به گزارش کورنگ به نقل از خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا روند مذاکرات هسته ای میان ایران و 5+1 از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم به واسطه شعارهای انتخاباتی حسن روحانی روند روو به سرعتی به خود گرفت، اما در تمام مدت 18 ماهه مذاکرات، طرفین هیچگاه به یک تفاوهم قطعی دست نیافتند و نکته جالب توجه در مسیر مذاکرات این بود که طرف غربی هر بار طرحی جدید برای مسئله هسته ای ایران مطرح می کرد.
ذوق زدگی نسبی دولتی ها از روند رو به رشد مذاکرات موجب شد تا طرح های ارائه شده از سوی طرف غربی با پاسخ مساعد طرف ایرانی همراه باشد، این در شرایطی است که تمام طرح های پیشنهاد شده همگی به سود غرب و به ضرر ایران بوده است. در این مسیر اما رهنمودهای مقام معظم رهبری و دغدغه های ایشان نسبت به طرف غربی با واقعیت مواجه شد و راهنمایی و اعتماد رهبری موجب شد تا تیم مذاکره کننده هسته ای در مسیر نظام و انقلاب باقی مانده و از هر گونه خطا و اشتباه احتمالی در امان بماند.
از همین رو استراتژی تیم مذاکرهکننده کشورمان در ١٨ ماه گذشته همواره بر منطق برد – برد استوار بوده و در حال حاضر نیز تیم عزم خود را جزم کرده است که ابتدا درباره موضوعات مختلف به راهحلی عاقلانه و عادلانه با کشورهای ١+٥ رسیده و سپس آن را مکتوب کند.
دور پایانی با طعم قطعنامه فصل هفتم!
حالا آخرین دور از مذاکرات ایران و ١+۵ در سال 93 در لوزان سوییس در حال پیگیری است و در نخستین روز از این مذاکرات، علیاکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران به مصاف سیاسی ارنست مونیز، وزیر انرژی ایالات متحده رفت. این دور از مذاکرات اما سومین دوئل فنی میان عالیرتبه ترین مقامهای هستهای دو کشور است که در سه دور اخیر مذاکرات آغاز و تا لوزان ادامه یافته است. گفته میشود حضور صالحی و مونیز در مذاکرات میان ایران و امریکا در قالب گفتوگوهای هستهای به گشایش گرههای فنی منتهی شده اما هنوز تمام تکههای پازل مذاکرات در کنار هم قرار نگرفته است. تکههای مفقود یا همان پرانتزهای باز در حال حاضر اصلیترین مانع برای رسیدن به توافق جامع هستهای هستند.
همزمان با برگزاری مذاکرات فنی میان صالحی و مونیز، معاونان وزیر امور خارجه کشورمان که اعضای ارشد تیم مذاکرهکننده هستهای هم هستند با همتاهای امریکایی خود دیدار داشتند. به این دیدارها باید دیدار کارشناسان دو تیم در حاشیه را هم اضافه کرد.
اما پس از پایان مذاکرات کارشناسان، محمدجواد ظریف و جان کری وزرای خارجه ایران و آمریکا به همراه سید عباس عراقچی، وندی شرمن معاونان وزرای خارجه، علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی، ارنست مونیز وزیر انرژی آمریکا و نیز حسین فریدون در لوزان سوئیس بر سر یک میز به گفتوگو نشستند به مدت 5 ساعت مذاکراتی فشرده داشتند و بعد از آن وزیر خارجه کشورمان به همراه معاونان خود و نیز حسین فریدون راهی بروکسل شد تا با فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و وزرای خارجه فرانسه، انگلیس و آلمان دیدار و گفتوگو کند و این در حالی بود که رایزنیهای فنی بین صالحی و مونیز در لوزان در جریان بود.
در این مسیر اما محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در مصاحبه با هفتهنامه «صدا» و در پاسخ به این پرسش که بر فرض رسیدن به توافق با 5+1، چه تضمینی وجود خواهد داشت که طرف مقابل مخصوصا آمریکا به تعهدات خود پایبند باشد؟ میگوید: «بالاخره این توافقی است که در یک قطعنامه فصل هفتمی منشور ملل متحد مورد تائید قرار میگیرد و در نتیجه به یک توافق بینالمللی و الزامآور برای همه دولتها تبدیل میشود».
همین اظهارات ظریف نشان داد که طرف غربی در دور جدید مذاکرات طرحی جدید تحت عنوان قطعنامه فصل هفتم را روی میز مذاکره گذاشته است. قطعنامه فصل هفتم منشور ملل متحد «اقدام در موارد تهدید علیه صلح، نقض صلح و اعمال تجاوز»! است که در 13 ماده - از ماده 39 تا 51 - تدوین شده است و موضوع آن، اقدام بینالمللی علیه کشورهایی است که تهدیدی علیه صلح جهانی - یا منطقهای- تلقی میشوند و یا صلح جهانی را نقض کردهاند و یا دست به اقدامات تجاوزکارانه زدهاند. بنابراین پذیرش یک قطعنامه فصل هفتمی به مفهوم آن است که جمهوری اسلامی ایران نیز فعالیت هستهای خود را تحت فصل هفتم منشور ملل متحد قابل تعریف میداند. یعنی پذیرش ضمنی آن که برنامه هستهای کشورمان تهدیدی علیه صلح، نقض صلح و اقدامی تجاوزکارانه است.
حالا این رویکرد جدید که به نظر می رسد با توجه به اظهارات محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان، با نظر موافق تیم مذاکره کننده هسته ای ایران نیز همراه شده، طرحی جدید از مجموعه طرح های ضد ایرانی طرف غربی در مذاکرات است که غفلت طرف ایرانی موجب شده تا نگرانی هایی در خصوص دور جدید مذاکرات نیز به وجود آید.
طرح های طرف غربی در 18 ماه مذاکره
حسن روحانی در نخستین گفتگوی تلویزیونی خود در ۱۹ شهریور ۱۳۹۲ در خصوص مذاکرات هسته گفت: ۱+۵ از ما خواسته که مذاکرات را آغاز کنیم و من به عنوان اولین قدم مشخص کردم که مسئول مذاکرهکننده با ۱+۵، وزارت امور خارجه است. در واقع ما مقدمات این مذاکرات را آماده کردیم و برای گفتگوی جدی با دنیا آمادهایم. ما بر اساس حقوق خود طبق مقررات بینالمللی و ان. پی. تی (پیماننامه منع گسترش سلاحهای هستهای) عمل میکنیم و هیچ کس نمیتواند ملت ایران را از حق غنیسازی در خاک خود محروم کند، البته این غنیسازی با شرط صلحآمیز بودن و قرار داشتن تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهد بود. ما آمادهایم که نگرانیهای دنیا را برطرف کنیم. چارچوب فعالیتهای ما مقررات بینالمللی است و اگر طرف مقابل اراده جدی داشته باشد مساله هستهای در زمانی نه چندان طولانی قابل حل خواهد بود. من هیچ وقت بدبین نبودم و شرایط دولت جدید به نحوی است که حتماً نباید بدبین باشیم، چون اراده کافی وجود دارد و همچنین در طرف مقابل شیوه مناسب منطقی قوی نیز وجود دارد، پس اگر طرف مقابل هم اراده جدی داشته باشد، در جهت حل مسئله حرکت خواهیم کرد. حسن روحانی میگوید در مسئله هستهای باید بازی برد برد را پیگیری کنیم، طبیعی است کسی که بازنده باشد تحمل نمیکند و کار را ادامه نمیدهد. پس برای ادامه کار و برای بازی برد برد آمدهایم که شروع کار در نیویورک خواهد بود و وزیر خارجه ملاقاتهایی را با وزرای مربوطه خواهد داشت و بنده هم ملاقاتهایی را با برخی وزرای ۱ + ۵ که درخواست دادهاند، خواهم داشت.
در طول 18 ماه مذاکره ایران و 5+1 اما بارها طرح های مختلفی از سوی طرف غربی پای میز مذاکرات قرار گرفت و این اواخر نیز از نامه 47 سناتور آمریکایی به اوباما گرفته تا طرح قطعنامه فصل هفتم، همگی از جمله حربه هایی بوده که غرب برای پیروز نامیدن خود در مذاکره با ایران از آنها بهره گرفته است. همین طرح های مطرح شده از سوی غربی ها نیز موجب شد مذاکرات ایران و 5+1 بیش از 18 ماه به طول انجامد.
حالا باید منتظر ماند و دید که تیم مذاکره کننده ایرانی که مورد اعتماد و وثوق رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفته است، بار دیگر در قبال زیاده خواهی غرب ایستادگی کرده و همانگونه که تاکنون در راستای رهنمودهای مقام معظم رهبری و در راستای اهداف نظام گام برداشته، در دور جدید مذاکرات نیز هرگونه طرحی که بر خلاف منافع ملت ایران باشد را ملغی کند.
انتهای پیام/
دیدگاه شما