خیلی وقتها پیش میآید که فکر میکنید طلاق چاره کار است و بعد روز بعد که از خواب بیدار میشوید، همه چیز به نظرتان خوب میآید. این روزها آمار طلاق بشدت بالا رفته است، اما باید توجه کنید که بعد از طلاق چه احساسی خواهید داشت. به این فکر کنید که چه بلایی سر بچههایتان، خانهتان و وضعیت مالیتان خواهد آمد. همه چیز در زندگی شما در زندگی بعد از طلاقتان نقش خواهد داشت.
طلاق فقط بر مرد و زن تاثیر نمیگذارد. اگر بچه داشته باشید، زندگی برای آنها هم خیلی سخت خواهد شد. بعضی از بچهها ممکن است خودشان را برای آن جدایی مقصر بدانند.
امروزه شاهد از هم گسیختن بسیاری از پیوندهای زناشویی هستیم که به دنبال آن، فرزند یا فرزندان آنها در اثر بیتوجــــــهی والدین صدمههای روحی و روانی میبینند. روانشناسان بر این باورند که خانوادههایی که فرزندان آنها دائم در نگرانـــی و اضطراب بهسر میبرند، از سلامت روحی و روانی بیبهرهاند.
یکی از مسائلی که باعث میشود زنان طلاق بگیرند، مساله استقلال اقتصادی زنان است که بتدریج که زنان از نظر اقتصادی مستقل میشوند، به راه حل طلاق در برابر مشکلات زندگی فکر میکنند. مشکلات اقتصادی، فقر، بیکاری شوهر، اعتیاد، داشتن زنان متعدد، ندادن نفقه، فساد اخلاقی و زندانی بودن شوهر از دیگر عوامل موثر در افزایش طلاق در جامعه است.
درخصوص راههای جلوگیری از طلاق بررسیها نشان میدهد نداشتن شناخت صحیح زوجین پیش از ازدواج یکی از دلایل اصلی وقوع طلاق است. برای جلوگیری از این کار مشاوره قبل از ازدواج ضروری است چون که زندگی مشترک پایدارتری خواهند داشت.
پدیده طلاق از لحاظ جامعهشناسی، بر آسیبهای اجتماعی تاثیر داشته و گسیختگی خانواده را درپی دارد و همواره در جامعهای که در حال گذار است به صورت ناهنجاری اجتماعی در کنار پدیدههایی چون اعتیاد، بیکاری دختران فراری، بزهکاری، جرم و جنایت و فقر فریاد میکشد و همواره قربانیانی به نام فرزند، زن و مرد به وجود میآورد. بنابراین چند توصیه به زوجین داریم که بهتر است پیش از این که به جدایی فکر کنند، گذری بر رفتارشان داشته باشند شاید فرصتی دوباره برای ادامه یک زندگی مشترک پیدا کنند. اگر احساس کردید همسرتان پشیمان شده، او را مجبور نکنید در مقابل دیگران اعتراف کند که اشتباه کرده است. ممکن است از فکر زندگی مجدد با شما منصرف شود و از روی لجبازی برای طلاق پافشاری کند.
ممکن است برخی از شما به جای صحبت با افراد متخصص و آگاه و دلسوز در مورد جدایی از همسر، ارتباط خود را با دوستان و آشنایان کم یا حتی قطع کنید. این انزوا و گوشهگیری به جای این که به شما احساس آرامش بدهد، بیشتر شما را آشفته و مضطرب میکند.
زن و شوهری که قصد جدایی از یکدیگر را دارند بارها و بکرات با یکدیگر جر و بحث و قهر کردهاند. چون بعد از هر دعوا، قهر و آشتی نتوانستهاند راهحل مناسبی برای مشکل خودشان پیدا کنند. فکر میکنند زندگی مشترک غیرممکن و بیفایده است. در صورتی که چنین افرادی باید همیشه به یاد داشته باشند که همه دعواها و قهرها منجر به طلاق نمیشود. چه بسا ممکن است اگر با یک فرد باتجربه و متخصص در این مورد صحبت کنید، مشکلات شما رفع شود و از درخواست طلاق پشیمان شوید.
اگر احساس میکنید رفتار همسرتان میتواند روزی بهتر شود و به وضعیت عادی برسد، با همه وجود از او حمایت کنید. اگر دلیل شما برای جدایی دلیل درستی نیست، نزد مشاور خانواده بروید و از آنها برای بهتر زندگی کردن کمک بگیرید.
از خودتان بپرسید آیا به خاطر فرزندانتان به زندگی زناشوییتان ادامه میدهید یا خیر. با این که بسیاری از زوجهای مشکلدار به خاطر فرزندانشان به زندگی با هم ادامه میدهند، اما انرژی منفی، جنگ و دعواهای پدر و مادر و ناخشنودی کلی والدین به بچهها هم سرایت خواهد کرد.
نگاهی دقیق به خودتان بیندازید و رفتارهایتان را در مشکلات پیش آمده بسنجید. از همسرتان هم بخواهید که همین کار را بکند و فکر کنید که چه چیزهایی باید تغییر کند و صادقانه بپذیرید که آن تغییر ممکن است یا نه. شما باید بتوانید اشتباهات خودتان را تشخیص دهید و آن را حل کنید.
دیدگاه شما