به مناسبت فرا رسیدن عید سیعد قربان درباره حج واقعی که انسان را همچون روز ولادت از گناهان بری می کند و نیز شباهت های حج و مرگ با حجت الاسلام والمسلمین سیدمهدی علیزاده موسوی، رییس پژوهشکده حج و زیارت به گفتگو پرداخته ایم که در ذیل می آید:
اعمال و مناسک حج چه مواردی را شامل می شود؟
حجاج که از کشور خود حرکت می کنند ابتدا عمره تمتع انجام می دهند و سپس وارد میقات شده، محرم می شوند. پس از آن به مسجدالحرام ورود پیدا کرده و به ترتیب طواف و نماز طواف، سعی و تقصیر کرده و از احرام خارج می شوند.
چرا این حج به عمره تمتع نامگذاری شده است؟
به دلیل اینکه بین عمره و حج محرمات حلال می شود به ویژه مساله جنسی زن و مرد و آنها بر هم حلال می شوند تا نزدیک ایام حج؛ اما روز نهم ذی الحجه باید حجاج وقوف در عرفات کنند و در مکه دوباره نیت حج تمتع کرده، محرم می شوند و به عرفات می آیند تا ظهر روز عرفه. اما عرفه چنان اهمیت دارد که گفته شد:" الحَجُّ عَرفِة" در این روز عظیم، خداوند تمامی گناهان را می بخشد مگر یک گناه و آن اینکه بنده گمان کند خدا او را نبخشیده است. در روز عرفه حاجی باید با پروردگار خود خلوت کند و به مفهوم عرفانی حج و شناخت خدای خود پی ببرد.
اما غروب روز نهم همه حاجیان به سمت مشعر حرکت کرده و از شب تا صبح در آنجا بیتوته می کنند و قبل طلوع خورشید باید آنجا را ترک کنند؛ مشعر محل شعور و آگاهی است و انسان در این مکان باید تفکر کند و خود و خدای خود را بهتر بشناسد. پس از مشعر حاجی باید به منی رفته و رمی جمرات کرده و در واقع با این عمل شیطان را از نفس خود دور کند. روز دهم ذی الحجه که روز عید قربان است، حاجی قربانی و تقصیر یا حلق (کوتاه کردن ناخن یا تراشیدن موی سر) کرده و از احرام خارج می شود و پس از آن دو نوبت دیگر رمی جمرات می کند و به مکه بازگشته و پس از طواف و نماز طواف و سعی صفا و مروه و طواف نساء و نماز نساء، مناسک خود را به پایان می رساند.
چه اسراری در مناسک و اعمال حج نهفته است؟
به طور کلی مناسک حج رازگونه است و به هر یک از مناسک حج که بنگریم، دنیایی از معارف در آن خوابیده است. روایت (مستدرکالوسائل، جلد دهم، صفحه ١66) داریم: شبلی به دیدن حضرت سجاد علیهالسلام که از حج بازگشته بودند، رفته بود که حضرت (ع) در ضمن صحبتها از او پرسیدند: شبلی! حج رفتهای؟ شبلی گفت: بلی یابن رسولالله (ص)؛ حضرت (ع) سوال کردند:
وقتی به میقات رسیدی و لباسهای خود را درآوردی و غسل کردی آیا نیت کردی که با در آوردنِ لباس، نافرمانی خداوند را در میآوری و کنار میگذاری؟!
و آیا نیت کردی که با درآوردن لباسهای دوخته شده، از ریاء و دوروئی و انجام کارهای نادرست، کناره میگیری؟!
و آیا هنگام غسل احرام، نیت کردی که روح و قلبت را از گناهان و لغزشها میشویی؟!
شبلی گفت: نه اینگونه نیت نکردم؛ حضرت (ع) فرمودند: پس واقعاً به میقات وارد نشدی و لباس درنیاوردهای و غسل نکردهای!
سپس حضرت (ع) سوال کردند که وقتی بدن خود را از موهای زائد پاک میکردی و احرام میبستی و قصد عمره و حج داشتی، آیا نیت کردی که با پاک کردن موهای زائد، گناهان و زشتیها را از خود دور کنی؟!
و آیا هنگامی که احرام بستی، نیت کردی که دیگر هیچ حرامی را مرتکب نشوی؟!
و آیا هنگامی که نیت عمره و حج کردی، نیت کردی که از وابستگی به هر چه غیر خداست خارج شوی؟!
شبلی گفت: نه اینگونه نیت نکردم؛ حضرت (ع) فرمودند: پس واقعاً خود را تمیز نکردهای و احرام نبستهای و نیت عمره و حج نکردهای!!
سپس حضرت (ع) سوال کردند که: وقتی که وارد میقات شدی و دو رکعت نماز احرام را خواندی و لبیک گفتی، آیا با وارد شدن به میقات نیت کردی که میخواهی به زیارت خدا بروی؟!
و آیا هنگامی که نماز احرام میخواندی نیت کردی که میخواهی با نماز که بهترین اعمال است به خدا نزدیک شوی؟!
و آیا هنگامی که لبیک گفتی، نیت کردی که تعهد اطاعت به خدا بدهی و از تمام نافرمانیها کناره بگیری؟!
شبلی گفت: نه اینگونه نیت نکردم؛ حضرت (ع) فرمودند: پس واقعاً وارد میقات نشدهای و نماز نخواندهای و لبیک نگفتهای!!
سپس حضرت (ع) سوال کردند که آیا وقتی که به مکه رسیدی و داخل حرم شدی، با ورود به مکه نیت کردی که به دنبال خدا آمدهای؟!
و آیا هنگامی که وارد محدوده حرم شدی، نیت کردی که احترام تمام مسلمین را نگاه داری و دیگر غیبت نکنی؟!
شبلی گفت: نه اینگونه نیت نکردم؛ حضرت (ع) فرمودند: پس واقعاً وارد مکه و حرم نشدهای!!
سپس حضرت (ع) سوال کردند که وقتی طواف کردی و حجرالاسود را لمس کردی و در مقام ابراهیم (ع) نماز خواندی و سعی بین صفا و مروه کردی، آیا با طواف و لمس حجرالاسود نیت کردی که با خدا دست دادهای و دیگر با او مخالفت نخواهی کرد؟!
و آیا هنگامی که در مقام ابراهیم برای نماز ایستادی نیت کردی که در انجام فرمانهای خداوند و دوری از نافرمانی، همت کنی و پایدار باشی؟!
و آیا وقتی نماز خواندی، نیت کردی که به حضرت ابراهیم (ع) اقتدا کنی و با این نماز بینی شیطان را به زمین بمالی؟!
و آیا وقتی سعی بین صفا و مروه کردی، آیا نیت کردی که از غیر خدا به سوی خدا فرار کنی و این حال تو را خدا ببیند و اینکه همیشه بین خوف و رجاء باشی؟!
شبلی گفت: نه اینگونه نیت نکردم؛ حضرت (ع) فرمودند: پس واقعاً طواف نکردی و دست به حجرالاسود نزدهای و نماز نخواندهای و سعی نکردهای!
سپس حضرت سوال کردند که آیا هنگامی که بر سر چاه زمزم رفتی و از آن آب نوشیدی، نیت کردی که اطاعت خدا را به جان و دلت وارد کنی و از نافرمانی او چشم بپوشی؟
شبلی گفت: نه اینگونه نیت نکردم؛ حضرت (ع) فرمودند: پس واقعاً بر سر چاه زمزم نرفتهای و از آن آب ننوشیدهای!
سپس حضرت (ع) سوال کردند که وقتی به عرفات رفتی و در کنار جبلالرحمه قرار گرفتی و به مشعر رفتی و سنگ جمع کردی، آیا با وقوف در عرفات، توجه کردی که خداوند تمام حقایق را میداند و بر همچنین بر تمام زوایای درونی تو مطلع است؟!
و آیا وقتی در کنار جبلالرحمه قرار گرفتی، نیت کردی که خداوند رحمتش را بر تمام مومنین جهان جاری کند و امور آنها را خودش به دست بگیرد؟!
و آیا وقتی در مشعر قرار گرفتی، نیت کردی که توجه به خدا و ترس از خدا را در دلت وارد کنی؟!
و آیا وقتی از مشعر سنگ برداشتی، نیت کردی که تمام نادانیها و نافرمانیها را از خود دور کنی و رو به سوی علم و عمل کنی؟!
شبلی گفت: نه اینگونه نیت نکردم؛ حضرت (ع) فرمودند: پس واقعاً به عرفات و مشعر نرفتهای و سنگ جمع نکردهای!
سپس حضرت (ع) سوال کردند که آیا وقتی به مِنی رفتی و ستونهای شیطان را سنگ زدی و قربانی کردی و سر تراشیدی، با رفتن به مِنی نیت کردی که مردم از دست و زبان و خیال تو در امان باشند؟! و اینکه متوجه باشی زمینه حرکت به سوی خدا برای تو کاملا فراهم شده است و خدا حاجت تو را داده است؟!
و آیا هنگامی که ستونهای شیطان را سنگ زدی، نیت کردی که خودِ شیطان را سنگ بزنی و با این حج او را از خود دور کنی و عصبانی کنی؟!
آیا وقتی سر تراشیدی، نیت کردی که از هر ناپاکی و پلیدیای پاک شوی و از گناهان مانند روز تولد خارج شوی؟!
آیا وقتی قربانی کردی، نیت کردی که گلوی طمع را در درونت ببُرّی و به خدا تکیه کنی و اینکه با این کار به حضرت ابراهیم (ع) اقتدا کردهای که به امر خدا خواست فرزندش را که عزیزترین موجودات برای او بود، قربانی کند؟!
شبلی گفت: نه اینگونه نیت نکردم؛ حضرت (ع) فرمودند: پس واقعاً به مِنی نرفتهای و سنگ نزدهای و قربانی نکردهای و سر نتراشیدهای!
سپس حضرت (ع) سوال کردند که آیا وقتی به مکه برگشتی و طواف حج را انجام دادی، توجه کردی که از فضای رحمت خداوند آمدهای و بهسوی اطاعت او قدم برمیداری و بهدنبال محبت او هستی و فرامین او را انجام میدهی؟!
شبلی گفت: نه اینگونه نیت نکردم؛ حضرت (ع) فرمودند: پس واقعاً به مکه بازنگشتهای و طواف حج نکردهای!
شبلی! بازگرد که تو اصلا حجّ واقعی را انجام ندادهای!
اشک از چشمان شبلی جاری شد و تصمیم گرفت که اسرار حج را خوب بیاموزد، تا اینکه خداوند توفیق داد و در سال بعد با معرفت و یقین به حج رفت.
حاجیان از این ماجرا چه نتیجه ای برای حج خود باید بگیرند؟
هنگامی که حاجی قربانی می کند در واقع هوای نفس خود را قربانی می کند؛ وقتی رمی جمرات می کند، شیطان را از خود دور می سازد و هنگامی که همراه با سایر مسلمانان گرد خانه خدا می چرخد و طواف می کند، توحید خود را اعلام می دارد و در پایان اعمال مانند کسی می شود که از تازه از زاده شده و گناهی ندارد.
گاه حج را تشبیه به مرگ می کنند، چه وجه تشابهی میان این عمل با مرگ وجود دارد؟
بله درست است. انسان وقتی می میرد، به پیشگاه خدا می رود در حج هم همین طور است و حاجی به نزد پروردگار می رود. زائر خانه خدا وقتی به دیدار معبود می شتابد، با لباس سفید و ساده احرام و به دور از هر گونه زینتی رهسپار می شود، در مرگ هم فرد زمانی که به دیار باقی می شتابد، تنها با کفن سفید و ساده، رخت از دنیا می بندد؛ و تشابهات دیگری که مجالی دیگر می طلبد.
آیا حج و مرگ هم تفاوت هایی نیز دارند؟
بله. وقتی انسان می میرد و در محضر خدا قرار می گیرد، در مقام یک متهم است و باید پاسخگوی اعمال خود باشد اما در حج او در مقام یک میهمان است که خدا او را گرامی داشته. پس از مرگ فرصتی برای جبران خطاها و گناهان نیست اما در حج انسان می تواند مشکلات خود را با خدا حل کند و طلب آمرزش کند. تفاوت دیگر این است که امکان بازگشت بعد مرگ نیست اما در حج بنده می رود و پاک می شود و برمی گردد. بنابراین وقتی حاجی با دیده بینا و قلب آگاه به حج بنگرد، قلب او حرم الله شده و به معنا و مفهوم مناسک حج به طور عمیق دست می یابد. البته نباید فراموش کرد که بهتر است زائران خانه خدا، پیش از اعزام به سرزمین وحی مناسک حج را به درستی فرا گرفته تا در مکه و مدینه دغدغه یادگیری آنها را نداشته یا گرفتار شک و شبهه نشوند و فرصت بیشتری برای تامل و تفکر داشته باشند.
خبرگزاری شبستان
پایان پیام/
دیدگاه شما