به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کورنگ ، تیم ملی والیبال ایران برای ششمین بار در دیدار نهایی قهرمانی مردان آسیا حضور یافت و با کسب مقام نخست، برای چهارمین بار روی سکوی اول قاره قرار گرفت، اما این قهرمانی یک تفاوت بسیار مهم با سه دوره قبل داشت که با کادر کاملاً ایرانی به دست آمد. پیشتر قهرمانی تیم ملی ایران با هدایت خولیو ولاسکو در سالهای 2011 و 2015 و ایگور گولاکوویچ در سال 2019 به دست آمده بود.
بهروز عطایی و همکارانش پس از قهرمانی آسیا راهی مسابقات جوانان جهان شدند و همراه با آن تیم هم عنوان نهم را به دست آوردند. عطایی حدود 2 ماه از ایران دور بود و سرانجام به ایران بازگشت. تورنمنتهای اخیر بهانهای شد تا پای صحبتهای سرمربی تیم ملی کشورمان بنشینم.
در ادامه گفتوگوی خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس با بهروز عطایی را میخوانید:
برای موفق شدن ابزاری نیاز است که نداشتیم
اگر سعادت را از ابتدا و آماده داشتیم، شرایط فرق میکرد
ظرفیت حضور در جمع 4 تیم برتر را نداشتیم
از جامعه والیبال عذرخواهی میکنم
من بیشتر از همه مقصرم
بردیا بارها از من عذرخواهی کرد
سعادت میخواست برای تیم ملی بازی کند، اما باشگاهش اجازه نمیداد
سعادت باید در اروپا بازی کند
بردیای آماده میتوانست در هر بازی بیش از 30 امتیاز کسب کند
تمام انرژیام را صرف کردم تا تیم از هم نپاشد
در رنکینگ سقوط کردیم چون قهرمانی آسیا برگزار نشد
تولید بازیکن و پشتوانهسازی در والیبال ایران به درستی انجام میشود
خودم هم موافق حضور در دو تیم نبودم
اگر زمان به عقب برگردد، شاید پیشنهاد فدراسیون را نپذیرم
اعتراف میکنم که هیچ کار عجیبی نکردم
عبادیپور از نظر ذهنی متلاشی شده بود
حریفان ضعیف نبودند، ما عالی بودیم
مگر در گذشته لهستان، برزیل و آمریکا در قاره آسیا بودند؟
سخت گیرم، اما احساسات بازیکنان را درک میکنم
عبادیپور، به معنای واقعی کاپیتان و عصای دستم بود
کمبود هیچ بازیکنی احساس نشد
پیام تبریک رهبر انقلاب حالم را خوب کرد
بسیار وطنپرستم و ترسی از آینده ندارم
کادر تیمهای ملی باید ایرانیزه شود
تمام گروهها در قهرمانی جهان یکسان هستند؛ غیر از یک گروه
در جمع 10 تیم برتر جهان هستیم؛ نه 4 تیم برتر
از مسابقات قهرمانی جوانان جهان شروع کنیم؛ رقابتها چطور بود؟
این مسابقات در بالاترین سطح برگزار می شود و تمام تیمها با ساز و کار مناسب و هدفهای مشخص وارد رقابتها میشوند. کشورهای مختلف سیاستهای مختلف دارند و کشورهایی مانند روسیه و برزیل در ردههای پایه هم دنبال کسب سکو هستند. آنها نسبت به تمام تیمهای دنیا متفاوت هستند و ویژگیهای منحصر به فردی دارند. برخی مانند لهستان و فرانسه در بخش پایه نوساناتی دارند. در مسابقات اخیر تمام تیمها با قدرت آمدند و ما هم 4-5 ماه تمرین پرفشار داشتیم، اما برای موفق شدن به ابزاری نیاز است که در تیم ما نسبت به دوره قبل وجود نداشت.
چرا عملکرد تیم جوانان اینقدر دور از انتظار بود؟
نکاتی که در تیم دوره قبل که قهرمان جهان شده بود، در تیم کنونی متفاوت بود. حدود 5-6 بازیکن تیم نوجوانان دوره گذشته که نسلشان حالا به رده جوانان آمدهاند، جایی در گزینشهای ما نداشتند. تیم نوجوانان پنجم جهان شد، اما یکی از بازیکنان اصلی و ستونهای آن تیم که در ترکیب تیم ما هم وجود داشت، به دلیل عدم همکاری تیم باشگاهی تمام و کمال در اختیار ما نبود. یعنی اگر بردیا سعادت از ابتدا و با آمادگی کامل در اختیار ما بود، شرایط کمی برای ما تغییر میکرد.
کسب چه نتیجهای میتوانست شما و اهالی والیبال را راضی کند؟
این تیم علیرغم تلاش زیادی که بازیکنان و کادر فنی داشتند، ظرفیت حضور در جمع 4 تیم برتر را نداشت، اما میتوانستیم با بازیهای تدارکاتی بیشتر و در اختیار داشتن تمام نفرات شاید در جمع 8 تیم برتر قرار بگیریم. موضوع مهم این است که نتوانستیم به اهداف خود برسیم و این امر یک شکست برای ما محسوب میشود. من به عنوان یک مربی این موضوع را میپذیرم. نگاهی که خودم داشتم این بود که بین 5-6 تیم برتر باشیم، اما اینگونه نشد. تیمهایی که در مسابقات حضور داشتند بسیار قدرتمند بودند و نباید خودمان را گول بزنیم. در دوره گذشته ما پیشبینی کسب سکو می کردیم و توانستیم در نهایت به عنوان قهرمانی برسیم.
خودتان را در کسب این نتایج چقدر مقصر میدانید؟
در ردههای پایه سکو معمولاً بین تیمها دست به دست می شود و تیمهایی که تقریباً همیشه در جمع 4 تیم برتر قرار می گیرند، روسیه و برزیل هستند؛ حتی تیمی مانند ایتالیا هم این شرایط را ندارد. لهستان در سال 2017 قهرمان شد و در سال 2019 عنوان یازدهم را به دست آورد. این موضوعات نشان میدهد که در ردههای پایه با نسل های مختلفی مواجه هستیم. نباید تعارف کنیم که بازیکنانی مانند اسنفدیار، شریفی، حضرتپور و فلاحتخواه و ...را در اختیار نداشتیم. تنها نفراتی همچون توخته و جلوه را داشتیم که در دو تیم ثابت بودند و بردیا هم از آمادگی کمی دور بود. خودمان از خودمان توقع بیشتری داشتیم و من به عنوان مسئول فنی تیم از جامعه والیبال عذرخواهی میکنم، اما نباید فراموش کنیم که این رشته مسیر رو به رشد خود را ادامه خواهد داد. در آینده ثابت خواهد شد که چند بازیکن به تیم ملی بزرگسالان راه پیدا خواهند کرد. این یعنی ما گزینش درستی داشتیم، اما به دلایل مختلف نتیجهای که میخواستیم رقم نخورد. از این بابت قطعاً من به عنوان نفر اول کادر فنی بیشتر از همه مقصر هستم.
ماجرای دیر اضافه شدن بردیا سعادت چه بود؟
بردیا بازیکن جوان و آیندهداری است. آینده والیبال متعلق به این بازیکنان است و قطعاً او میتواند به بهترین جایگاهها برسد. من بارها با خودش صحبت کردم. در روزهای اخیر اتفاقاتی رخ میدهد که چندان برای بردیا مناسب نیست. او بارها از من عذرخواهی کرد، اما من توقع داشتم که او برای آینده خودش باشگاهی را انتخاب کند که به او کمک کند.
برخیها اعتقاد دارند که بردیا سعادت علاقهای به حضور در تیم ملی نداشت.
باشگاهی که در ابتدای کار جلوی حضور او در تیم ملی را میگیرد قطعاً به نفع بردیا نیست. من اعتقاد ندارم که بردیا نمیخواست برای تیم ملی بازی کند. اتفاقاً علاقه زیادی به حضور در تیم ملی داشت، اما باشگاه مانع وی شد. این بدان معنا است که در انتخاب تیم باشگاهیاش اشتباه کرده بود. میلاد عبادیپور یا مثیم صالحی زمانی که در رقابتهای قهرمانی آسیا حضور داشتند با تیمهای باشگاهی خود در لیگ لهستان قرارداد داشتند، اما باشگاههای آنها مانع حضورشان در تیم ملی نشدند.
علت اصلی مشکلات بردیا را چه میدانید؟
انتخاب بردیا اشتباه بود چون باشگاهش اجازه حضور در تیم ملی را به او نداده بود. برخی میگویند با تیم کرهای قرارداد نداشت و برخی هم میگویند قرارداد داشت، اما من وارد این بحث نمیشوم. فرض میکنیم بردیا با تیم کرهای قرارداد داشت، اما سوال اینجاست که چرا وقتی مصدوم شد، باشگاهش قرارداد او را لغو کرد و به تعهدش پایبند نبود؟ باشگاه چنین اختیاری ندارد. باشگاه کرهای مکلف به پرداخت تمام خسارتها بود و اگر پرداخت نکرده یعنی یک جای کار ایراد دارد. بردیا باید یک باشگاه اروپایی را انتخاب میکرد تا بتواند بازی کند و باشگاه مانع از فعالیت های ملی وی نشود.
ماجرای مصدومیت سعادت چه بود؟
جوانیِ بردیا کمی کار را برایش سخت کرد، اما به هر حال زمانی که او از باشگاه کرهای جدا شد، حدود 6 سانت پارگی در ناحیه شکم داشت و خودش هم اعلام کرد که حدود 20 روز تمرین نکردهام. گروه پزشکی ما کمک کرد تا شرایط وی بهتر شود و بتواند به تیم ملی کمک کند، اما از چیزی که ما انتظار داشتیم، فاصله داشت. اگر مثل همیشه آماده بود میتوانست در هر بازی برای ما بیش از 30 امتیاز کسب کند. اگر او با آمادگی در ترکیب قرار میگرفت قطعاً به آرژانتین یا بلژیک نمیباختیم. بردیا باید برای آینده خودش تصمیمات درست بگیرد.
بعد از دو شکست در رقابتهای قهرمانی جهان چگونه تیم را جمعوجور کردید؟
تحمل شکست در دو بازی اول سخت بود. ما تیمی بودیم که توقع داشتیم در جمع 8 تیم برتر باشیم، اما کنترل بازیکنان بعد از دو شکست و دور شدن از اهداف بسیار دشوار است، چون هم کادر دچار چالش میشود و هم بازیکنان از نظر روحی افت میکنند. تمام انرژیام را بعد از دو شکست صرف این کردم که تیم نپاشد و انسجام تیمی حفظ شود. در ادامه مسابقات همانگونه بازی کردیم که توقع داشتیم. در هر بازی بهتر از قبل شدیم و سعی کردیم ناکامی در دو بازی اول را به حداقل برسانیم و تا حدود زیادی خودمان را تسکین دهیم، اما نتیجه نهایی هم چندان خوشایند ما نبود.
نتایج تیم جوانان موجب سقوط در رنکینگ فدراسیون جهانی هم شد.
ما در مسابقات جهانی نهم و در رنکینگ جهانی سیزدهم شدیم و این موضوع سوالات زیادی را ایجاد کرده بود. این رنکینگ براساس حضور تیمها در بازیهای مختلف است. اگر مسابقات آسیایی برگزار میشد و به قهرمانی میرسیدیم، 30 امتیاز میگرفتیم و اگر نایب قهرمان میشدیم 26 امتیاز. این امتیاز از تیمهای آسیایی حذف شده است. مصری که در جهان دوازدهم شد، توانست به جایگاه ششم رنکینگ فدراسیون جهانی برسد یا کامرون که اصلاً در مسابقات حضور پیدا نکرد و در واقع شانزدهم شد، امتیاز قارهای کسب کرد و بالاتر از ایران قرار گرفت. اینطور نیست که ما به دلیل مسابقات جهانی در رده سیزدهم ایستادیم، بلکه به دلیل عدم برگزاری قهرمانی آسیا امتیازات زیادی را از دست دادیم.
به نظر شما پروسه پشتوانهسازی در والیبال ایران به درستی در حال انجام است؟
در چند سال اخیر دو گروه ردههای پایه را مدیریت کردند؛ یکی گروه ما در تیم جوانان بود و دیگری گروه وکیلی در تیم نوجوانان. از دو رده نوجوانان و جوانان در سالهای 2017 و 2019 حدود 10 بازیکن به تیم ملی بزرگسالان راه پیدا کردند و این یعنی پروسه پشتوانهسازی به درستی در حال انجام است. از تیم کنونی جوانان هم اعتقاد دارم که حداقل 3 یا 4 بازیکن به تیم ملی بزرگسالان راه پیدا خواهند کرد.کار پایه در والیبال ایران به خوبی در حال انجام است و حتی تیمی که آرمات هدایت آن را برعهده داشت هم نفرات خوبی در اختیار داشت. اگر هر دوره 2 تا 3 بازیکن را برای تیم ملی بزرگسالان آماده کنیم یعنی در این راه موفق بودهایم و تولید بازیکن به درستی صورت میگیرد.
مگر در والیبال ایران قحطالرجال بود که شما همزمان هدایت دو تیم را برعهده گرفتید؟
واقعیت این بود که در شرایط متفاوتی این موضوع رقم خورد. من خودم با این اتفاق موافق نبودم و نیستم، اما باید تمام جوانب را درنظر گرفت. قرار بود بعد از المپیک تیمی متحول شده وارد قهرمانی آسیا شود. وقتی 7 یا 8 بازیکن از تیم بزرگسالان غایب هستند، باید به سراغ بازیکنان جوانتر رفت. بخشی از این نیروها در تیم جوانان حضور داشتند و از ستونهای این تیم محسوب میشدند.
اگر به عقب برگردیم بازهم این پیشنهاد را میپذیرید؟
به صراحت میگویم که اگر من به تنهایی سرمربی تیم بزرگسالان بودم، بازیکنان تیم جوانان یعنی بردیا سعادت، جلوه و توخته را برمیداشتم و آنها را به تیم جوانان نمیدادم. اگر تنها سرمربی تیم جوانان بودم، این نفرات را در اختیار تیم بزرگسالان قرار نمیدادم که این یک چالش اساسی است. با وجود اینکه من خودم خیلی موافق نبودم، اما جمعبندی فدراسیون این بود که من هدایت هر دو تیم را برعهده بگیرم. با این حال تمرینات هر دو تیم به خوبی انجام شد و هیچ کمکاری صورت نگرفت. شاید اگر زمان به عقب برگردد، هرگز با این پیشنهاد موافقت نکنم.
با تمام انتقادهایی که مطرح میشد توانستید با تیم بزرگسالان قهرمان آسیا شوید. این رقابتها چطور بود؟
تمام نقدها را به جان میخرم چون باعث پیشرفت من میشود. حتی نقدهای غیرمنصفانه را هم میخوانم، چون اعتقاد دارم شاید نکتهای در آنها وجود داشته باشد که به من کمک کند. ویترین والیبال تیم ملی بزرگسالان است و مهمترین نتایج در آنجا مورد بررسی قرار می گیرد. تیمهایی مانند فرانسه و آمریکا همین شرایط را دارند و برای ما هم همین اتفاق رخ داد. توجهی که جامعه، مسئولان و مردم نسبت به بزرگسالان دارند بسیار متفاوت است. در مدت یک ماهی که تیم ملی بزرگسالان در اختیار ما بود، انرژی زیادی برای تیم گذاشتیم؛ البته حقیقتی را باید اعتراف کنم و آن هم اینکه من نه سیستم تیم را تغییر دادم و نه هیچ کار عجیبی کردم. تمام بازیکنان حداقل 2 - 3 سال با من کار کرده بودند و از شاگردان من محسوب میشدند و با خصوصیات اخلاقی من آشنا بودند. من هم از ویژگیهای فنی و اخلاقی آنها باخبر بودم. سعی کردم از بهترین وضعیت این نفرات بهترین برهبرداری را بکنیم و هیچ ابهامی از بازیکنان برایم وجود نداشت.
چگونه توانستید بازیکنی همچون عبادیپور را ریکاوری کنید؟
ارتباط دو جانبهای بین بازیکنان و کادر فنی برقرار بود و همه همدل بودند. عبادیپور در لیگ ملتها از نظر ذهنی متلاشی شده بود، اما در رقابتهای قهرمانی آسیا بازسازی شد. سعی کردیم ارتباط ذهنی خوبی با هم داشته باشیم و هر بازیکن چیزی که هست را به نمایش بگذارد. از هیچ بازیکنی نخواستم که فراتر از توانش کار کند. سعی کردیم هماهنگی فنی را بالا ببریم و روی همین اصل بسیار منظم ظاهر شدیم.
برخی مدعی بودند که قهرمانی ایران در آسیا دور از انتظار نبود.
آخرین مقامی که ژاپن در دنیا آورده بود سال 1972 در مونیخ بود و پس از آن هم جایگاه مشخصی داشت. والیبال آسیا ضعیف نشده و باید بپذیریم که مدتهاست که همین شرایط را دارد. ژاپن با 9 بازیکن المپیکی خود آمده بود و 5 بازیکن المپیکی داشتیم. چین با بهترین تیم 5 سال اخیر خود آمده بود. استرالیا دو بازیکن خود را نسبت به لیگ ملتها اضافه کرده بود و همان تیمی بود که در تهران توانست ایران را شکست دهد. چین تایپه تیم سوم بازیهای آسیایی 2018 اندونزی شده بود و قطر هم با بازیکنان چند میلیتی و سرمربی آرژانتینی که در بازی های آسیایی چهارم شده بود به مسابقات قهرمانی آسیا آمد؛ یعنی تمام تیمها غیر از کرهجنوبی با ترکیب کامل آمده بودند. ما بسیار عالی ظاهر شدیم و توانستیم تیم سوم آسیا را با امتیازهای 12 و 18 از پیشرو برداریم. این نتیجه به معنی ضعیف بودن حریفان نبود، بلکه نشان از قدرت ایران داشت.
چین تایپه توانست از ژاپنی که در سالهای اخیر به ایران نباخته بود یک ست بگیرد، اما ما آنها را با امتیاز 12 شکست دادیم. گاهی توقعاتی ایجاد میشود که گویا در گذشته لهستان، برزیل و آمریکا در آسیا بودند و حالا نیستند. هیچ تضمینی وجود ندارد که بازهم بتوانیم ژاپن را شکست دهیم، چون آنها در حال تلاش کردن هستند و ما هم باید تلاش کنیم. اینکه ما بهتر شویم خیلی خوب است، نه اینکه در باد این پیروزیها بخوابیم. اینکه ما بعد از سال ها با یک کادر ایرانی که در واقع نماینده تمام مربیان و مردم ایران بود توانستیم به قهرمانی آسیا برسیم خیلی مهم است. چون بازخورد بسیار خوبی داشت و همه از این اتفاق لذت بردند.
ماجرای استوریهایی که با بازیکنان قبل از شروع مسابقات منتشر کردید چه بود؟
این کار فکر خودم بود تا ارتباط بهتری بین کادر فنی و بازیکنان برقرار شود. من سالها با این بازیکنان کار کردم و بسیاری از آنها همسن پسر من هستند و رابطه ما کاملاً پدر و فرزندی بود. با وجود اینکه در کارم بسیار سختگیر و جدی هستم، اما به خوبی احساسات بازیکنان را درک میکنم. خوشبختانه بازیکنان هم به خوبی این حس را متوجه شدند.
آیا در جریان مسابقات، کمبود ستارهها را هم احساس کردید؟
همه بازیکنان مسئولیتهای خاص خود را داشتند. میلاد عبادیپور به عنوان کاپیتان تیم انتخاب شد. او به معنای واقعی کاپیتان بود و در لحظات مختلف عصای دستم بود. 5 بازیکن ما از المپیک آمده بودند و سطح این مسابقات شاید در مقایسه با آسیایی موجب کاهش انگیزه شود، اما این اتفاق در تیم ما اصلاً رخ نداد. سعی کردیم از نفراتی که مستحق حضور در المپیک بودند، به نحو احسن استفاده کنیم و دیدیم که توانستند در جمع برترینها هم قرار بگیرند. همه برای اثبات توانمندی والیبال ایران هم قسم شده بودند.
بازیکنان بزرگ همیشه بزرگ هستند. والیبال ما با بازیکنانی همچون معروف، موسوی، غفور، عادل غلامی و فرهاد قائمی و ... خاطره دارد. در تمام دنیا بحث پوستاندازی مطرح است و فکر میکنم در مسابقات اخیر کمبود بازیکنی احساس نشد. جواد کریمی فوقالعاده ظاهر شد، اما راه زیادی دارد تا بتواند جا پای بازیکن بزرگی همچون سعید معروف بگذارد یا توخته عملکرد خوبی داشت، اما هنوز کار دارد تا به ستارهای همچون موسوی تبدیل شود. در سالهای آینده باید تلاش کنیم از تمام ظرفیتهای والیبال که میتوانند به تیم ملی کمک کنند استفاده کنیم.
عملکردتان به قدری خوب و درخشان بود که رهبر انقلاب هم پیام تبریک دادند. بعد از شنیدن این پیام چه احساسی داشتید؟
پیام تبریک رهبر انقلاب واقعاً حالم را خوب کرد. پس از مسابقات پیام و تماسهای زیادی داشتم و آنقدر زیاد بود که نمیتوانستم ببینم و تلفن همراه در اختیارم نبود. بعد از بازی ها داورزنی با کارخانه تماس گرفت و گوشی را به من دادند که از من خواسته شد به تلفنم جواب بدهم. وقتی موبایلم را روشن کردم از دفتر مقام معظم رهبری تماس تصویری با من گرفته شد و پیام تبریک رهبر انقلاب را به ما ابلاغ کردند. پس از چند ساعت پیام تبریک مقام معظم رهبری در رسانهها منتشر شد. از اینکه شخص اول کشور از موفقیت ما خوشحال شده حس بسیار خوبی گرفتم.
آیا قرار است به کارتان در تیم ملی بزرگسالان ادامه دهید؟
قرار است کار ادامه داشته باشد. یکی از مشکلات مربیان این است که معمولاً ثبات ندارند، اما با این حال قرار است به کارم ادامه دهم. انشالله در رقابت های پیشرو هم در کنار تیم ملی خواهم بود و امیدوارم عملکرد و نتایج به گونهای باشد که والیبال ما در ادامه هم با کادر ایرانی حرکت کند. من به شدت انسان وطنپرستی هستم. ترسی از ادامه کار ندارم. اگر در تمام کارها موفق شویم یعنی کار سخت انجام ندادهایم. قطعاً باید به سراغ کارهای سخت برویم، هرچند ممکن است گاهی با ناکامی روبرو شویم. من همیشه از ناکامیها درس گرفتهام. باورم این است که مربیان ما توان کمک به تیم ملی را دارند. باید در ادامه کادر تیمهای ملی ما ایرانیزه شود و دیگر نیازی به مربیان خارجی نداریم. فرانسه هم بدون سابقه چندانی در جهان توانست با مربی بومی خود قهرمان المپیک شد و این وضعیت میتواند برای ما هم رخ دهد.
در مسابقات قهرمانی جهان با تیمهای آرژانتین، هلند و مصر هستیم. ارزیابیتان از این موضوع چیست؟
من همه گروهها را بررسی کردم و باید بگویم که تمام آنها غیر از گروه چهارم که تیمهای فرانسه، آلمان و اسلوونی و کامرون حضور دارند، یکسان هستند؛ یعنی هر گروه دو تیم خوب دارد و دو تیم متوسط؛ ما هم همین شرایط را داریم. باید ببینیم که اگر اول شویم با چه تیمی روبرو خواهیم شد و با قرار گرفتن در جایگاه دوم شرایط چگونه است. خوششانس بودن در مرحله دوم اهمیت بیشتری خواهد داشت.
حرف پایانی...
توقعات ما باید متعارف و منطقی باشد. والیبال ما در جمع 10 تیم برتر دنیا است؛ نه 4 تیم برتر. ما باید خودمان را در جمع 10 تیم تثبیت کنیم و سپس نگاهی به ردههای بالاتر داشته باشیم. جایگاه ما بین ششم تا دهم است. خیلی زود است که بخواهیم بحث حضور در سه تیم برتر را مطرح کنیم، چون کارهای زیادی داریم. میتوانیم برای خودمان هدفگذاری کنیم تا به آن برسیم.
انتهای پیام/ص
دیدگاه شما