به گزارش کورنگ به نقل از غرب ایران در ایام سالگرد شهادت جانباز شهید علی منطقی یادی میکنیم از این شهید والامقام :

شهید علی منطقی در چهارم اسفند ماه سال ۱۳۴۴در همدان به دنیا آمد.

وی از همان دوران کودکی علاقه وافری به کار و تلاش و همچنین کمک به همنوعان خود داشت.

شرکت درکلاسهای قرآن( مسجد حضرت اباالفضل (ع))، زیارت عاشورا و سایر مراسم های مذهبی ازجمله فعالیت های ایشان بود.

در سن ۱۴سالگی سنگر مدرسه را رها و راهی جبهه های حق علیه باطل شد.خود را چنان دیگر رزمندگان،سرباز امام (ره)می دانست ومعتقد به این بود :اگر من به جبهه نروم، دیگری هم نرود پس چه کسی مقابل آمریکا بایستد.

درآغاز خدمت در جهاد سازندگی مشغول وپس از آن پوشیدن جامه ی سبز، پاسداری برایش افتخاری جاودانه شد و آن را بهانه ای جهت جدا نشدن از جبهه می دانست

.نقاشی های سرخ و سبزی از ایستادگی ها و شجاعتش را می توان بر روی خاک های مقدس: سرپل ذهاب ، سردشت ، چنگوله ، فاو ، ام الرصاص ، شلمچه ، حلبچه ، شط علی، نظاره کرد

.شهید علی منطقی ویژگیهای اخلاقی منحصر به فردی داشتند که بی شک همگان را جذب می کرد:شوخ طبعی ،مهربانی ،ایثار،صمیمیت،مسئولیت پذیری و دهها صفت خوب و ارزنده دیگر باعث شده بود که خاطراتی جاودانه در یاد همگان درخششی خاص ایجاد نماید

.در حلبچه وقتی متوجه شد که بمب شیمیایی زده شده به همه دستور استفاده از ماسک داد، ولی وی ماسک خودش را به یکی ازرزمندگان بخشید. اینگونه خاطرات و ایثارگری ها در تمام مراحل زندگی شهید حتی بعد از جنگ .( پایگاه مسجد حضرت اباالفضل (ع) ، گردان غواصی ، واحد اطلاعات وعملیات ، واحد تخریب و…) به چشم میخورد.

صفحات فرهنگی در کتاب زندگی ایشان اینگونه ورق میخورد: برگزاری کلاس های قرآن و نهج البلاغه ، مراسم های دیدار با خانواده معظم شهدا( موسس مراسم مسجد میرزاتقی) ، امر به معروف و نهی از منکر ، گردهمایی رزمندگان دفاع مقدس در مسجد حضرت اباالفضل(ع) بعد از جنگ و…

در طول زندگی با برکتشان کسی از دردها و جراحاتش با خبر نشد تا اینکه در یکی از مانورهای گردان غواصی در سال۱۳۷۰ به علت بروز عوامل شیمیایی که یادگار عملیات والفجر۸ و عملیات های مختلف بود راهی بیمارستان شد و سرانجام بعد از گذشت یک سال و اندی شربت شیرن شهادت را در حالی نوشیدند که لبخند مهمان همیشگی لبانشان بود…

دست نوشته های شهید منطقی :

خیلی به دوستانم علاقه مند هستم خدایا توفیقی بده که بهترین و با وفا ترین ورفیق خوبی برای آنها باشم….

خداوند گمشده ما را که خودش میداند و همان کسب رضایت خدای سبحان است به ما برساند…

مکان، مکان مقدسی است.مرحله، مرحله ی آزمایش انسانهاست هرشخص و فردی نسبت به اعمالش آزمایش می گردد خداوند در این مکان ما را آزمایش می کند فقط عزیزان ،دوستان با وفایم میدانم که همه این را میدانید به مشکلاتی که خدا وند جهت آزمایش پیش پای ما می اندازد فقط مرحله ی ما را می خواهد بسنجد و ما را نسبت به اعمالمان بسنجد و آزمایش کند خدا را هرگز فراموش نکنید و به رضای خدا راضی باشید که می دانم هستید…

همه در محضر حق هستیم و آنچه در صحیفه کردار ماندنی است اعمال ورفتار ما و آنچه موجب سعادت و جاودانی ما میشود صفای معنویت وثمرات خلوص بندگی است…

بهترین افراد نزد خدا مجاهدان و جهاد گرانند.نماز ستون دین است و زینت دهنده نماز جهاد با اخلاص، اخلاق و رفتار نیک است. وسیله رسیدن به رضای خدا شهادت است عزیزان زیارت عاشورای هر روز صبح را ترک نکنید …

برادرانم شما مارا دعا کنید که خداوند مقداری از شجاعت علی (ع) را در دل ما بیندازد و خلوص نیت به ما عطا کند …

خدا وجود مرا هم به حق حسین (ع) باوجود حسین (ع) پاکیزه گرداند…

خداوندا ما را نسبت به شهدا و دوستانمان وفادارکن و لحظه ای ما را به خودمان وامگذار…

اگر بتوانی بنگری که آنچه به یک عمر ساخته ای ویران می شود و بی آنکه کلمه ای بر زبان آری آنرا دوباره بسازی وببینی آنچه به صد رنج اندوخته ای به یک ضربه نابود می شود ونومید نباشی وآه نکشی اگر بتوانی عاشق باشی بی آنکه دیوانه عشق گردی اگر بتوانی مورد کینه ونفرت باشی بی آنکه خود کینه بورزی مبارزه و از خود دفاع کنی اگر بتوانی سخنان تحریک آمیز بشنوی وتحمل کنی سخنان تند و تیزی که بی خردان را تحریک میکند وبشنوی که یاوه گویان درباره تو دروغ می گویند بی آنکه خودت کلمه دروغ بگویی اگر بتوانی به شهرت برسی و فروتنی را از دست ندهی اگر بتوانی مشاور پادشاهان باشی و از ملت جدا نشوی اگر بتوانی همه دوستانت را برادر بدانی بی آنکه یکی از آنان برای تو همه چیز باشد اگر بتوانی اندیشه کنی ،عمیق بنگری و بشناسی بی آنکه شکاک یا ویرانگر باشی .به رویاها فرو بروی بی آنکه رویا پرست باشی تفکر کنی جز یک متفکر نباشی اگر بتوانی سخت و استوار باشی بی آنکه خشمگین شوی اگر بتوانی دلیر وپاک باشی بی آنکه جانب احتیاط را از دست بدهی اگر بتوانی مهربان باشی ،عاقل و فروتن باشی بی آنکه پند گوی دیگران و فضل فروش باشی اگر بتوانی پیروزی را بعد از شکست بنگری و این هر دو دروغزن را یکسان بپذیری اگر بتوانی شهامت وجرئت و خونسردی خود را حفظ کنی آن هنگام که دیگران آنرا از دست داده اند .در این صورت همه پادشاهان همه خدایان و بخت واقبال وپیروزی همواره دوست ویاور تو خواهد بود آنچه از پادشاهی و افتخار نیز بر توست :”آری تو یک مرد خواهی شد”…