به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کورنگ ،
بسم الله الرّحمن الرّحیم
مردم شریف و صبور شهرستان کبودراهنگ،
سلام و نور و رحمت خداوند متعال بر شما باد.
سپاسگزارم از لطف بیکران پروردگار که در طول حدود دو سال گذشته، توفیق خدمتگزاری به عنوان دادستان این شهرستان را به این حقیر عطا فرمود.
اکنون که به ارادهٔ الهی، پایان این دوره از مسئولیت خطیر قضایی فرا رسیده، بر خود لازم میدانم نه از باب خداحافظی، که در قامت وصیتی از جنس دغدغه و امید، اندوختههای قلبی و تجربیات قضایی خود را به شرح ذیل با شما( شهروندان گرامی ، مجموعه خدوم و شایسته تقدیر دادگستری و عموم مسئولان پرتلاش، پرکار و پیگیر اجرایی ) به اشتراک بگذارم؛ گنجینهای که حاصل اقتباس و مطالعه آثار بزرگان ، دیدارهای بیشمار، شکایتهای بررسیشده و هزاران پروندهای است که هر یک، درس عمیقی از زندگی و مسائل اجتماع را، به من آموخت.
۱-عدالت محوری در کار و مبارزه با فساد:
این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. همیشه به خاطر داشته باشید که عدالت تنها نهادی است که میتواند کرامت انسانی را حفظ، فقر را کاهش و جامعه را از گرداب فساد نجات دهد. برای استقرار آن، از هیچ کوششی دریغ نکنیم. عدالت در صدر هدفهای اوّلیّه ی همه ی بعثتهای الهی بوده و در جمهوری اسلامی نیز دارای همان شأن و جایگاه است؛ این، کلمه ای مقدّس در همه زمانها و سرزمین ها است و به صورت کامل، جز در حکومت حضرت ولیّ عصر (ارواحنا فداه) میسّر نخواهد شد ولی به صورت نسبی، همه جا و همه وقت ممکن و فریضه ای بر عهده همه بویژه حاکمان و قدرتمندان است. جمهوری اسلامی ایران در این راه گامهای بلندی برداشته است. در جمهوری اسلامی، دلهای مسئولان به طور دائم باید برای رفع محرومیّتها بتپد و از شکافهای عمیق طبقاتی بشدّت بیمناک باشد. تبعیض در توزیع منابع عمومی و میدان دادن به ویژه خواران و مدارا با فریبگران اقتصادی که همه به بی عدالتی می انجامد، بشدّت ممنوع است. غفلت از قشرهای نیازمند حمایت، به هیچ رو مورد قبول نیست.
و اما در کار قضا برای نیل به عدالت محوری و روحیه فسادستیزی ویژگی هایی لازم است که به برخی از آنها اشاره می شود( خطاب به همکاران بزرگ و عزیز خویش ) ؛ قاضی باید آخرت گرا بوده، تنها به حقّ و عدالت بیاندیشد و با دادگری رای دهد و هیچ گاه از خواهش ها و هوس های خود و دیگران پیروی نکند. قانون( خدا) برای قاضی از هر چیزی محترم تر و لازم الرّعایه تر است. در دادرسی نباید از سرزنش و نکوهش کسی یا دسته و گروهی به دل بیم و هراس و پریشانی راه دهد و باید در راه احقاق حق و شناختِ درست از نادرست و عدالت خواهی تا پای جان بایستد و از چیزی نهراسد. قاضی باید بکوشد تا حقّ ضعیف و ناتوان و تهی دست را از قوی و توانا و توانگر بستاند. قاضی باید در حق گویی و حق جویی و حق پویی پیشتاز باشد و هرگز از تلخی آن در کام دیگران اندیشه و هراسی به دل راه ندهد. قاضی نباید در فرآیند دادرسی از جریان سرمایه و قدرت تاثیر پذیرد. قاضی باید توجه داشته باشد که حقیقت و متن واقع و عدالت محض فقط نزد خدای بزرگ و دانای نهان هاست و محدوده ی دادرسی های بشری تنها در دایره ی ظواهر ادلّه و روش های قضایی بوده و هیچ حلالی را نمی توان با حکم قضایی حرام یا حرامی را حلال کرد. قاضی نباید گوش به فرمان یا سفارش کسی به دادرسی بنشیند. قاضی در رسیدگی به پرونده ها و دادن رای زیر تاثیر هیچ جریان و موج و جنبشی ( سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ) قرار نمی گیرد و توصیه پذیری یا بُزدلی و ترس و محافظه کاری به جریان دادرسی او هیچ راهی ندارد. هنگامی که قاضی با علم و آگاهی و قانون مداری و اقناع وجدانی رای داد، دیگر به هیچ وسیله و بهانه ای نباید از تصمیم قضایی اش برگردد، مگر یقین کند که اشتباه کرده است. قاضی می بایست با شکیبایی و بردباری و دور از شتاب و شتاب زدگی به دادرسی بپردازد. قاضی باید بر دانسته های قضایی خویش بیفزاید و هیچ گاه خود را از مطالعه و پژوهش و درنگ در مسائل علمی و قضایی بی نیاز نداند. قاضی باید با مردم برابر با درک و دریافت آنان سخن بگوید و از کاربرد تعبیرها و اصطلاحات دور از ذهن، که فهم حقیقت را بر آنان دشوار می سازد، بپرهیزد. در پایان باید گفت که ؛ آخرت گرا بودن و اعتماد بر درک وجدانی تاثیرناپذیر از جریان ها، رعایت اصول بررسی و دادرسی و پرهیز از استبداد به رای و نیز توجه به اصل احتیاط و اخذ مشورت کافی از قضات باتجربه و صادق و شجاع، حقوقدانان و کارشناسان ( که المُستَشِيرُ مُتَحَصِّنٌ مِنَ السَّقَطِ است ) و به همراه یاری گرفتن از خدای بزرگ، تقویت و استوار بخشی استقلال قضایی را در پی می آورد، و اطمینان می دهیم که در طول مدت خدمت، سعی کردیم که خود ما ، این موارد را رعایت نموده و در زیر مجموعه خویش نیز ، جاری و ساری نماییم.
۲- احترام به قانون و قانون مداری:قانون؛ وسیلهای است برای آسایش کشور، آرامش کشور، حفظ وحدت ملی، ادامهی راه عمومی. در حقیقت ، تجسم انقلاب در قانون جمهوری اسلامی است. قانون ریل است؛ از این ریل اگر چنانچه خارج شدیم، حتماً آسیب و صدمه است. گاهی قانون ناقص است، گاهی قانون معیوب است؛ امّا همان قانون معیوب هم اگر چنانچه عمل نشود - که منتهی به بلبشو و هر که هر که خواهد شد - ضرر آن عمل نشدن، بیشتر از ضرر عمل کردن به قانون است. این را باید نهادینه کرد؛ در مجموعهی دستگاهها این باید نهادینه بشود. همه قانون را معیار بدانند؛ ما از بیقانونی ضرر میکنیم، ضربه میخوریم. قانون، برای همه است؛ هیچ استثنائی در مورد قانون وجود ندارد. توصیهی بنده، تأکید بنده، طلب بنده از دستگاههای مختلف، این است که همه تسلیم قانون باشند. از قانون تخطّی نباید کرد، در اجرای قانون هم هرگز تأمّل و تردید نباید ورزید.همه باید تابع قانون باشند و آن را فصلالخطاب بدانند.در همهی قضایا - قضایای فردی، قضایای اجتماعی - اگر قانون ملاك عمل باشد، عدالت تامین میشود. در واقع ،عدل همان رعایت قانون است. اگر ما از رعایت قانون احساس ضیق كردیم، نخواستیم به قانون تن بدهیم، آنچه كه بر سر ما از بیقانونی خواهد آمد، بمراتب از این تلخی تحمل قانون، سختتر است. یادمان باشد که «آزادی» نباید در تقابل با اخلاق و قانون و ارزشهای الهی و حقوق عمومی تعریف شود.
۳-حقوق شهروندی، با اهمیت و میراث مشترک ما: از حقوق خود آگاه باشید و آن را با ادب و قاطعیت و با منطق صحیح و در مجرای قانون ، هم انجام دهید و هم مطالبه کنید. به همان اندازه، به حقوق دیگران احترام بگذارید. بدانید که حق هیچ شهروندی در هیاهوی اکثریت نباید نادیده گرفته شود. مثلا در بحث بایستگی اجتماعی شهروند ، لزوم احساس وظیفه مداوم و همت گماشتن مردم و مسئولین از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. یعنی چه؟ یعنی اینکه ؛ آنچه که برای ما لازم است، این است که آحاد مردم، مسئولین، غیر مسئولین بخصوص جوانها، بخصوص کسانی که سخن و حرفشان تأثیر دارد، احساس مسئولیت حضور در صحنه را از دست ندهند. هیچ کس نگوید من تکلیفی ندارم، من مسئولیتی ندارم؛ همه مسئولند. مسئولیت معنایش این نیست که اسلحه ببندیم، بیاییم توی خیابان راه برویم؛ در هر کاری که هستیم، احساس مسئولیت کنیم؛ مسئولیت دفاع از انقلاب و از نظام جمهوری اسلامی؛ یعنی از اسلام، یعنی از حقوق مردم، یعنی از عزت کشور.
در این راستا توجه همگان را به سه سند مهم جلب می کنم که حتما باید مراجعه شود و با دقت مطالعه گردد؛ اول ) منشور حقوق شهروندی مصوب ۱۳۹۵/۰۹/۲۹ ریاست جمهوری ، دوم ) سند امنیت قضایی مصوب ۱۳۹۹/۰۷/۱۶ قوه قضائیه. سوم) اهتمام ویژه به قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر مصوب ۱۳۹۴/۰۱/۲۳ مجلس شورای اسلامی بویژه مواد قانونی ۴ و ۵ و ۶ و ۸ و ۹ ، که عین متن آنها بدلیل اهمیت به شرح ذکر می شود؛
ماده ۴-مراتب امر به معروف و نهی از منکر، قلبی، زبانی، نوشتاری و عملی است که مراتب زبانی و نوشتاری آن وظیفه آحاد مردم و دولت است و مرتبه عملی آن در موارد و حدودی که قوانین مقرر کرده تنها وظیفه دولت است.
ماده۵-در اجرای امر به معروف و نهی از منکر نمیتوان متعرض حیثیت، جان، مال، مسکن، شغل و حریم خصوصی و حقوق اشخاص گردید، مگر در مواردی که قانون تجویز کند.
تبصره - اماکنی که بدون تجسس در معرض دید عموم قرار میگیرند، مانند قسمتهای مشترک آپارتمانها، هتلها، بیمارستانها و نیز وسایل نقلیه مشمول حریم خصوصی نیست.
ماده۶-هیچ شخص یا گروهی حق ندارد به عنوان امر به معروف و نهی از منکر به اعمال مجرمانه از قبیل توهین، افتراء، ضرب، جرح و قتل مبادرت نماید. مرتکب طبق قانون مجازات اسلامی، مجازات میشود.
ماده 8-مردم از حق دعوت به خیر، نصیحت، ارشاد در مورد عملکرد دولت برخوردارند و در چهارچوب شرع و قوانین میتوانند نسبت به مقامات، مسئولان، مدیران و کارکنان تمامی اجزای حاکمیت و قوای سهگانه اعم از وزارتخانهها، سازمانها، موسسات، شرکتهای دولتی، موسسات و نهادهای عمومی غیردولتی، نهادهای انقلاب اسلامی، نیروهای مسلح و کلیه دستگاههایی که شمول قوانین و مقررات عمومی نسبت به آنها مستلزم ذکر یا تصریح نام است، امر به معروف و نهی از منکر کنند.
ماده 9-اشخاص حقیقی یا حقوقی حق ندارند در برابر اجرای امر به معروف و نهی از منکر مانع ایجاد کنند. ایجاد هر نوع مانع و مزاحمت که به موجب قانون جرم
شناخته شده است؛ علاوه بر مجازات مقرر، موجب محکومیت به حبس تعزیری یا جزای نقدی درجه هفت میگردد. در مورد اشخاص حقوقی، افرادی که با سوء استفاده از قدرت یا اختیارات قانونی و اداری از طریق تهدید، اخطار، توبیخ، کسر حقوق یا مزایا، انفصال موقت یا دائم، تغییرمحل خدمت، تنزل مقام، لغو مجوز فعالیت، محرومیت از سایر حقوق و امتیازات، مانع اقامه امر به معروف و نهی از منکر شوند؛ علاوه بر محکومیت اداری به موجب قانون رسیدگی به تخلفات اداری، حسب مورد به مجازات بند (پ) ماده (20) قانون مجازات اسلامی محکوم میشوند.
۴-مسئولیتپذیری اجتماعی، تکلیف همگانی: هیچ جامعهای بدون احساس تعهد، به قلههای رفیع سعادت نخواهد رسید. احساس مسوولیت یعنی انسان همانطور كه به فكر زندگی، معیشت، اشتغال، ازدواج، و هر چیز مربوط به خود است، نسبت به اهدافی كه از خود او فراتر است هم احساس مسوولیت كند. جامعهای که در آن هرکس تنها به فکر منافع شخصی خود باشد، محکوم به زوال است. بنابراین در گزارش جرایم و تخلفاتِ در حوزه های حقوق عامه ، مشارکت برای نظم و امنیت و کمک به همنوع، پیشگام باشید. در همین راستا علاوه بر بسترهای فراهم شده در مراجع انتظامی و امنیتی(شماره تلفن های معروف سه رقمی)، امکان مراجعه حضوری هر روزه به مراجع انتظامی(فراجا) و نیز دفتر دادستانی شهرستان و استفاده از خبرگزاری های رسمی شهرستان جهت انعکاس بهنگام موارد موصوف الذکر وجود دارد و همچنین به بستر مناسبی که در معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه تحت "" دیده بان پیشگیری از وقوع جرم "" طراحی و فراهم شده و به سامانه # سجام # معروف هست، می توان اشاره کرد. در این سامانه گزارشات به صورت ناشناس ثبت و سپس برای بررسی به حوزه قضایی مربوطه ارجاع می گردد.
۵- احیای حقوق عامه، وظیفه قوه قضائیه؛
در مسائل عمومی و آنچه به حقوق مردم و حقوق عمومی و حقوق دیگران مربوط است، سهلانگاری جایز نیست. ورود به مسئلهی احیای حقوق عامّه جزو وظایف مهمّ قوّهی قضائیّه است، جزو مجموعهی کارهای دادستانیها است که بایستی مراقب باشیم ، مواظب باشیم و مجموعهی قوّه بایستی به این مسئله بپردازند؛ این کار، کار مهمی است که الحمدلله در شهرستان به جدّ بدان پرداخته شد. البتّه فقط مسائل اقتصادی نیست؛ مسئلهی سلامت، مسئلهی آموزش، مسئلهی محیط زیست، مسئلهی محیط شهری و شهرسازی ، مسئله ی محل هایی که به زیست مجرمانه تبدیل شده اند و امثال اینها مسائل زیادی هست که در اینها حقوق عامّه باید مورد توجّه قرار بگیرد. یکی از حقوق عمومی مردم همین است که امنیّت روانی داشته باشند. امنیّت روانی یعنی چه؟ یعنی هر روز یک شایعهای، یک دروغی، یک حرف هراسافکنندهای در ذهنها پخش نشود. حالا تا دیروز فقط روزنامهها بودند که این کارها را میکردند، حالا فضای مجازی هم اضافه شده. هر چند وقت یا چند روز یک بار، گاهی چند ساعت یک بار یک شایعهای، یک دروغی، یک حرفی را یک آدم مشخّصی یا نامشخّصی در فضای مجازی منتشر میکند، مردم را نگران میکند، ذهن مردم را خراب میکند. یک دروغی را مطرح میکند، شایع میکند، خب، این امنیّت روانی مردم از بین میرود. یکی از وظایف قوّهی قضائیّه برخورد با این مسئله است، که در مجموعه دادستانی شهرستان، به شدّت با آن مقابله شده و این خط مبارزه ادامه خواهد داشت.
علی ای حال، هر جا احساس شده که حقوق عامّه دارد تضییع می شود، به طور جدّی وارد میدان شده ایم؛ البته با استناد به قانون.دادستانی شهرستان با اِعمال احساسات و شعارگونه وارد شدنِ در این قضایا موافق نبوده امّا با استناد به قانون محکم وارد شده ایم و این مهم برای مجموعه دادستانی شهرستان ادامه خواهد داشت، به توفیق الهی.
البته در اینجا گلایه داریم از طولانی شدنِ روند تصویب "" لایحه صیانت از حقوق عامه "" ، که این لایحه ، بسیار راهگشاست و تاحدودی دست دادستانی را برای گرفتن یقهی متخلفان و متجاوزان به حقوق عامه و برخورد با آنها ، با سرعت بیشتر و در لحظه فراهم می کند، و این موضوع را ، از راه های مختلف ، حتما پیگیری خواهیم کرد.
۶-خانواده، سنگر اول اخلاق: خانواده پایه و سلول اصلی در جامعه است و زن در خانواده عنصر محوری است.كانون خانواده - كه حوضچهی آرامش زندگی پرچالش و پرتلاش هر انسانی است - به وجود زن آرام میگیرد و سكینه و اطمینان پیدا میكند. جامعهی اسلامی، بدون بهرهمندی کشور از نهاد خانوادهی سالم، سرزنده و بانشاط، اصلاً امکان ندارد پیشرفت کند. در داخل خانواده، از نظر اسلام مرد موظّف است که زن را مانند گلی مراقبت کند. سبک زندکی ایرانی-اسلامی را دنبال کنید و بدانید نقطه ضعف غرب، خانواده است و در آنجا با اینکه مقوله خانواده، غریب هستند و در حال القا فرهنگ نامیمون خویش به جوانع اسلامی بویژه ایران عزیزِ مسلمان می باشند.. ویژه مراقب آسیب مذمومِ طلاق و جدایی باشید. از زمینه های طلاق مانند: همسر آزاری و انتظارات فزاینده و تنوع طلبی و رقابت و عادی شدن طلاق دوری کنید. برای پیشگیری اولیه از طلاق باید موارد متعددی را مدنظر داشت ، که می توان به ؛ خوش اخلاقی با همسر، بردباری در بد اخلاقی ، سازگاری و مدارا، احسان ورزی، سپاس گزاری، خودداری از همسر آزاری، گذشت از همسر خطاکار، نفوذپذیری، وفاداری، ارضای جنسی، رعایت حقوق و منزجرسازی از طلاق اشاره کرد. به میراث گرانبهای فرهنگی، اخلاقی و دینی خود که قرنها پایدار مانده است، ببالید و آن را الگوی زندگی قرار دهید. این سبک زندگی، که بر پایه ایمان، اخلاق، سادهزیستی، احترام به والدین و میهماننوازی، عفّت، ادب، بخشندگی و خردمندی است، بهترین پناهگاه در برابر طوفان فرهنگهای بیگانهای است که قصد تضعیف بنیان خانواده و جامعه ما را دارند. کانون گرم خانواده را که نخستین مدرسه آموزش قانونمداری، اخلاق و مهرورزی است، از هر گزندی حفظ کنید. هیچ موفقیتی بیرون از خانه، جبران فروپاشی درون آن را نمیکند. خانواده سالم و سرزنده و بانشاط، فرزندان را ، از خیلی از آسیب ها و جرایم مصون می دارد و چالش ها را با صبوری حل می کنند.
۷. مطالبهگری صحیح از مسئولان: از مسئولان اجرایی بهجا و قانونی مطالبه کنید، اما این مطالبه باید همراه با ادب، واقعبینی و ارائه پیشنهادهای سازنده باشد. مطالبهگری را با پرخاش و بدگویی هم همراه نکنید؛ به یاد داشته باشید که تخریب و اهانت، تنها مسیر توسعه را کُند میکند. از مجرای صحیح و از نهادهای ناظر، پیگیر قولها و عملکردها باشید.مطالبه طبعاً با نوعی اعتراض همراه است. خب، بله مطالبه به معنای این است که یک نقصی وجود دارد و ما میخواهیم رفع آن نقص را مطالبه کنیم -طبعاً مطالبه این است- بنابراین با اعتراض همراه است؛ نگذارید این مطالبهی شما و اعتراض شما اعتراض به نظام اسلامی تلقّی بشود؛ این مهم است؛ دشمن منتظر این است. گاهی اوقات ممکن است شما فرض کنید به مسئلهی واگذاری زمین های دولت در یک روستا -مِن باب مثال- اعتراض دارید یا مثلاً به مسئلهی آلودگی محیط زیستی نیروگاهی اعتراض دارید، اعتراض را ذکر میکنید؛ [امّا] دشمن از نحوهی اعتراض شما اعتراض به نظام را تلقّی میکند یا القا میکند که این اعتراض به نظام بود؛ این را نگذارید؛ این را جدّاً مانع بشوید و نگذارید که دشمن چنین فرصتی پیدا کند که از مطالبهی شما، از اعتراض شما یک چنین تلقّیای به دست بیاورد یا چنین تلقّیای را بتواند به مخاطب القا کند. یقین بدانید قوه قضائیه و بویژه دادستانی، در مطالبه گری صحیح، همراه همیشگی مردم تا رسیدن به حصول نتیجه است.
۸-پرهیز از جرایم خشن و مُهلک: حمل سلاح سرد از هر نوع (چاقو، قمه و...) نه تنها نشانه مردانگی نیست، که نقطه آغاز بسیاری از بزهکاری های غیرقابل جبران است. یک لحظه خشم و یک سلاح برنده، میتواند آینده چند خانواده را برای همیشه نابود کند. همین طور مصرف مشروبات الکلی که سرچشمه بسیاری از جرایم خشونتآمیز، تصادفات مرگبار و تباهی شخصیت و خانواده است.و اما رباخواری،که بلای اقتصادی و گناهی نابخشودنی است و تنها با ترس از خدای متعال و مضافا برخورد قاطع و بیدریغ قانونی ریشهکن میشود و همت مجموعه قضایی شهرستان و دادستانی، بر همین مبنا محکم شده است. گرفتاران بلیّه ی پیش گفته، حتما شکایت کنند و هراسی نداشته باشند. علی ای حال، از این چند بلای خانمانسوز به شدت پرهیز کنید.
۹-فضای مجازی و اهمیت خاص آن؛
این فضا، عرصهای اجتنابناپذیر و پارادایمی غالب در زیستجهان معاصر است که با خلق فرصتهای بیبدیل در حوزههای ارتباطات فرامرزی، توانمندسازی فردی و توسعه اقتصادی، نقش یک کاتالیزور اجتماعی را ایفا میکند. با این حال، این قلمرو دیجیتال، سایهای تهدیدآمیز از جمله انزوای اجتماعی، استحاله هویت و شکاف حقیقت را نیز به همراه دارد که غفلت از آن، هزینههایی جبرانناپذیر به بار خواهد آورد.بایستی حقایق را با منطق قوی، سخن متین و عقلانیّت کامل، همراه با زینت دین و عاطفه و عواطف انسانی، و بهکارگیری اخلاق در فضای مجازی، مطبوعات و... منتشر کرد. در این میان، هوش مصنوعی به عنوان تیغی دو لبه عمل میکند که از یک سو، با تحلیل کلاندادهها، امکان خلق فرصت و بهینهسازی فرآیندها را فراهم میسازد و از سوی دیگر، با ایجاد اتاقهای پژواک و تقویت سوگیریها، آزادی اندیشه را به مخاطره میاندازد. جوان آگاه و مسئولیتپذیر امروز، باید با درکی ژرف از جرایم نوظهوری چون فیشینگ، کلاهبرداری مبتنی بر تحلیل دادهها و جعل عمیق (Deepfake)، بر دانش سایبری خود بیفزاید. بنابراین، مسیر پیشِ رو، نه انزوا و نه مصرف منفعلانه، که تسلط فعالانه، نگاه انتقادی و بهکارگیری اخلاقمحورانه این فناوریها برای ساختن آیندهای است که در آن انسانمحوری بر ابزارگرایی پیروز گردد. یادمان باشد که در فضای مجازی یک چیزهایی برجسته میشود که لزوماً بازتاب خواست مردم نیست. متأسّفانه امروز با گسترش فضای مجازی بتدریج ادب اسلامی دارد کمرنگ میشود. لذا همه اقشار بویژه جوانهای عزیز از فضای مجازی استفاده کنید برای ترویج آداب اسلامی مانند؛ امیدآفرینی، توصیهی به صبر، توصیهی به حق، بصیرتآفرینی، توصیهی به خسته نشدن، تنبلی نکردن، بیکاره نماندن.
۱۰-کتاب و کتابخوانی، نور دانایی:
مسئلهی مطالعه و کتابخوانی مهم است. در جامعهی ما بیاعتنائی به کتاب وجود دارد. گاهی آدم میبیند در تلویزیون از این و آن سؤال میکنند: آقا شما چند ساعت در شبانهروز مطالعه میکنید، یا چقدر وقت کتابخوانی دارید؟ یکی میگوید پنج دقیقه، یکی میگوید نیم ساعت! انسان تعجب میکند. ما باید جوانان را به کتابخوانی عادت_دهیم، کودکان را به کتابخوانی عادت_دهیم؛ که این تا آخر عمر همراهشان خواهد بود. کتابخوانی در سنین بالا - علی رغم اینکه چندین برابر جوانها کتاب خوانده شود - غالباً تأثیرش بمراتب کمتر است از کتابخوانی در سنین جوانها . آنچه که همیشه برای انسان میماند، کتابخوانی در سنین پائین است. جوانان شما، کودکان شما هرچه میتوانند، کتاب بخوانند؛ در فنون مختلف، در راههای مختلف، مطلبی یاد بگیرند. البته از هرزهگردی در محیط کتاب هم باید پرهیز کرد. یادمان باشد که مخاطب ما و شما در جملات: "ما باید جوانان را به کتابخوانی عادت_دهیم، کودکان را به کتابخوانی عادت_دهیم" و "جوانان شما، کودکان شما هرچه میتوانند، کتاب بخوانند" عمدتا پدر و مادرها هستند. پدر و مادرها همانطور که به فکر تامین غذای جسم کودکان و جوانانشون هستند، همانطور که به فکر تهیه لباس و کفش و درس و شغل و ... برای فرزندانشون هستند، باید به فکر تامین غذای فکرشون هم باشند. اگر کودک و نوجوان و جوان شما اهل مطالعه بود، اهل کتاب بود، میتواند نیازهای خودش را بر اساس عقلانیت، تدبر، آینده نگری و صراط مستقیمِ الهی تامین کند. اما اگر عادت به کتابخوانی نداشت، چه تضمینی برای عاقبت به خیری او هست؟! لذا باید کتاب را ترویج کرد . همان طور که بیان شد کتاب، مقولهی بسیار مهمی است. به کارهای هنری و تصویری، تلویزیون یا سینما یا از این قبیل مقولات، باید معتقد بود؛ اما کتاب، نقش و جایگاه مخصوصی دارد. یادمان باشد جای کتاب را هیچ چیز پُر نمیکند و باید کتاب را ترویج کرد. مردم باید به کتابخوانی عادت کنند و باید کتاب وارد زندگی آنان شود. متاسفانه برخی کتاب را اصلاً جزو ضروریات زندگی نمی دانند. کتابخوانی جزء کارهای اصلی زندگیست، باید با کتاب انس پیدا کرد. اگر کتابخوانی فرهنگ رایج شد و در بین مردم ما جا بیفتد، آن وقت کسانی پیدا میشوند که «صدقه_کتاب» درست میکنند. این موضوع مهم را ، هر کس به سهم خویش ترویج کند.
در پایان تاکید ما این است که به نهاد قضا به عنوان پناهگاه مظلومان اعتماد کنید. با ارائه اطلاعات دقیق و شواهد واقعی، قضات را در کشف حقیقت یاری رسانید. بدانید که قاضی دلسوزترین فرد برای احقاق حق شماست. از همه شما اهالی عزیز شهرستان کبود راهنگ که در این مسیر با ما همراه بودید، صمیمانه سپاس گزارم. امیدواریم که خداوند به شما و به ما کمک کند تا همه بتوانیم وظیفهمان را انجام دهیم و بتوانیم پاسخ دهیم. عمده این است که بتوانیم آنچه را که انجام می دهیم، پاسخگو باشیم؛ باید به فکر این باشیم که باید پاسخ اینها را داد. خدای متعال از ما سؤال خواهد کرد: «ثم لتسئلنّ یومئذ عن النّعیم». این نعمت بزرگی است که قطعاً خدای متعال از آن سؤال خواهد کرد؛ باید انشاءالله بتوانیم جواب بدهیم. از خداوند متعال میخواهم که این شهرستان، همواره در سایه لطفش، سرشار از امنیت، عدالت و برکت باشد.
دعاگوی شما
دادستان عمومی و انقلاب شهرستان کبورداهنگ
علی رضا مهراب پور
سوم شهریور ماه ۱۴۰۴
دیدگاه شما