وی در خصوص نحوه عملکرد خود توضیح داد: من در برنامهای که تنظیم کرده بودم، گفته بودم که وزارت اقتصاد مسوولیت مستقیمی بر تورم ندارد، اما از همه کارکردهایمان استفاده میکنیم. اگر بیش از ۱۵۴ هزار میلیارد تومان اوراق فروخته شده و ۳۴ هزار میلیارد تومان خصوصیسازی شده، آیا این عملکرد وزارت اقتصاد نبود؟ از کجا تامین مالی میشد تا حقوقها پرداخت شود؟ اگر این تامین مالی نبود در آن صورت مجبور به جبران به شیوه استقراض از بانک مرکزی بودیم. اثر تورمی این تامین مالی استقراض از بانک مرکزی چه میزان بود؟ اینکه الان نیست به این دلیل است که در مدیریت منابع خزانه به گونهای عمل کردیم که در برخی ماهها تنخواه را نیز تثبیت کردیم. بنابراین اینجا مانع شدیم که تورم بیشتر افزایش پیدا نکند. عملکردی که در مالیات و با رویکرد متفاوتی صورت پذیرفته است نیز به بهبود درآمدها کمک کرد.
تلاش برای گسیل منابع از بازارهای موازی و مخرب به بازار سرمایه
وزیر اقتصاد افزود: حتی برآورد برخی دوستان در خصوص مالیاتها این بود که به دلیل شرایط کرونایی درآمدهای مالیاتی نهایتا ۱۴۰ هزار میلیارد تومان تحقق پیدا خواهد کرد. امروز که با شما صحبت میکنم درآمدهای پیشبینی شده محقق شده است، آنهم بدون فشار بر مودیان مالیاتی. امیدواریم که بیش از آن نیز بدون ایجاد فشاری به مودیان مالیاتی محقق شود. گسیل منابع از بازارهای موازی و مخرب به بازار سرمایه با تلاش ما انجام شد. البته در ادامه در این خصوص نیز توضیحاتی میدهم. باید به این نکته اشاره کرد که اگر نقدینگی به بازار سرمایه گسیل نمیشد، سایر بازارها را دچار مشکل میکرد. بنابراین وزارت اقتصاد در جایگاه خودش اقداماتی را برای کاهش نرخ تورم انجام داد.
وی در خصوص پیش بینی میزان تورم بیان کرد: در خصوص این سوال باید دو موضوع را مطرح کنم. شرایط اقتصادی تحت تاثیر پیشبینیهای اقتصادی و رویدادهای غیراقتصادی در حوزه جهشهای غیرقیمتی است. اگر آنچه ما پیشبینی کردهایم، رخ دهد، قطع به یقین تورم بالاتر از این رقم نمیرود. اما اگر رویدادهای برونداد شکل بگیرد و به اقتصاد تحمیل شود، شرایط متفاوت خواهد بود. اگر این روالی که در حال حاضر دولت پیش گرفته، ادامه یابد معتقدم بازار ارز به سمت تعادل میرود. بازار سرمایه هم تقویت میشود.
دژپسند گفت: برخی فکر میکنند کاهش نرخ ارز لزوما ریزش بازار سرمایه را منجر میشود که به باور بنده اشتباه است. زمانی که تجارت خارجی کشور روان شود، بسیاری از بنگاهها که مبتنی بر صادرات و نرخ ارز هستند، میتوانند از ظرفیتشان استفاده بیشتری کنند، وقتی پول محصولشان را بگیرند الان هزینه جانبی بیشتری به بنگاهها کاهش پیدا کند، همه اینها سبب بهبود بازار سرمایه میشود.
اگر شرایط مانایی شکل بگیرد، تکیه به بازار سرمایه و رونق آن نیز رخ میدهد
وی افزود: نکته دیگر در این است که اگر شرایط مانایی شکل بگیرد، تکیه به بازار سرمایه و رونق آن نیز رخ میدهد. تحلیل بنده است که نرخ بهرهبرداری از ظرفیت بنگاهها بیشتر میشود که در این صورت اشتغال نیز بهبود مییابد و نرخ بیکاری نیز کاهش مییابد. هر چند باید نرخ بیکاری را در کنار نرخ مشارکت اقتصادی تحلیل کرد. با نرخ فعلی مشارکت اقتصادی، نرخ بیکاری نیز کاهش مییابد. هر چند ممکن است نرخ مشارکت نیز بهبود یابد که از نظر ما مطلوب است، در هر حال پیشبینی ما این است که نرخ بیکاری نیز افزایش زیادی نداشته باشد. اگر سال جاری و سال آینده نرخ رشد اقتصادی مثبت باشد، سرمایهگذاری پس از سالها وضعیت نامطلوب، در سال آینده وضعیت مطلوبی خواهد داشت. بنابراین انتظارات مثبت شکل میگیرد و به صورت القایی به مابقی متغیرها سرایت کرده و آنها را نیز بهبود میبخشد. شما تورم سال جاری را معیار ارزیابی دولت قرار میدهید، اما باید دانست که پس از سه سال جنگ تحمیلی حاصل از تحریمهای ظالمانه چنین تورمی به وجود آمد. آیا تورم تکرقمی نیز در کشور وجود نداشته است؟ در سالهایی که تورم تکرقمی بود، سیاستهای دولت اجرا شده بود. رشد اقتصادی دو رقمی نیز داشتهایم.
دژپسند در پاسخ به این پرسش که چرا فشار عوامل اقتصادی بدون درنظر گرفتن شرایط تحمیلی در زندگی مردم تا این حد محسوس است، گفت: اول اینکه یکسری حیاتشان در منفینگری است. به عنوان مثال اتفاقاتی مانند افزایش فروش و صادرات نفت باید به بهبود شرایط و مثبت شدن بازار سرمایه منجر شود. حال سوال مطرح است چرا شاخصهای بورس به صورت ناگهانی ریزش پیدا میکند؟ زیرا جهت حرفهای اطمینانزا به سوی دیگری است و هر کس با عبارتی درخصوص آن اظهارنظر میکند؛ یک روز عدهای میگویند که عدهای برنده هستند و روز دیگر نیز از بازخواست حقوقیها میگویند. این اظهارات، اثر منفی خودش را در بورس میگذارد. در صورتی که بازار سهام نباید وضعیت فعلی را داشته باشد.
فروش اوراق دولت برای بازار سرمایه بسیار مفید بود
وی تصریح کرد: بازار سرمایه دو جزو بازار بدهی و سهام دارد. در بازار سهام دولت چقدر اوراق فروخته است؟ نسبت به حجم تامین مالی که در بازار سهام برای اقتصاد کشور صورت گرفته، ۱۰درصد متعلق به دولت است. همین فروش اوراق دولت برای بازار سرمایه بسیار مفید بود؛ درست در زمانی که تقاضا فزاینده بود و اشتها برای خرید بالا رفته بود، اگر سهام دولت عرضه نمیشد، قیمتها مصنوعی و حبابی بالا میرفت. به بیان دیگر تقاضا وجود داشت. دولت تامین درست برای این تقاضا را درست انجام داد. تامین مالی نیز کوچک بود. بازار بدهی و سهام ۵۰۰ هزار میلیارد تومان تامین مالی کرده که البته سهم دولت از این میزان تامین مالی، عددی نبوده است. در مورد اوراق یعنی فروش سهام با هدف تعادل میان عرضه و تقاضا صورت گرفت و هدف تامین مالی نبود. هر چند این اتفاق به میزان ناچیزی نسبت به کل منابع درآمدی دولت رخ داد نیز باید خاطرنشان کرد که مردم، اشخاص حقوقی خریدار این اوراق بودند. این گونه نبوده که دولت از حوض بازار سهام سوءاستفاده کند؛ ولی به دلیل فضای روانی این مطلب جا افتاده است.
وزیر اقتصاد گفت: منابع اگر برگشتی به نظام بانکی نداشته باشد موجب تورم میشود. در سال آینده ۱۵۰ هزار میلیارد تومان اوراق میفروشیم. بنابراین خالص فروش و تسویه اوراق ۲۰ یا ۳۰ هزار میلیارد تومان به نفع جمعآوری نقدینگی است. چون خالص فروش اوراق در سال آتی از سوی دولت یک نوع جمعآوری نقدینگی است، بنابراین از این طریق تزریق انجام نمیگیرد. صحبتهای بنده در این خصوص بود که باید از یک منبعی در سررسید اصل و سود اوراق پرداخت شود و این امر میتواند به تورم بیشتر دامن زند. خاطرنشان کردم که اگر بازپرداخت اصل و فرع یکطرفه بود. یعنی اگر فقط خرید بود یا فقط فروش، نقدینگی تغییر میکرد.
انتهای پیام/ص
دیدگاه شما