانی اصلی دین خود بوده و صد البته که استمرار این گونه اقدامات وقیحانه ,تکرار تجربه مسخ مسیحیت را دنبال خواهد کرد.

به بیان دیگر هرچه واکنش مسلمانان در قبال توهین و جسارت به مقدساتشان کاهش یابد ,به همان میزان بارقه های امید در چشمان خبیث ایادی صهیونیسم درخشش بیشتری خواهد یافت و پرواضح است که ایستادگی مسلمانان در حراست از مبانی اولیه و نقاط ثقل دینشان ,دشمن را وادار به عقب نشینی خواهد کرد.

توهین و جسارت به ساحت مقدس اسوه حسنه دین مبین اسلام در قالب فیلم هالیوودی موهن,آنهم در سالگرد خودزنی آمریکائی در 11 سپتامبر حاکی از عزم راسخ دشمنان اسلام برای رویاروئی با این آئین مقدس بوده و کمک پنج میلیون دلاری ایادی صهیونیسم به سازنده این فیلم حاکی از این واقعیت است که کفربا بکارگیری تمام امکانات خود در برابر اسلام صف آرائی نموده است.

از این رو کیفیت مواجهه مسلمانان با این جسارتها,تعیین کننده نوع واکنش های بعدی ایادی نظام سلطه خواهد بود.

اکنون که لشگر کفر به واسطه ضعف در منطق و استدلال در شکننده ترین حالت ممکن قرار گرفته و برای مطرح کردن ایده های خود و یا اثرگذاری بر اذهان جهانیان,راهی جز توهین و جسارت نیافته است,یک حرکت سازمان یافته و هماهنگ از جانب مسلمانان خواهد توانست طومار شرارت های این ابلیسان را در هم پیچیده و دنیا را برای همیشه از لوث وجود این مظاهر فساد,پاک نماید.

امروز که سلطه گران خبیث ,شخصیت گرانقدر رسول گرامی اسلام را نشانه رفته اند,هیچ مسلمانی عذری برای سکوت و انفعال نداشته و بر همه است که متناسب با جایگاه خود ,ضربه های سنگین و مشت های پولادین را نثار جسارت کنندگان به پیامبر عظیم الشان اسلام نمایند.

حال که ایادی صهیونیسم,بزرگترین نقطه اتکاء دین مبین اسلام یعنی وجود مبارک پیغمبر اکرم را نشانه گرفته اند,واکنش قاطع و یکپارچه مسلمانان خواهد توانست آخرین ضربات را بر پیکره فاسد و رو به اضمحلال احزاب شیطان وارد نموده و بساط فتنه انگیزی هایشان را برای همیشه از روی زمین پاک نماید.

در ایفای این رسالت بزرگ الهی,رویکرد دولت های اسلامی اهمیتی صدچندان می یابد.کشورهای اسلامی منابع غنی از انرژی های گوناگون را در اختیار دارند ودر حقیقت ,شریان اصلی حیات صهیونیسم را در دست دارند.

عزم عمومی و اراده واحد در کشورهای مسلمان,در کوتاه ترین زمان ممکن ,وابستگان استکبار جهانی را فلج نموده ونابودی این مفسدان زمین را به سرعت نزدیک خواهد نمود.

در این جنبش و خیزش سترگ,کشورهائی که ذخائر استراتژیک بیشتری در اختیار داشته و هم چنین به برکت دین مبین اسلام و شخصیت ارزشمند رسول مکرم,برای خود عناوین بزرگی برگزیده اند,رسالتی بس عظیم بر دوش دارندکه به همین میزان مسئولیت آنان در پیشگاه الهی را افزایش داده و راه را بر هر گونه توجیه و مصلحت اندیشی بر آنان می بندد

عربستان در ایفای این نقش,دارای جایگاهی برجسته است.

از سوئی این کشور تامین کننده بخش اعظمی از انرژی مورد نیاز بلاد کفر بحساب آمده و از بعدی دیگر,حاکمان عربستان نامی پرمسئولیت باعنوان "خادمین حرمین شریفین" برای خود برگزیده اند که حراست از این القاب معنوی و حفظ حرمت آن در پیشگاه الهی بار سنگینی بر دوش آنان قرار خواهد داد.

اجرای پیشنهاد ریاست محترم سازمان بسیج مستضعفین به حاکمان عربستان مبنی بر قطع صادرات فرآورده های نفتی ,صهیونیسم بین الملل را بطرز معجزه آسائی ضعیف و کشورهای اسلامی را به اندازه ای در ادامه این راه ترغیب خواهد نمود که گامهای بعدی در مسیر نابودی ایادی کفر به سرعت غیر قابل باوری طی خواهند شد.

"خادمین حرمین شریفین " اکنون در برابر آزمونی بزرگ در دفاع از این عنوان پرمسئولیت قرار گرفته و رسالتی تاریخی بر عهده دارند.حال باید نگریست که آیا این متولی,میتواند حرمت صاحبخانه را به درستی حفظ کند یا نه؟

حسین اعتصامی- دبیر سرویس سیاسی اجتماعی بلاغ