به گزارش کورنگ، بخشی از این مصاحبه که بزودی پخش میشود را در ذیل میخوانید:
آقای پرستویی شما در کبودرآهنگ همدان به دنیا اومدید، چیزی از اونجا خاطرتون هست؟
خیلی زیاد
چند سالتون بود که اومدید به تهران؟
سه ساله بودم که به تهران کوچ کردیم در یک خانه خیلی قدیمی توی دروازه غار. از این خانهها که بهش میگن خانههای قمر خانمی. دور تا دور حیاط اتاق بود و در هر اتاق یک خانواده زندگی میکرد.
آیا هیچ وقت به محلههای بالای شهر می اومدید؟
نه واقعا . اگر میخواستیم جایی بریم تو دوران دبیرستان فوقش میرفتیم لاله زار سینما
تو بچگی شیطون بودید یا سر به راه ؟
سر به راه بودم ولی نمیتونم بگم که شیطون نبودم . مثلا زمان دبیرستان اگه ساعت هشت و نیم زنگ میخورد به من گفته بودند ساعت 9 بیام که بچهها رفته باشن سر کلاس. حتی زنگهای تفریح هم دیرتر باید میرفتم توی حیاط که بچهها راحت باشن . سر کلاس اگه معلم رو پای تلفن میخواستن و میخواست بره جواب تلفن بده من رو هم با خودش میبرد تا کلاس به هم نریزه.
تابستانها کار میکردین؟
فراوان
چه کاری ؟
بنا به فصل گردو ، باقالی . بلال یا بستنی میفروختم . حتی روزهایی که مدرسه میرفتم بعد از تعطیل شدن میآمدم خانه، مشقهایم رو مینوشتم و بعد میرفتم سرخیابون و این چیزها رو میفروختم. بعد که از دروازه غار اومدیم طرف ترمینال جنوب که البته اون موقع به گود علی گرده معروف بود در کارگاه بلور سازی مشغول به کار شدم.
انگیزه شما از ورود به بازیگری چی بود؟
درد ... و بازیگری ابزاری بود برای بیان این درد که از خود من شروع میشه و میرسه به جامعه
الان چه دردی شما رو به کار بازیگری وا میداره؟
اینکه احساس میکنم هیچ چیز جای خودش نیست.
در سینما یا جامعه
سینما مسیر ماست برای رسیدن به جامعه. ما به ابزار سینما مسلح هستیم که درد مردم رو بگیم. ولی میبینید که خیلی از فیلمهایی که من بازی کردم یا سالها توقبف بودند با هنوز توقیف هستند . و این من رو رنج میده . چون من زندگی و عمرم رو برای این فیلمها گذاشتم و همه این مشکلات رو هم نمیشه از چشم متولیان سینما دید. با پوزش از تمامی هنرمندان باید بگم که ما خودمون هم مشکل داریم،هوای همدیگر رو کمتر داریم، در کنار هم کمتر هستیم.
این گفتگو بزودی در زمستان 93 از برنامه تلویزیونی رادیوهفت به تهیه کنندگی منصور ضابطیان و محمد صوفی پخش میشود.
انتهای پیام/
منبع: ایسنا
دیدگاه شما