پیغام خطا

  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).

تازه ترین مطالب

تاریخ : 6. بهمن 1397 - 9:27   |   کد مطلب: 30994
به بهانه اولین سالگرد سید صادق حجازی
آقای مدیر دلتنگ تو هستیم ...
امروز سالروز درگذشت سیدصادق حجازی، معلمی فرهیخته‌ و مبارزی خستگی‌ناپذیر است که جایش در مدرسه کنار شاگردان و معلمانش بسیار خالی است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کورنگ به نقل از  نافع،‌ امروز 6 بهمن، دیار دارالمومنین مردی را از دست داد که در کنار معلمی و تعلیم و تریبت فرزندان این شهر، مبارزه با ظلم و طاغوت را سرلوحه برنامه خود نیز داشت، مردی که با آمدن شهید محراب آیت‌الله مدنی به همدان، عزمش را بیش از گذشته در راه مبارزه و رسیدن به استقلال و آزادگی جزم کرد و در این مسیر، کارهایی کرد کارستان.
اکنون یک سال از درگذشت این مبارز انقلابی می‌گذرد که بر خود واجب دانستیم برشی کوتاه از زندگی سیاسی وی و مبارزاتش را منتشر کنیم.

سید صادق حجازی در سال 1300 شمسی در خانواده فرهنگی در استان همدان چشم به جهان گشود. او پس از اتمام تحصیل و با مدرک فوق دیپلم به استخدام آموزش و پرورش درآمد. سید صادق حجازی ، از سال 1322 به عنوان معلم ریاضی و پس از آن در کسوت معاونت مدرسه علمی همدان خدمت کرد. او پس از عزیمت حاج شیخ شمس علی حائری زنجانی به تهران، در سال 1332 رسماً به عنوان مدیر دبستان علمی انتخاب شد و کارش را شروع کرد.

آموزشگاهی که در ابتدا حاج سیدصادق حجازی در آن مشغول به کار بود در انتهای محله «راسته پیغمبر» همدان با مالکیت جامعه تعلیمات اسلامی بود تا این که در سال 1351 خورشیدی به کوچه «ذوالریاستین» منتقل شد و در نهایت پس از چند سال فعالیت آموزشی به محل فعلی واقع در «چهارراه ابن سینا» انتقال یافت.

وی در زمینه تربیت به همان اندازه که دقت را پیشه خود ساخته بود، در موضوع تعلیم هم حساسیت و توجه بسیاری داشت.

رهبر معظم انقلاب اسلامی درسال 1387 در نکوداشت این معلم خستگی ‌ناپذیر پیامی صادر کرده بودند که در بخشی از آن پیام آمده بود: «اینجانب ایشان را از ده‌ ها سال پیش همواره به وی‍‍ژگی‌های ممتاز شناخته و قدردان وجود با برکت ایشان بوده‌ام و می‌باشم. خداوند این مرد مومن با اخلاص را محفوظ دارد و جوانان آموزش و پرورش را توفیق ثبات قدم و اخلاص عنایت فرماید.»

سيد صادق حجازى از جمله مبارزان همدان عليه رژيم پهلوى بود كه با ورود آيتالله مدنى به همدان در سال 1341، همواره و در همه جا و تمام صحنه‌هاى مبارزه در كنار وى بود و در واقع نقش ميزبانى او را بر عهده داشت. در اسناد ساواك گزارشهاى متعددى وجود دارد كه از مبارزات وى عليه رژيم پهلوی و رابطه تنگاتنگ او با آيت‌الله مدنى حكايت دارد.
سید صادق حجازی علاوه بر مبارزه با رژیم پهلوی، با گروه‌های چپ و مارکسیست‌ها هم مبارزه می‌کرد. چنانکه خود می‌گوید: «فعاليت چپى در فرهنگ چندان رونقى نداشت؛ تعداد معدودى از آنان جلسه‌اى داشتند. يك روز يكى از آن‌ها كه از دبيران با سابقه همدان بود، به بنده گفت ما يك جلسه‌هايى داريم، شما بيايد اينجا. ما هم رفتيم، ديديم سه چهار نفر ديگر هم بودند. يك نامه خواندند كه كميته شماره 125، همه‌اش الكى بود و دو تا كميته هم نداشتند و جوان‌ها را فريب مى‌دادند. گفتم آقاجان اول بگوييد ببينم هدف‌تان چيست، من بدانم چه مى‌خواهيد بكنيد. ديدند من اصلا جلوى ديگران را هم مى‌گيرم گفتند: نه بايد جلسه تشكيل بدهيم، اسم بنويسيد، بعد به شما مى‌گوييم. خلاصه ما هم جلسه‌شان را به هم زديم و آمديم به ديگران هم گفتيم كه اين‌ها دروغ مى‌گويند.»

در سال 1341 با آمدن آيتالله مدنى به همدان و مبارزه وى با رژيم پهلوى، فعاليت سياسى حجازى نیز آغاز شد. حجازی درباره شروع فعاليت هاى مبارزاتی خود می‌گويد: «نحوه ورود به فعاليتهاى سياسى ما با آمدن آيت‌الله مدنى به همدان كه ما در خدمت وی بوديم، شروع شد و ما به پيروى از منويات مقدس ايشان به مبارزه با رژيم پهلوى پرداختيم. در عين حال مبارزات ما مورد توجه ساواك قرار گرفته بود. مبارزات ما به رهبرى آيت‌الله مدنى در همدان شروع شد، زمانى كه ايشان با انجمن‌هاى ايالتى و ولايتى به مخالفت پرداخت، ما نيز با وى همراه و پيرو او بوديم، به همين سبب، مورد توجه ساواك قرار گرفتيم و آن‌ها ما را خواستند و تهديد كردند و پرونده تشكيل دادند.»

از آن پس فعالیت‌های سید صادق حجازی به شدت تحت کنترل قرار می‌گیرد.

حجازى علاوه بر همراهى و همكارى با روحانيون بيشتر مبارزاتش در زمينه تعليم و تربيت و آموزش نسل جوان جامعه براساس تربيت و اخلاق اسلامى بود كه رژيم پهلوی هم از اين نظر نسبت به وى حساس شده بود. او در اين‌باره می‌گويد: «ما يك جلسه فرهنگى داشتيم كه در آن دانش‌آموزان و دانشجويانى كه قبلا محصل خود ما بودند، شركت می‌كردند و حدود بيست ـ سى نفر بودند، البته به طور مخفى در را باز می‌كرديم، می‌آمدند درون منزل و در يك اتاقى براى آن‌ها درباره مباحث اخلاقى و فرهنگى صحبت می‌كرديم، سعى می‌كرديم كه جنبه مبارزاتى نباشد تا بتوانيم جلسه را ادامه بدهيم و اين جلسه را ما داشتيم تا روزى كه تبعيد شديم.»

منزل سیدصادق حجازی یکی از مراکز اجتماع انقلابیون بود و این موضوع هم حساسیت ساواک را برانگیخته بود. وی در این رابطه می‌گوید: «منزل ما محلى براى گردهمايى انقلابيون و روحانيون بود. آقايان علما كه به خانه ما مىآمدند، غالباً از مبارزان بودند؛ آقاى ربانى شيرازى، آقاى مدنى كه هميشه منزل ما بودند، دوستان ايشان كه از مبارزان با طاغوت بودند، هميشه در منزل ما بودند. ايشان در جلسه‌هايى كه در منزل ما و ديگر مبارزان تشكيل می‌شد، تمام مطالب رژيم طاغوت، پدر و پسر پهلوى را به اسم معاويه و يزيد، توجيه می‌كردند و توضيح می‌دادند.»

کنترل شدید ساواک، سیدصادق حجازی را از مبارزه بازنداشت و او در مدارس نیز به فعالیت‌های انقلابی خود ادامه داد. تا اینکه این فعالیت‌ها منجر شد در 23 مهر ماه 1349، از سوى كميسيون حفظ امنيت اجتماعى همدان، به اتهام اخلال در نظم، به يك سال و نيم تبعيد در ايرانشهر محكوم شد. وى درباره جريان و مدت تبعيدش به شهرستان ايرانشهر می‌گويد: «روز نهم آبان 1349 مأموران ساواك به مدرسه علمى آمدند، ما را بردند ژاندارمرى و آنجا گفتند شما بايد به ايرانشهر برويد. يك سال اولش به صورت تبعيد بودم؛ اما بعداً به فرهنگ آنجا منتقل شدم و يك سال هم به اين نحو آنجا ماندم و بعداً در دادگاه تجديد نظرخواهى، بی‌گناه شناخته شديم و به همدان بازگشتيم.»

سید صادق حجازی بعد از بازگشت از تبعید به مبارزات خود علیه رژیم پهلوی ادامه داد.

حجازى ضمن اداره جلسه فرهنگیان، با فرهنگيان ديگر همچون سيدكاظم اكرمى، برادران قايمى و آزاديان نيز ارتباط داشت. علاوه بر جلسات دانش‌آموزى، جلسه ديگرى از سوى فعالان سياسى فرهنگى و بازار تشكيل می‌شد. در اين جلسه، آقايان متكلم، سيدصادق حجازى، برادران قايمى و تعدادى از بازاريان، از جمله محمد ابراهيم درفشى، برادران حسينى (دباغ)، سراج و يزدى، در آن شركت داشتند. در اين جلسه، هماهنگی‌اى لازم براى فعاليت در سطح شهر همدان و چگونگى استفاده از امكانات مالى و معنوى افراد به عمل می‌آمد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نظام ارباب و رعيتى در ايران، تا اندازه‌اى محدود و از اقتدار خوانين و ملاكين كاسته شد. در این میان اعتراضات در همدان بالا گرفت. آيت‌الله مدنى براى جلوگيرى از هر گونه اغتشاش و ناآرامى، اعلاميه‌اى خطاب به دهقانان و روستاييان در 18 اسفند ماه 1358 صادر كرد و آنان را به حفظ آرامش و سپردن امور به حكومت براى احقاق حق خود دعوت كرد.

سيد صادق حجازى كه نويسنده‌ اعلاميه‌ بود، درباره چگونگى صدور اين اعلاميه مى‌گويد: «عده‌اى از رعايا كه با مالك روستاى خود اختلاف داشتند و ادعاى تقسيم اراضى مكانيزه‌ مالك را مى‌كردند، در ستاد، خدمت آيت‌الله مدنى رسيدند و پس از بيان موضوع قرار شد كه از سى هكتار زمين مكانيزه، بيست هكتار به رعايا و ده هكتار در اختيار مالك بماند. فرداى آن روز مالك مذكور پيش بنده آمد و جريان را توضيح داد كه اگر چنين كارى بشود، رعاياى ديگر نيز مابقى را متصرف و چاه‌هاى آب را تخريب مى‌كنند. من گفتم كه بايد خود آيت‌الله مدنى در اين مورد تصميم بگيرد. از طرف ديگر ديدم حرف مالك زمين‌ها حسابى است. به همين دليل، دو نفرى پيش آيت‌الله مدنى رفتيم؛ وى در همان ابتدا ناراحت شد و اجازه‌ ادامه بحث را نداد؛ اما فرداى آن روز كه آقاى مدنى منزل ما بود، گفتم حاج آقا آن بنده‌ خدا ديروز حرف درستى مى‌خواست بزند، شما توجه نكرديد؛ او منظورش اين بود كه ما اگر آن بيست هكتار را به رعيت بدهيم، ديگر در ده مى‌ريزند چاه‌هاى آب را پر از سنگ مى‌كنند، موتورها را مى‌شكنند و ديگر كشت نمى‌شود. الان امام دستور داده كشت غله بشود، ما گندم احتياج داريم؛ ايشان نيز متوجه قضيه شد. من يك اعلاميه‌اى نوشتم و ايشان پس از خواندن، آن را امضا كرد و سپس اعلاميه توسط خود ما و مالكين در روستاها توزيع گرديد.»

سیدصادق ابعد زمان انقلاب در دوران هشت سال دفاع مقدس  با حضور خود در جبهه‌های حق علیه باطل سخن همچنان به رسالت خویش پابرجا بود و شهادت را اوج افتخار خود می‌دانست، او در این باره می‌گوید: « خود را فرزند مکتب عاشورا می‌دانم و بارها و بارها تهدیداتی از ناحیه منافقین دریافت کردم ولی بدون اعتنا به فعالیت خود ادامه دادم و در مقابل آن‌ها ایستادم».

بعد از جنگ  او با جدیت تمام  کار فرهنگی خود یعنی  تعلیم و تربیت را دنبال کرد و هرگز گذر زمان، شور و علاقه او را برای تعلیم و آموزش به فرزندان این دیار کم نکرد تا جایی که با کهولت سن در 94 سالگی در مدرسه حاضر می‌شد و با شاگردان صحبت می‌کرد و همیشه آنها را برای درست زندگی کردن نصیحت می‌‌کرد.

این معلم متعهد و مبارز انقلابی پس از ۷۴ سال تلاش در عرصه تعلیم و تربیت سحرگاه روز 6 بهمن 96 به دیدار حق شتافت، مدیر و معلمی که بعد از گذشت یک سال جایش در مدرسه خالی است و معلمان و شاگردانش دلتنگ او هستند.

 انتهای پیام/رستمی

دیدگاه شما

سایت رهبر معظم انقلاب
مرکزآموزش علمی کاربردی الوان ثابت