سنگریزهها احساس خطر کردهاند، از آن بالا خودشان را توی صورتم پرتاب میکنند، مورچهای پاهای کوچکش را قلاب کرده در فرازونشیب خاکوسنگ و با گیجی خودش را بالا میکشد، چشمانم سیاهی میرود، لرزش خفیفی از نوک انگشتانم به سمت مچ دستهایم که سیم بوکسل را محکم چنگ زده، رد میشود. 08/17/1393 - 05:11 |