به گزارش کورنگ به نقل از فارس ،لئونید اسلاوین2
چکیده
نویسنده در این مقاله که در گلوبال ریسرچ منتشر شده، اظهار داشته است: همانگونه که گذشته نشان می دهد، ایالات متحده همواره به دنبال بهانه جویی از طریق حوادث گوناگون، برای مبارزه نظامی با کشورهای مختلف جهان بوده است. جنگ امریکا علیه ایران هم اکنون در جریان است. تحریمهای پی در پی ایالات متحده علیه ایران و حمایت از تحریم نفت اتحادیه اروپا، حضور هزاران نظامی امریکایی در کشورهای همسایه ایران، دخالت در مسئله تنگه هرمز، وارد آوردن فشار در برنامه هستهای ایران، دامن زدن به مخالفت های داخلی و تحریک جنبش هایی از قبیل انقلاب های رنگین بیانگر جریان جنگ مخفی علیه ایران است که همچنان ادامه دارد.
البته در زمانه فعلی، اوضاع بر وفق مراد ایالات متحده نیست و حتی اگر پیروز مبارزه باشد، باید بهای سنگینی را در قبال مشکلات به وجود آمده بپردازد. طرفین تلاش میکنند راهی برای پیروزی، بدون ورود به یک جنگ تمام عیار نظامی بیابند.مخالفت و مقابله کشورهای چین، روسیه و هند با طرح هایی که متضمن سناریوی نظامی است، می تواند نشاندهنده اتحاد زودهنگام کشورهایی باشد که خواستار از بین بردن برتری های ایالات متحده هستند.به همین ترتیب، به مفاهیم تغییریافته مداخلات بشردوستانه و جنگ با تروریسم برای مشروع نشان دادن تجاوزهای محض علیه یوگسلاوی، عراق و افغانستان می توان استناد کرد.
متیو اچ. کروئنگ4 از انجمن روابط خارجی5 اخیراً هشدار داد که تکنولوژی هسته ای ایران روزی از ونزوئلا سبقت خواهد گرفت. به کارگیری اینگونه محرک ها برای ایالات متحده ضروری است تا انتقادها علیه سیاست های خارجی خود را منحرف کند.بخشی از برنامه تحریم نفت با هدف مواجهه غرب با مشکلات ذخیره نفتی و در نتیجه، آغاز ساخت خط لوله از سوی عربستان سعودی، بحرین، عمان، یمن، قطر و عراق به عنوان مسیرهای جایگزین برای دستیابی به سواحل دریای عربی، سرخ و مدیترانه تهیه شده است.
از آنجا که استراتژی جدید نظامی ایالات متحده بر دو منطقه خاورمیانه و آسیای جنوب شرقی متمرکز است، به نظر می رسد موضوع تنگه هرمز مانند تنگه مالاکا6 است که به عنوان کوتاه ترین مسیر برای ذخیره نفتی از اقیانوس هند به چین، ژاپن، کره جنوبی و بقیه آسیای جنوب شرقی پیشنهاد می شود.تحریم نفتی اخیر اتحادیه اروپا به ایران آسیب وارد کرد و همچنین تهدیدهای امریکا و دیگر کشورهای غربی برای تحریم بیشتر علیه این کشور سبب شده است ناظران، مبارزه نظامی میان ایران و غرب را در آینده قریبالوقوع نتیجه گیری کنند.
نخستین سناریوی پنهان در این زمینه آن است که بن بست فعلی سرانجام به سمت یک جنگ، تشدید خواهد شد. در حال حاضر، تنها در شرق ایران، تعداد نظامیان امریکایی در منطقه خلیج [فارس] به 40 هزار نفر می رسد؛ به علاوة 90 هزار نفری که در افغانستان مستقر هستند و همچنین چندین هزار سرباز که در کشورهای مختلف آسیایی به سر می-برند. این افزایش قابل توجه ظرفیت نظامی ممکن است عقب نشینی کوتاهی از دستاوردهایش داشته باشد تا در صورت شکست مبارزه نظامی، سرپوشی روی همه اتفاقها بگذارد.
برای نمونه، کالین اچ. کال7 اخیراً در مقاله ای درباره امور خارجی چنین استدلال می کند:حتی اگر هیچ شکی در پیروزی واشینگتن نباشد، باز هم ایالات متحده باید به شمار وسیعی از مشکلات مربوط بیندیشد.8در حال حاضر، حفظ وضع موجود در دست ایالات متحده نیست. استراتفور،9 یک آژانس اطلاعات جهانی امریکایی می گوید:اگر بشار اسد نجات پیدا کند و اگر موقعیت عراق همانگونه که تا به حال پیش رفته است، ادامه پیدا کند، در این صورت، ایران، مشخص کننده واقعیت در منطقه خواهد بود. ایالات متحده، ائتلاف وسیع و اثرگذاری ندارد و مطمئناً برای جنگ صف آرایی نخواهد کرد. تنها اسرائیل، پشتیبان اوست... .10
اگر جنگ با ایران به صورت یک نبرد طولانی درآید و مقدمه ای برای اشغال این کشور باشد، در این صورت، ایالات متحده به تقویت جایگاه خود در کشورهای همجوار نیازمند خواهد بود. به این معنا که واشینگتن تلاش خواهد کرد تا جمهوری های گرجستان و آذربایجان و آسیای مرکزی را در حلقه سیاست خود قرار دهد و این حلقه را در اطراف روسیه تنگ کند.
اگر جنگ با ایران به صورت یک نبرد طولانی درآید و مقدمه ای برای اشغال این کشور باشد، در این صورت، ایالات متحده به تقویت جایگاه خود در کشورهای همجوار نیازمند خواهد بود. به این معنا که واشینگتن تلاش خواهد کرد تا جمهوری های گرجستان و آذربایجان و آسیای مرکزی را در حلقه سیاست خود قرار دهد و این حلقه را در اطراف روسیه تنگ کند.سناریوی دیگری نیز قابل توجه است. تحریم های اتحادیه اروپا مطمئناً به اقتصاد آنها، به ویژه کشورهای یونان، ایتالیا و اسپانیا آسیب خواهد رساند. در واقع، رئیس دیپلماسی اسپانیا، خوزه مانوئل گارسیا،11 تصمیم تحریم را صراحتاً «قربانی کردن» توصیف کرد.12
تحریم نفتی ایران می تواند سبب شود که بودجه سالیانه ایران به 15 تا 20 میلیارد دلار برسد که عموماً بحرانی تلقی نمی شود. با این حال، از آنجا که انتخابات مجلس و ریاست جمهوری 2013 در حال نزدیک شدن است، مخالفتهای داخلی غرب، رواج ناآرامی در ایران را به دنبال خواهد داشت.13 همچنین تهران پیش از این روشن کرده است که پیدا کردن مشتریان صادارات نفت در جای دیگر مستلزم تلاشی جدی است.
چین و هند از مشتریان درجه یک و درجه سه ایران هستند و در برابر تحریمهای لحظه به لحظه ایالات متحده مقاومت می کنند. ژاپن نیز که از حمایت امریکا در این مورد برخوردار است، برنامه خاصی برای کاهش میزان نفت وارداتی خود از ایران ارائه نکرده است. به علاوه، ژاپن در سال 1973، هنگامی که وال استریت به بحران نفت دامن زد و ضمانت ایالات متحده توخالی از آب در آمد، ضربه سختی از امریکا خورده است. در نتیجه، توکیو باید با نهایت احتیاط به پیشنهادهای تحریم واشینگتن نزدیک شود و از ایالات متحده صریحاً درخواست ضمانت کند که البته کاخ سفید قادر به فراهم کردن آن نیست. هم اکنون ایالات متحده با هدف قطع واردات از ایران در حال رایزنی با کره جنوبی است.
مخالفت و مقابله کشورهای چین، روسیه و هند با طرح هایی که متضمن سناریوی نظامی است، می تواند نشان از اتحاد زودهنگام کشورهایی باشد که خواستار از بین بردن برتری های ایالات متحده هستند. تحلیل گران استراتفور نکته ای را بیان می کنند که با توجه به اینکه کشورهای عضو BRIC (برزیل، روسیه، چین و هند) با راه اندازی مانورهای مشترک ضد تروریسم و ضد دزدی های دریایی در دریای عربی و خلیج فارس فرصت اثرگذاری در موقعیت منطقه را دارند، اوضاع فعلی به نفع ایالات متحده نیست.
هدف نهایی واشینگتن، تغییر نظام حکومتی در ایران است که همچنان به بهانه احتیاج دارد. ایالات متحده به امید سرمایه گذاری در رقابت های موازی داخلی ایران برای به کارگیری تکنیک های انقلاب رنگین همچون حمایت از جنبش سبز یا تأسیس سفارت مجازی، مدت مدیدی است که احزاب مختلف را در این کشور زیر نظر گرفته است.
طبق اظهار نظر ریچارد ساندرز،14 منتقد سیاست خارجی ایالات متحده، حداقل از زمان حمله مکزیک در اواخر قرن نوزدهم تاکنون، ایالات متحده به طور مداوم برای توجیه مداخلات نظامی خود از سازوکار حوادث به عنوان بهانه ای برای جنگ کمک می گیرد.15 رئیس حزب محافظهکار ایالات متحده، پاتریک جی. بوچانان16 در نظر خود با عنوان «آیا فرانکلین روزولت، حمله به بندر پرل هابر17 را تحریک کرد؟»18 دیدگاه عام و منصفانه ای را ذکر کرده است که حلقه های اقتصادی ایالات متحده، آگاهانه حمله بندر پرل هابر را به راه انداختند تا امریکا را با هدف نهایی تضمین برتری جهانی امپراتوری دلار، به سمت جنگ سوق دهند.19
درسی که از جنگ ویتنام می توان فرا گرفت، وقوع حادثه خلیج تونکین20 است که در آن، ناوهای یو.اس.اس مدوکس به آبهای ارضی ویتنام وارد شدند و به سوی قایق های خودشان شلیک کردند. بدین ترتیب، نخستین درگیری به وسیله کمیته اطلاعات ایالات متحده21 شکل گرفت. نتیجه نیز آن بود که مجلس امریکا مجوز حمله نظامی به وییتنام را برای جانسون (رئیس جمهوری ایالات متحده) صادر کرد.
(گفتنی است برای اسرائیلیهایی که در ژوئن 1967 به ناوگان امریکایی یو.اس.اس. لیبرتی حمله کردند، هیچ کیفری در نظر گرفته نشد. در این حادثه، 34 نفر کشته و 172 نفر زخمی شدند). به همین ترتیب، به مفاهیم تغییر یافته مداخلات بشردوستانه و جنگ با تروریسم برای مشروع نشان دادن تجاوزات محض علیه یوگسلاوی، عراق و افغانستان میتوان استناد کرد.
با توجه به پیشرفت های جاری واشینگتن در اطراف خلیج فارس، فرصتهای امریکا برای بهانه جویی و تعرض حداقل به سه مورد می رسد که عبارتند از: پرونده هستهای ایران؛ عملیات طراحی شده تنگه هرمز و ادعای اینکه ایران از تروریسم بین المللی دفاع می کند. هدف ایالات متحده در پشت فشار بر برنامه هسته ای ایران برای قبولاندن قوانین بازی واشینگتن به جهانیان تا ابد مخفی نخواهد ماند.
گفتوگوهای بسیاری در نظر داشتند تا توجهها را از حقیقت منحرف کنند و ساخت مهمات هسته ای با کمک تکنولوژی پیشرفته هسته ای را کاملاً ناممکن جلوه دهند. متیو اچ. کرونیگ از انجمن روابط خارجی اخیرا هشدار داد که تکنولوژی هسته ای ایران روزی از ونزوئلا سبقت خواهد گرفت.22 به کارگیری این گونه محرک ها برای ایالات متحده ضروری است تا انتقادها علیه سیاست های خارجی خود را منحرف کند.
تنگه هرمز که نقطه انسداد خلیج فارس است، به عنوان کانون جنگ های جدید تلقی می شود. این تنگه، خط سیر ذخایر نفتی از ایران، عراق، کویت، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی است و به همین دلیل، تمام طرفهای درگیری، آن را به دقت زیر نظر دارند. بر اساس حوزه انرژی ایالات متحده، انتقال نفت در سال 2011 از طریق تنگه هرمز در مجموع، 17 میلیارد بشکه بوده است یا به عبارتی، 20 درصد از مجموع ترانزیت کل جهان.23 بدین ترتیب، در صورت بروز هرگونه ناآرامی در تنگه هرمز، هزینههای نفت تا 50 درصد افزایش خواهد یافت.24
عبور از تنگه هرمز مستلزم عبور ناوبری از آبهای سرزمینی ایران و عمان است. موافقت ایران برای اعطای حق به دریانوردی در آبهایش بر اساس معاهده سازمان ملل متحد در مورد حمل و نقل دریایی کالا صورت می گیرد. از روی بیانیه های مکرر واشینگتن در مورد تنگه هرمز باید فهمید که ایران و ایالات متحده در این زمینه دارای وضعیت حقوقی یکسان هستند. بنابراین، ایالات متحده از نظر اخلاقی هیچ حقی برای رویگردانی از قانون بین المللی ندارد. دولت ایران اخیراً بعد از رایزنی در مورد قانون ملی اش تأکید کرد تهران احتمالاً در مقرراتی که بر اساس آن، شناورهای بیگانه در آب های سرزمینی ایران پذیرفته می شوند، تجدید نظر خواهد کرد.25
نیروی دریایی نیز قرار است قوانین خاص بین المللی را رعایت کند به ویژه در مشخص کردن حداقل مسافت هایی که باید شناورهای کشورهای دیگر حفظ کنند.همواره در رسانه های ایالات متحده بیان می شود که قایقهای ایرانی به طور مخاطره آمیزی به شناورهای امریکا نزدیک می شوند. البته بنا بر نظر بینندگان، چنین تحریک هایی می توانست به صورت مخفی و از طریقی دیگر همچون تجزیهطلبان مورد حمایت سازمان سیا در بلوچستان ایران به کار خود ادامه دهد.
تحریم نفتی ایران می تواند سبب شود که بودجه سالیانه ایران به 15 تا 20 میلیارد دلار برسد که عموماً بحرانی تلقی نمی شود. با این حال، از آنایران را به دنبال خواهد داشت.جا که انتخابات مجلس و ریاست جمهوری 2013 در حال نزدیک شدن است، مخالفتهای داخلی غرب، رواج ناآرامی در ایران را به دنبال خواهد داشت.
بخشی از برنامه تحریم نفت با هدف مواجهه غرب با مشکلات ذخیره نفتی و در نتیجه، آغاز ساخت خط لوله از سوی عربستان سعودی، بحرین، عمان، یمن، قطر و عراق به عنوان مسیرهای جایگزین برای دستیابی به سواحل دریای عربی، سرخ و مدیترانه تدارک دیده شده است. تعداد اندکی از این پروژه ها همچون خط لولههایشان ـ فجیره26 امروزه در حال اجرا هستند. در این صورت، توجیه امریکا برای تمایل این کشور در متقاعد کردن همپیمانانش برای ایجاد زیرساخت یک خط لوله «امنتر»، درست خواهد بود. جغرافیای سیاسی، حقیقتی اجتناب ناپذیر است و باید به آن توجه کرد. اگرچه کشورهای منطقه در انواع مختلفی از درگیری ها باقی می مانند. بنا بر دلایل جغرافیایی، تهران نقش اصلی را بازی خواهد کرد؛ حتی اگر خط لوله ها راهاندازی شده باشند.
همچنین تنظیم عوامل برای تصمیم گیری در مورد کشورهای آسیایی به ایران مربوط می شود.سابقه جنگ با تروریسم را نیز باید به خاطر داشت. عملیاتی که در آن، ایالات متحده با بهانه ای مشکوک، عراق و افغانستان را به بهای جان هزاران نفر به تصرف خود درآورد. چندی پیش، کاخ سفید فرمان فعالیتهای ویرانگر را علیه بخش های مختلف دولت ایران صادر کرد که شامل رهبران انقلاب اسلامی می شد. فیلیپ جیرالدی،27 عامل سابق سازمان سیا می نویسد: «مأموران ایالت متحده و اسرائیل برای مدتی در ایران فعال بودند و مسئول انتشار ویروس استاکس نت و قتل های زنجیره ای فیزیکدانان هسته ای ایران هستند.»
وی می افزاید گروه هایی که در ایران با آنها در عوض پرداخت هزینه همپیمان شدند، عبارتند از: مجاهدین خلق ایران، جندالله تجزیه طلب بلوچستان به رهبری عبدالمجید ریگی که در فوریه سال 2010 به دست نیروهای امنیتی ایران دستگیر شد و به همکاری با سازمان سیا اعتراف کرد و همچنین برخی از کردهای کردستان.28اساساً جنگ علیه ایران تا به امروز مخفیانه جریان دارد. مشکلی که طرفین، درگیر آن هستند، پیدا کردن راهی برای غلبه، بدون ورود به وضع وخیمی از درگیری است.
پی نوشت ها:
1. The War on Iran is Already Underway
January 28, 2012.
Source:http://www.globalresearch.ca/index.php?context=listByAuthor&authorFirst=....
2. Leonid Slavin.
3. کارشناس ارشد فلسفه اسلامی. m_tash64@yahoo.com
4. Matthew H. Kroenig.
5. the Council on Foreign Relations.
6.Malacca.
7. Colin H.Kahl.
8. Colin H. Kahl. Not Time to Attack Iran. January 17, 2012.
http://www.foreignaffairs.com/articles/137031/colin-h-kahl/not-time-to-a....
9. Stratfor.
10. Iran, the U.S. and the Strait of Hormuz Crisis. January 17, 2012.
http://www.stratfor.com/weekly/iran-us-and-strait-hormuz-crisis?utm_sour....
11. José Manuel Garcia.
12. La UE acuerda vetar las importaciones de petroleo de Iran. 23.01.2012
http://www.lavanguardia.com/internacional/20120123/54245752767/ue-vetar-....
13. البته نویسنده هیچ اشارهای به این مسئله نکرده است که تحریمهای بیش از سی ساله امریکا علیه ایران تاکنون هیچگونه ناآرامی را در ایران رواج نداده است. (سردبیر)
14. Richard Sanders.
15. Richard Sanders. How to Start a War: The American Use of War Pretext Incidents. Global Research, January 9, 2012.
http://www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=28554.
16. Patrick J. Buchanan.
17. Pearl Harbor.
بندری در ایالات متحده و یکی از پایگاههای نیروی دریایی امریکاست که در زمان جنگ جهانی دوم، هواپیماهای جنگی ارتش امپراطوری ژاپن با بمباران غیر منتظرهای، این بندر و بسیاری از ناوهای امریکا را از بین بردند. (مترجم)
18. “Did FDR provoke Pearl Harbor?”.
19. http://buchanan.org/blog/did-fdr-provoke-pearl-harbor-4953.
20. Gulf of Tonkin.
در آگوست 1964 نیروهای ویتنام شمالی به سوی کشتیهای جنگی امریکا در خلیج تونکین شلیک کردند و ناوهای USS Maddox و USS Turner هدف قرار گرفتند. به همین دلیل، پرزیدنت جانسون تصمیم به اعزام نیروی رزمی به ویتنام گرفت. (مترجم)
21. the US intelligence community.
22. Recent Events in Iran and the Progress of Its Nuclear Program. January 17, 2012.
http://www.cfr.org/iran/recent-events-iran-progress-its-nuclear-program/....
23. http://www.eia.gov/cabs/world_oil_transit_chokepoints/full.html.
24. Michael T. Klare. Danger Waters. January 10, 2012.
http://aep.typepad.com/american_empire_project/2012/01/danger-waters.htm....
25. Mahdi Darius Nazemroaya. The Geo-Politics of the Strait of Hormuz: Could the U.S. Navy be defeated by Iran in the Persian Gulf? Global Research, January 8, 2012.
www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=28516.
26. Hashan-Fujairah.
27. Phillip Giraldi.
28. Philip Giraldi. Washington’s Secret Wars. 08 December 2011.
http://www.councilforthenationalinterest.org/news/opinion-a-analysis/ite....
مترجم: مریم تشکری /کارشناس ارشد فلسفه اسلامی3
منبع :ماهنامه سیاحت غرب شماره 105
دیدگاه شما