به گزارش کورنگ به نقل از خبرگزاری فارس از همدان، بازیافت زباله و توجه به این مبحث مهم، یکی از موضوعاتی است که اخیراً در اغلب شهرهای کشور به آن توجه شده و هدف از آن، بازگرداندن بخش مهمی از ثروتهای دور ریخته شده به چرخه تولید و مصرف است.
تفکیک ضایعات خشک پیش از تبدیل شدن به زباله، از هدر رفت بخش عمدهای از منابع و ثروت ملی جلوگیری کرده و مانع از تخریب محیط زیست میشود.
البته ناگفته نماند، برای اغلب مردم جامعه هنوز، جداسازی زبالههای تر و خشک اهمیتی ندارد و نسبت به این موضوع مهم حساسیتی نشان نمیدهند.
اما در این میان، کسانی هستند که کارشان جداسازی پسماندهای خانگی شامل کاغذ، مقوا، شیشه، پلاستیک و... است و اغلب آنها کار و کاسبی خوبی هم به هم زدهاند!.
این افراد نه از باب دلسوزاندن به محیط زیست و توجه به آن که برای معیشت خود دست به این کار میزنند.
فعالیت اینان در روزهای پایانی سال و ایام خانه تکانی مردم، بیشتر میشود، گویا این کار وضع درآمدی خوبی برایشان دارد.
این افراد که به «زبالهدزدها» معروفند، در بیشتر مواقع زبالههای مناطق بالای شهر را میگردند و عایدی خوبی هم دارند؛ هرچند این مطلب به معنای عدم حضور آنان در مناطق پایین شهر نبوده و نیست.
این افراد روز خود را با حمل یک گونی خالی بر دوش آغاز میکنند و شاید هنوز نیمی از روز سپری نشده، گونی بعضی از آنها پر میشود از انواع و اقسام پلاستیکها، مقواها و شیشهها!
برخی از آنان نیز با چرخهای دستیشان مناطق مختلف شهر را زیر پا میگذارند، به درون باکسهای زباله از کوچک گرفته تا بزرگ؛ سرک میکشند تا وسایل مورد نظر خود را بار چرخهای دستی کرده و به فروش رسانند.
ناگفته نماند؛ برخی از آنان نیز به خاطر سختی و ناملایماتی روزگار، تن به این کار داده و رضایتی از انجام آن ندارند!
پیرمرد 63 سالهای که در حال جمعآوری مقوا و گذاردن آن، درون چرخ دستیاش بود بدون توجه به نگاه مردم که برخی از روی دلسوزی بود و برخی از روی کنجکاوی؛ کارش را انجام میداد و حواسش را جمع زیر و رو کردن زبالهها میکرد.
دستهای پینه بستهاش را درون زبالهها میبرد و آنها را خوب میگشت تا مبادا مقوا، شیشه و یا پلاستیکی از نظرش دور بماند!
در این هنگام، مأموران شهرداری برای بردن زبالهها سر رسیدند، پیرمرد زیر لب غرولندی کرد و گفت: «ای بابا، این چه وقت آمدن بود؟ نمیگذارند یک لقمه نان به خانه ببریم!».
با شنیدن این حرف، ناخودآگاه به فکر فرو رفتم، خطرات این «یک لقمه نان درآوردن» از ذهنم گذشت و بیاختیار از او پرسیدم «پدرجان! نمیدانی که این کار چه قدر برای سلامتی شما، ضرر دارد؟».
بیتفاوت به حرفم، راهش را کشید و رفت، فقط شنیدم که زیر لب چند بار گفت «توکل به خدا!».
در این میان یکی از مأموران شهرداری که مشغول جمع کردن زبالهها بود، در حین انجام کارش گفت: « این بنده خدا، از روی نداری آمده دنبال این کار، و گرنه خیلی از این افراد با این کار، کار و کاسبی خوبی به هم زدن»!
جدا از وضعیت اقتصادی مناسب و یا نامناسب زبالهدزدها، نباید این نکته را از نظر دور داشت که این افراد، با برهم زدن زبالهها نه تنها عاملی بر انتشار انواع بیماریها میشوند که با ریختن آنها بر روی زمین، جلوه زشتی در شهر ایجاد میکنند.
فعالیت این افراد، باعث میشود در اغلب مواقع باکسها و مخازن زباله شهری نیز آسیب ببینند که این وضعیت معنایی جز خسارت به بیتالمال ندارد.!
شاید این سئوال در ذهن مردم ایجاد شود که این افراد زبالههای جمعآوری شده را کجا میبرند و با آن چه میکنند؟!
در پاسخ باید گفت در اغلب مواقع این زبالهها، به شبکههای بازیافت غیر اصولی و غیر بهداشتی مستقر در مناطق حومه شهر فروخته میشود که البته همین موضوع نیز بستر انتقال بیماری و نمود مشکلات بهداشتی را فراهم میکند.
این روزها فعالیت تعداد زبالهدزدها در شهر همدان نیز افزایش یافته که باید مانع از گسترش این معضل در پایتخت تاریخ و تمدن ایرانزمین شد.
اگر بازیافت در مبادی قانونی و بهداشتی خود صورت گیرد نه تنها دست زبالهدزدها از دستدرازی به زبالهها کوتاه میشود که زمینه برای خروج مواد غیر بهداشتی از چرخه زندگی و همچنین بازیافت اصولی آنها را فراهم میکند.
در صورتی که جمعآوری زباله و تفکیک آن به صورت کامل و البته مطلوب انجام شود، دیگر چیزی برای دزدیدن باقی نمیماند و رفته رفته این شغل کاذب نیز از جامعه به حاشیه کشیده میشود.
در همین راستا مسئول بهداشت محیط حرفهای مرکز بهداشت شهرستان همدان با بیان اینکه زبالهدزدها سلامتی مردم را به خطر میاندازند، گفت: برخی از این افراد با جمعآوری نان خشک و قرار دادن آن در کنار پسماندهای دیگر، ناخواسته سمی به نام «آفلاتوکسین» را به نان خشک تزریق کرده و این سم را به دامداریها میفروشند.
حسین خالقیمجد تأکید کرد: این کار باعث به خطر انداختن سلامتی مردم میشود، زیرا این سم از طریق شیر و فرآوردههای گوشتی وارد بدن انسان شده و زمینه بروز سرطانهای گوارشی را ایجاد میکند.
نوع کار زبالهدزدها برای خودشان نیز دردسرساز و مشکلآفرین است، زیرا سلامتی آنها نیز در معرض خطر جدی قرار دارد که باید نسبت به این موضوع حساس بود.
با جستوجو درون زبالهها، احتمال زخمی شدن دست این افراد با اشیای نوکتیز وجود دارد که همین موضوع یعنی انتقال بیماریهای عفونی و البته خطرناک نظیر ایدز و هپاتیت!
نباید از این نکته غافل شد که زبالهدزدی، عواقب و پیامدهای بسیاری برای جامعه دارد که با فرهنگسازی در تفکیک زبالهها در مبدأ، میتوان از اثرات مخرب آن کاست.
جمعآوری و مدیریت پسماند نیازمند فرهنگسازی و اطلاعرسانی مناسب است تا شهروندان آگاه شوند چگونه زباله خود را تولید و تفکیک کنند.
هر چند تا رسیدن به نقطه مطلوب در بازیافت زبالهها؛ فرسنگها فاصله داریم اما باید از همین جا شروع کنیم، آری... از خودمان؛
باید از همین نقطه شروع کنیم تا بتوانیم در جامعهای پاک و سالم زیسته و آن را تحویل آیندگان دهیم.
انتهای پیام
دیدگاه شما