تاریخ : 28. مهر 1391 - 12:48   |   کد مطلب: 1633
یک پایگاه تحلیلی ضدجنگ انگلیسی در گزارشی عنوان می‌کند هدف اصلی تحریم‌های ایران فشار بر مردم است و چنین فشارهایی اثر عکس دارد و به تقویت نظام منجر می‌شود.

به گزارش کورنگ به نقل از خبرگزاری فارس، در مقاله‌ای با عنوان «آیا انسانی‌تر نبود که ایرانی‌ها را بمباران می‌کردید تا این که آن‌ها را با تحریم‌های اقتصادی بکشید؟» که به قلم «گلن گرین والد» در پایگاه اینترنتی ضد جنگ «استاپ‌وار» منتشر شده، آمده است: سختی و محنت انسانی ناشی از این نظام تحریمی علیه ایران چنان سخت و شدید است که برخی این‌گونه عنوان می‌کنند آیا کشتن ایرانی‌ها با حملات هوایی انسانی‌تر از این تحریم‌ها نبود؟

* آمریکا و غرب در زمان اعمال تحریم‌ها دم از تحریم‌های هوشمند می‌زدند

این تحریم‌ها باعث شد که ارزش ریال ایران افت پیدا کند. هفته نامه «اکونومیست» این‌گونه عنوان می‌کند که تشدید سختی و محنت هفتاد میلیون شهروند ایرانی حاصل اعمال نظام تحریم‌ها بر ایران از سوی آمریکا و همپیماناش بوده است اما نکته‌ای که من[نویسنده مقاله] می‌خواهم بر آن تأکید کنم این است که: 6 سال پیش، وقتی که آمریکا و اروپا نخستین اقدامات تحریمی را برای اعمال فشار بر ایران تحمیل می‌کردند تا این کشور درباره تمایلات هسته‌ای خود شفاف‌سازی کند، آن موقع از «هوشمند بودن» تحریم‌ها حرف می‌زدند.»

در آن زمان گفته می‌شد غرب با مردم ایران سر دشمنی ندارد و تنها با نظامی دعوا دارد که به نظر می‌رسد به سمت تولید بمب هسته‌ای در حرکت است یا این که تلاش دارد دستکم قابلیت تولید یکی از آن‌ها را داشته باشد. با این حال، تحریم‌ها با توجه به کوتاه نیامدن ایران بطور فزاینده‌ای جنبه تنبیهی پیدا کردند و این مردم عادی ایران هستند که مشغول پرداخت بهای آن‌ها هستند.

* تحمیل رنج و سختی بر مردم بخشی از اهداف تحریم‌ها است

این که تحریم‌ها بر کشورهای مسلمان موجب ناراحتی و رنج مردم شوند نه‌تنها حتمی است بلکه بخشی از اهداف طراحی این تحریم‌ها همین امر است. در سال 2006، «داو ویسگلاس» افسر ارشد اسرائیلی در اظهاراتی هدف اصلی از تحریم و حصر نوار غزه را در این جمله اعتراف کرد که « هدف، رژیم غذایی فلسطینیان است نه این که آن‌ها بخاطر گرسنگی بمیرند.»

* اعتراف نمایندگان و مقامات آمریکایی به فشار بر مردم عادی با استفاده از تحریم‌ها

«برد شرمان» نماینده دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا نیز تحریم‌ها علیه ایران را با این جمله توجیه می‌کند که «منتقدین تحریم‌ها عنوان می‌کنند که این تدابیر و اقدامات به مردم ایران آسیب خواهد رساند. به صراحت باید گفت ضروری است این کار را بکنیم».

حتی جمله‌ای معروفی از «مادلین آلبرایت» وزیر امورخارجه پیشین آمریکا نقل است که وقتی «لسلی استال» مجری برنامه 60 دقیقه در برنامه‌ای در سال 1996 نظر او را درباره مرگ 50 هزار کودک عراقی بخاطر تحریم‌های اعمال شده بر این کشور سؤال کرد، گفته بود: به نظر من برگزیدن این گزینه سخت است اما بهایی است که باید پرداخت شود و به نظر من این بها ارزش هزینه کردن را دارد.

* اکنون تحریم‌ها علیه ملت عراق علیه ملت ایران در حال تکرار است

سختی و محنت ناشی از تحریم‌ها بر عراق چنان زیاد و شدید بود که «دنیس هالادی» یکی از مقامات پیشین سازمان ملل از سمت خود استعفا داد و گفت که سیاست تحریم‌ها درست مطابق تعریفی است که درباره نسل کشی آمده است. ما اکنون مسئول مرگ مردم، نابودی خانواده‌هایشان، کودکانشان و مرگ والدینشان بخاطر نبود دارو هستیم. ما هستیم که اجازه می‌‌دهیم کودکانی جان خود را از دست بدهند که در زمانی که صدام اشتباه حمله به کویت را مرتکب شد، حتی به دنیا نیامده بودند.

در سرمقاله‌ای که هفته گذشته در شبکه الجزیره منتشر شد، «مرتضی حسین» به طور مستند نشان داد که چه سختی‌هایی بر 26 میلیون عراقی از جانب نظام تحریم‌هایی وارد آمد که آلبرایت گفته بود «ارزش اعمال دارند». حسین افزود: «اکنون همان تحریم‌ها بار دیگر تحمیل شده‌اند و فرق آن این است که این بار جامعه ایرانی هدف این تحریم‌ها هستند.»

*تحریم‌ها بیش از سلاح‌های کشتار جمعی آدم کشته‌اند

این یک واقعیت است که باید برای هر انسان منصفی آشفته‌ کننده باشد. در سال 2001، «چاک سودتیچ» نویسنده به عراق سفر کرد و در مطلبی درباره آن چه دیده بود، نوشت که «نظام تحریمی آمریکا بیش از همه سلاح‌های شیمیایی، بیولوژیک و هسته‌ای که در طول تاریخ بشری استفاده شده، آدم‌های غیرنظامی را به کشتن داد.»

با این حال همان‌طور که حسین نیز به آن اشاره کرده است، درد و رنجی که به مدت ده سال بر مردم عراق وارد آمد بی فایده بودند اگر تحریم‌ها از منظر تحقق هدفی که برایشان تعیین شده بود، ارزیابی شوند. برخی موارد خاص استثناء هم در مخالفت با این ایده پیش آمده که یک نظام را می‌توان با تضعیف شدید جمعیت و مردم آن تضعیف کرد. ایده‌ای بطور کلی مسخره و از نظر اخلاقی سخیف که حتی از نظر تجربی نیز اثبات نشده است.

* تغییرات اجتماعی اولین قربانی تحریم‌ها است

به عوض این که از دور قضاوت و گمانه‌زنی کنیم ما باید به مردم ایران در کوچه و بازار گوش فرا دهیم، کسانی که مستقیماً برای دموکراسی در تلاش هستند. رهبران مخالف و مدافعان حقوق بشر و دموکراسی نیز در ایران به شدت با تحریم‌های وسیع علیه کشور مخالفت کرده‌اند و هشدار داده‌اند که تقابل، انزوا و تنبیه شدید اقتصادی تنها آرمان‌های دموکراسی را در ایران تضعیف می‌کند. گزارش جدیدی که توسط شبکه اقدام جامعه مدنی منتشر شده، به صورت مستند نشان داده که چگونه تحریم‌ها در حال نابود کردن منبع تغییرات اجتماعی در ایران هستند. در این گزارش آمده است که «طبقه متوسط شهرنشین در ایران که همواره نقش اصلی پیشرفت ایران را بازی کرده، اصلی‌ترین قربانی نظام تحریم‌ها است.»

* نخبگان سیاست خارجی آمریکا خیلی راحت از مرگ هزاران نفر حرف می‌زنند

همان‌طور که در این گزارش دست اول میدانی آمده، تحریم‌ها طبقه کارگر را به جنبش دموکراسی‌خواهی ایران سوق نمی‌دهد بلکه اثر آن‌ها برعکس است و ریزش شدیدی در طبقه متوسط که در محوریت جریان دموکراسی خواهی هستند و از طریق تشدید نزاع‌های اقتصادی، بوجود می‌آورد.

چند روز پیش «بلیک هونسل» سردبیر مجله فارین پالیسی گفت که به نظر او آغاز حملات محدود هوایی شاید عملاً رویکرد و عملی اخلاقی‌تر باشدچرا که شاید بهتر باشد چند هزار نفر جان خود را از دست بدهند تا این که زندگی 75 میلیون ایرانی مختل شود.

* سیاستمداران آمریکایی نیز به راحتی از مرگ هزاران نفر سخن به میان می‌آورند

اظهارات هونسل نشان دهنده رویکردی است که نخبگان سیاست خارجی آمریکا طی آن درخواست برای اقدام عملی دارند با وجود این که می‌دانند جان شمار زیادی از آدم‌های بی‌گناه از بین خواهد رفت اما با این حال می‌گویند شاید زمان آن باشد «چند هزار نفر» بمیرند و این پیشنهادی است که آن‌ها آن را با آسودگی خیال مطرح می‌سازند.

بخشی از این حرف‌ها آن چیزی است که «لسلی گلب» رئیس اندیشکده بانفوذ شورای روابط خارجی به صراحت آن را «ارایه مشوق‌ها» در میان افراد حرفه‌ای سیاست خارجی آمریکا توصیف می‌کند تا آن‌ها برای کسب اعتبار سیاسی و حرفه‌ای خود از جنگ‌ حمایت کنند. به عبارتی دیگر، حمایت از اقدام نظامی چیزی است که مفسران بانفوذ سیاست خارجی آمریکا خودشان مطرح می‌کنند تا بتوانند پیشرفت حرفه‌ای در کار خود داشته و خود را موجه جلوه دهند.

* اجازه نمی‌دهند مردم آمریکا متوجه شوند تحریم‌های دولتشان به مرگ هزاران کودک عراقی منجر شد

اما بخشی از اظهارات هونسل در عین حال نشان دهنده درک و برداشت این دسته از سیاستمداران از شدت و گستردگی محنت و سختی عمومی است که نظام تحریم‌ها با خود به دنبال دارند. وقتی که از نظر واشنگتن تنها دو گزینه پیش رو است یعنی تحریم یا حملات هوایی. در این صورت از بین بردن جان هزاران ایرانی بیگناه ممکن است در مقایسه با سختی و مشکلات75 میلیون‌ ایرانی دیگر بخاطر تحریم‌های شدید، رقم قابل توجهی نباشد.

آن چه که در این میان بیشتر از مسایل دیگر مطرح است این است که درد و رنج تحریم‌های آمریکا بر مردم کمتر در گفتار جریانات اصلی سیاسی آمریکا مطرح می‌شوند. یکی از دلایل آن این است که همان‌طور که بعد از حملات 11 سپتامبر، آمریکایی‌ها حیران بودند و از خود می‌پرسیدند «چرا آن‌ها [مسلمانان] از ما متنفر هستند؟» اکنون نیز با تشدید اعتراضات ضدآمریکایی در جهان اسلام بار دیگر آمریکایی‌ها حیران هستند و از خود می‌پرسند «آن‌ها [مسلمانان] برای چه این قدر عصبانی شده‌اند؟»

باید گفت که مردم عادی آمریکا عملاً هیچ نظری درباره علت این امر ندارند زیرا هیچ کس حتی به آن‌ها نگفته اعمال تحریم‌ها از سوی دولتشان بود که به مرگ هزاران هزار نفر از کودکان عراقی منجر شد و همین‌طور آن‌ها هیچ اطلاعی از درد و رنجی ندارند که ایرانی‌ها بطور فزاینده در معرض آن قرار گرفته‌اند.

* مردم آمریکا از واقعیت اثرات مخرب تحریم‌ها بر مردم ناآگاه نگه داشته می‌شوند

مردم مسلمان به پیامدهایی که تحریم‌های آمریکا به دنبال داشته آگاه هستند اما مردم آمریکا (که خود را برخوردار از فواید آزادی بیان و مطبوعات می‌دانند) تا حدود زیادی از دانستن این واقعیت‌ها محروم نگه داشته شده‌اند. این متغیرها است که منجر به بروز دیدگاه‌ها و نقطه‌ نظرات متفاوت از هم در این دو نقطه از دنیا می‌شوند.

مثل همیشه به دنبال یک فرد از حزب دمکرات نباشید که با این مسایل مخالف باشد. تا آنجایی که به نوع حرف زدن آن‌ها از نظام تحریم‌ها بر می‌آید آن‌ها نوعاً آن را تقدیس و تأیید می‌کند و آن را نشان دهنده جدیت باراک اوباما و وظیفه‌شناسی نسبت به منافع اسرائیل می‌دانند. از این رو همان‌طور که در سال‌ها ریاست بیل کلینتون [رئیس جمهور دموکرات] نیز تعداد اندکی از هم حزبی‌های دموکرات وی از این که به پیامدهای مرگبار تحریم‌ها بر شهروندان عراقی اعتراف کنند، مشکل داشتند امروز نیز تعداد اندکی از آن‌ها این نظر را می‌پذیرند که تحریم‌ها از نظر راهبردی اقدامی نابخردانه و از نظر اخلاقی غیرقابل دفاع است. آن‌ها حتی حرفی از آن به میان نمی‌آورند و در عوض از اوباما بخاطر سرکوب اقتصاد ایران تمجید می‌کنند.

* ذهنی که از تحریم‌ها حمایت می‌کند همانی است که حامی حملات هواپیماهای بی سرنشین است

در اساس همان ذهنیتی که موجب حمایت دموکرات‌ها از پیامدهای استفاده از هواپیماهای بی‌سرنشین می‌شود موجب حمایت از تحریم‌ها شده است. آن‌ها بطور ضمنی از این فرضیه حمایت می‌کنند که آمریکا بطور غیرقابل اجتنابی به سمت تهاجم و کشتار مسلمانان می‌رود و بعد از آن به خود می‌بالند در این میان از روشی حمایت کرده‌اند که طی آن تعداد کمتری کشته می‌شوند (خود من حمله با هواپیماهای بدون سرنشین را ترجیح می‌دهم چرا که بهتر از حملات همه جانبه هستند. من از تحریم‌ها حمایت می‌کنم چون بهتر از حمله هوایی است) . به نظر می‌رسد آن‌ها گزینه سومی پیش رو ندارند. این که آمریکا می‌تواند از کشتن انسان‌های مسلمان در کشورهایی با جمعیت مسلمان خودداری کند.

حمایت دموکرات‌ها از تحریم‌های ایران نشان دهنده نسبت آن‌ها را با ذهنیتی است که طرفدار حملات هواپیماهای بدون سرنشین است. مهم نیست چقدر اسناد و گزارشات حاکی از این باشد که استفاده از هواپیماهای بی سرنشین از تهدید تروریسم کم نمی‌کند بلکه آن را افزایش می‌دهد زیرا منجر به بروز نفرت از آمریکا می‌شود و می‌تواند به تقویت تروریسم بینجامد. اما طرفداران استفاده از این نوع هواپیماها می‌گویند که «ما باید این کار را برای متوقف کردن تروریست‌ها انجام دهیم.»

حتی اگر این حرف درست باشد که تحریم‌ها در مقایسه با حملات هوایی خسارت کمتری به غیرنظامیان می‌رساند، باز هم این امر اعمال تحریم‌ها را توجیه نمی‌کند. اما با افزایش فشار انسانی ناشی از تحریم‌ها در ایران، حتی فرض این ادعا نیز با وجود همه بی‌ربط بودنش به نظر کمتر از هر زمان دیگر متقاعد کننده است.

 

دیدگاه شما

5 + 3 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.
سایت رهبر معظم انقلاب
مرکزآموزش علمی کاربردی الوان ثابت