به گزارش کورنگ به نقل از «لاهیجان»، اسماعیل تپاک در یادداشتی با عنوان رمز ماندگاری قیام امام حسین(ع) و نقش شیعه در ماندگاری این قیام در عصر حاضر نوشت: برای نوشتن از قیام امام حسین(ع)قبل از هر چیز باید به دنبال رمز ماندگاری این حادثه بود و اینکه در طول زمان چگونه این واقعه توانسته است از دالان تاریخ، از دالان تاریک تاریخ و از چنگ دزدان و رهزنان یعنی آنان که جریان رود زلال تاریخ را به سوی اهداف خود منحرف می کنند، عبور کند. چه عاملی باعث شده بعد از قرن ها خون حسین (ع) همچنان گرم و جوشان در شریان تاریخ جریان داشته باشد.
آری، باید دید چه عناصری این جریان را زنده و پویا نگه داشته و به فراموشی و نسیان نسپرده است. قیام سالار شهیدان دارای جنبه های مختلفی است که از یکدیگر جدایی ناپذیرند و مجموعه این جهات و جنبه ها مانند یک پازل تکمیل کننده این حرکت عظیم هستند. نگریستن صرف از یک جنبه به قیام عاشورا تنها دیدی ناقص و تک بعدی به ما می دهد.
درخت قیام خونبار عاشورا ریشه اش دین، ساقه اش اخلاق و حماسه و شاخ و برگش تراژدی است.
اغلب ریشه در خاک و از چشم ها پنهان است لذا کمتر مورد توجه قرار می گیرد. ما شاخ و برگ و ساقه را می بینیم و از سایه آن استفاده می کنیم، غافل از اینکه آنچه این سایه دلپذیر را به ارمغان آورده ریشه های نهفته در درون خاک است. از آن جایی که توده مردم با احساسات قرین و مانوس هستند، بیشتر به جنبه تراژیک قیام سالار شهیدان یعنی همان شاخ و برگ توجه دارند و کمتر به ریشه قیام که همان دین و اخلاق و احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با بدعت و انحراف در آیین آخرین فرستاده خداوند بر روی این کره خاکی است، التفات دارند.
سید الشهدا برای اصلاح دین جدش پیامبر خاتم، اقامه نماز، احیای امر به معروف و نهی از منکر و اصول اسلام به شهادت رسید، نه برای اینکه روزی برخی جوانان بی نماز در زیر علم (که خود نوعی بدعت در مراسم عزاداری است) بر و بازویی نشان دهند و همچنین بعضی از زنان که باید اهل بیت امام را الگو قرار دهند با چهره های بزک کرده در معابر به تماشای عزاداری بپردازند. آیا اگر امروز حسین (ع) در بین ما بود، برای مقابله با همین انحرافات و بدعت های آشکار همان کاری را نمی کرد که در روزعاشورا انجام داد؟
آری بهتر است به جای نوشتن از قیام امام، به آن فکر کرد و اندیشید که چگونه می توان با بدعت ها و خرافات که مانند آفتی قامت این قیام سرخ و آمیخته با شور و شعور را تنیده است، به مقابله برخاست.
پایان کلام را با جمله ای از دکتر شریعتی مزین می کنیم و قضاوت را بر عهده خوانندگان می گذاریم: «آنان که رفته اند کاری حسینی کرده اند و آنها که مانده اند باید کاری زینبی کنند و گرنه یزیدی اند…»/
انتهای پیام/ب
دیدگاه شما