به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کورنگ ، «احمد بیابانی» به سال ۱۳۳۳ شمسی در تهران متولد شد. زمانی که «نهضت حضرت روح الله»، در خرداد ۱۳۴۲ آغاز شد، احمد کودکی ۹ ساله بود و تا ۱۵ سال بعد هم هیچ نسبتی میان او و قیام پیشوای مردم کشورش برقرار نشد اما حضور او در مجالس عزاداری «حضرت سیدالشهدا(صلوات الله علیه)» مسیر زندگی او را تغییر داد و «احمد» به صف سربازان انقلاب اسلامی پیوست.
یکی از هم محله ای های «احمد بیابانی» درباره او گفته است:
«احمد را همه بچه هاي شابد لعظيم (شاه عبدالعظيم) مي شناسند. اويكي از اون داش مشتي هايش بود. از آن لوطي هايي كه امروز خيلي كمتر از آنها مي بينيم. هر كس اگر مورد ظلم و ستمي واقع مي شد از احمد كمك مي خواست. چهره جالبي داشت، موهاي فرفري بلند، صورت تراشيده با سبيل هاي مشكي به همراه دستمال ابريشمي. خلاصه يك محل بود و يك احمد.
اصلا دنبال سياست نبود شايد هم بهتر بگويم اصلا نمي دانست سياست را با چه حروفي مي نويسند. ماهها از انقلاب گذشته بود، يك روز در خيابان داشتم با اين ساز مان خلقي ها در مورد امام خميني بحث مي كردم. كار بالا گرفت و صحبت داغ شده بود، احساس خطر مي كردم كه يك لحظه، آدم هيكلي با ريش هاي بلند و موهاي فري از راه رسيد و نجاتم داد. خوب كه به چهره اش خيره شدم چهره اش آشنا آمد «احمد» بود. كلي عوض شده بود . بهش گفتم احمد اين چه قيافه ايس. در جواب گفت : امام خميني كاري كرد كه من دوباره متولد شوم.»
22 اردیبهشت 1361 در جبهه سر پل ذهاب هنگامی که شهید حاجی بابا با جیپش روی جاده سرپل ذهاب به سمت ازگِله میرفت، ارتفاعات بَمو مشرف به جاده دست نیروهای عراقی بوده و نیروهای بعثی جیپ او را مورد هدف قرار می دهند و جیپ آتش میگیرد و به همراه شهیدان شوندی و بیابانی با اصابت گلوله مستقیم تانک به شهادت می رسند.
دیدگاه شما