تازه ترین مطالب

تاریخ : 7. بهمن 1395 - 10:41   |   کد مطلب: 24322
ملی پوش سابق پرسپولیس و استقلال گفت: «از آقای مایلی‌کهن عذرخواهی می‌کنم. به او خیلی مدیونم و خیلی به او بدی کردم.»

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کورنگ علیرضا واحدی نیکبخت یا نیکبخت واحدی؟ فرقی نمی‌کند؛ چه او را نیکبخت صدا بزنیم و چه واحدی، نام او یادآور بازی‌های خاطره‌انگیز و حواشی پایان‌ناپذیر دوران بازیگری‌اش است؛ چه در استقلال و پرسپولیس و چه دوران بازی در تیم ملی.

 

او در یک گفتگوی جنجالی پای افراد زیادی را به میدان می‌کشد، از محرومیت‌هایش به‌خاطر رفتن به یک مهمانی می‌گوید و از خودش جانانه دفاع می‌کند. علیرضا از داستان شوخی شیث رضایی در هواپیما هم می‌گوید و اینکه «حراست هواپیما را توبیخ کرده بودند که چرا شیث را با تیر نزده است.»

 

نیکبخت می‌گوید که چطور در استقلال او را دور زدند و او هم با لج‌بازی به پرسپولیس پیوست. در بخش دیگری علیرضا می‌گوید در امارات فوتبال تعطیل و او به کل مشغول خوردن و خرید کردن و گشتن بوده است.

 

نیکبخت مدعی‌ست که در تیم ملی از او درخواست پول کردند تا بازیکن فیکس تیم ملی شود و او نپذیرفته. راستی علیرضا در بچگی تاناکورا می‌پوشیده و الان 50 میلیون در سال خرج لباس می‌کند، او مشغول بازی در نقش اول یک فیلم سینمایی هم است. واحدی در این گفتگوی صمیمانه از محمد مایلی‌کهن هم عذرخواهی می‌کند و از خودشیفتگی‌هایش برای ما می‌گوید.

 

در ادامه بخش‌هایی از گفتگوی مفصل و جذاب واحدی نیکبخت را با شما مرور می‌کنیم:

 

چطور شد که به استقلال رفتی؟ «بازیکن تیم ابومسلم بودم و به تیم ملی امید دعوت شدم که درخشان، مربی و پروین، مدیر فنی آن بود. با پرسپولیس در تختی بازی داشتیم و بعد از بازی علی آقا به من گفت فردا بیا سورتمه. خوشحال شدم که از پرسپولیس پیشنهاد دارم؛ یک بچه شهرستانی بودم که تازه به تهران آمده بودم و با پیشنهاد پروین دست و پایم لرزید. به دفتر علی آقا رفتم. آن زمان یک گوشی موبایل داشتم که اندازه یک آجر بود. سه میلیون و خورده‌ای از ابومسلم گرفته بودم که کلاً خرج خط موبایل و گوشی کردم. پروین گفت اگر می‌خواهی بیایی پرسپولیس، باید گوشی‌ات را بفروشی چون پرسپولیس به کسی پول نمی‌دهد. ناراحت شدم و فکر کردم که علی آقا از اول من را نمی‌خواسته است. همان موقع دایی و پدرم به تهران آمدند و من را بردند خیابان لارستان در دفتر فتح الله زاده، همه چیز برعکس شد و به استقلال رفتم».

 

بازیکنی که پس از سال‌ها بازی در تیم آبی‌های پایتخت به اوج محبوبیت در میان هواداران رسیده بود، ناگهان به آن‌ها پشت کرد و به پرسپولیس رفت. خودش می‌گوید مدیر و مربی وقت استقلال من را دور زدند و من هم با لجبازی به پرسپولیس رفتم؛ «من کاپیتان استقلال بودم و اسطوره این باشگاه می‌شدم. بهترین بازیکن استقلال بودم و در تیم ملی فیکس بازی می‌کردم. مگر می‌شود یکهو پرسپولیس را انتخاب کنم؟ تیمی که رقیب ماست و می‌دانم مشکلاتی برایم بوجود می‌آید. موقعی که با پرسپولیس قرارداد بستم، یک ماه تهران نبودم. ناراحت بودم. خاطرات خیلی خوبی با پرسپولیس دارم اما من می‌توانستم اسطوره باشگاه استقلال شوم. من را خیلی قشنگ دور زدند و فهمیدم اصلاً من را نمی‌خواهند. من هم مثل مهدی هاشمی‌نسب لجبازی کردم و به تیم رقیب رفتم.»

 

واحدی نیکبخت دوره‌ای را نیز در فوتبال امارات سپری کرد. آن‌طور که خودش می‌گوید روزهایی بوده که با فرهاد مجیدی دو نفره تمرین کرده‌اند، چون اساساً کسی در آنجا سر تمرین نمی‌آمده است. وقتی می‌پرسیم چرا در آن زمان آنقدر چاق شده بودی، می‌گوید: «در امارات که فوتبال بازی نمی‌کنید، فقط می‌خورید و خرید و تفریح می‌کنید. شب دیر می‌خوابیدیم چون شهر در شب زنده بود و صبح اصلاً کسی را توی خیابان نمی‌دیدید. همه از 10 شب به بعد بیرون می‌آمدند. زندگی ما هم عوض شده بود و مدل آن‌ها زندگی می‌کردیم. 5 عصر بیدار می‌شدیم یک چیزی می‌خوردیم و ساعت 8 می‌رفتیم یک ساعت تمرین می‌کردیم. در امارات که بازی می‌کردم حتی یک تومان هم با خودم به ایران نیاوردم».

 

نیکبخت در خصوص عدم حضورش در جام جهانی ۲۰۰۶ و شایعه دوپینگش نیز می‌گوید: «من خودم به جام جهانی نرفتم. از برانکو خوشم نمی‌آمد. او هیچ وقت به من خوبی نکرد. البته با مسافرت های طولانی هم مشکل داشتم.»

 

بسیاری هنوز هم معتقدند حواشی نیکبخت و محرومیت‌هایش از فوتبال، مانع شد به آن جایگاهی که استحقاقش را در فوتبال ایران داشت، برسد. خودش اما پشیمان به نظر نمی‌رسد و هنوز هم دلیل محرومیت‌هایش را نمی‌داند؛ «در آن یکی مهمانی که به خاطرش 2 سال محرومم کردند، خیلی‌ها بودند، ولی فقط و فقط من را محروم کردند. چون علی نیکبخت بهترین گزینه برای قربانی شدن بود».

 

در چند ماه گذشته احضار و محرومیت برخی از بازیکنان توسط کمیته انضباطی سر و صداهای زیادی به پا کرده است. نیکبخت می‌گوید: «آن زمان علی‌پور در دفترش به من گفت چرا می‌آیند از تو امضا می‌گیرند؟ مگر دست من است؟ آیا لباس من خارج از عرف است؟ من دوست دارم شیک بپوشم. مگر می‌شود به یک طرفدار فوتبال گفت نیا کنار من عکس بگیر؟ آن هم خارج از ایران. یا مثلاً برای یک شلوار پوشیدن کسی را محروم کنند! خیلی خنده‌دار است».

 

یکی از خاطراتی که این بازیکن جنجالی فوتبال ایران برای ما تعریف می‌کند، در مورد شیطنت شیث رضایی در هواپیما بود که تبعات سنگینی برای بازیکن سابق سرخ‌پوشان داشت؛ «شیث خودش خودش را بدبخت کرد ولی خب فکر نمی‌کرد این شوخی به چنین چیزهایی ختم شود. شیث رفت انتهای هواپیما و صدایش را عوض کرد و گفت مسافرین محترم زیاد به خودتان فشار نیاورید، فقط کمربندهایتان را ببندید، هواپیما در حال سقوط می‌باشد! این را که گفت هواپیما ترکید. من خودم سریع کمربندم را بستم و فقط صلوات می‌فرستادم. بعد از آن حراست هواپیما را توبیخ کردند و گفتند چرا شیث را با تیر نزدی؟ دستانش را از پشت کتفش بستند و بردند، جرمش را زدند هواپیماربایی. فکر نمی‌کرد یک شوخی همچین عواقبی داشته باشد».

 

او در گوشه‌هایی از مصاحبه هم از کسانی می‌گوید که در فوتبال دست او را گرفته‌اند. یکی از آن‌ها محمد مایلی کهن‌است که نیکبخت به صراحت از او عذرخواهی می‌کند و می‌گوید به او خیلی بدی کرده است؛ «از آقای مایلی‌کهن عذرخواهی می‌کنم. به او خیلی مدیونم و خیلی به او بدی کردم. زمانی که دچار محرومیت شدم مایلیکهن گهر درود بود. همه الکی می‌آمدند و می‌گفتند ما کار تو را درست می‌کنیم، اما یک قدم برای من برنداشتند. اما مایلی‌کهن که من حتی در تیم او بازی هم نکرده بودم پیشقدم شد و گفت کار تو را انجام می‌دهم و انجام هم داد، ولی من بی‌معرفتی کردم و چوبش را هم خوردم. به مایلی‌کهن می‌گویم عذر می‌خواهم و اینکه خیلی مردی».

 

نیکبخت می‌گوید در این فوتبال مرد کم پیدا می‌شود، اما کسانی مانند دادکان، علی دایی، علی کریمی و فرهاد مجیدی هم داریم که می‌شود روی آن‌ها حساب کرد و در پایان وقتی نظرش را در مورد امیر قلعه‌نویی می‌پرسیم، می گوید هیچ حرفی برای گفتن ندارد!

انتهای پیام/

دیدگاه شما

سایت رهبر معظم انقلاب
مرکزآموزش علمی کاربردی الوان ثابت