آيتا... حاج شيخ علي عراقچي هم يكي از كساني است كه در دوران قبل از انقلاب با امام خميني(ره) در مقام يك طلبه، آشنا شده و در كتابي ضمن مرور رخدادهاي زندگي اجتماعي خود، از آشنايياش با امام خميني(ره) سخن گفته است و علاوه بر بازگويي گوشههايي از تاريخ فعاليتهاي علمي، ديني و سياسي روحانيت معاصر، نكتههايي را در كتاب آورده كه اختصاصي اوست و در جاي ديگري نميتوان آنها را يافت.
آيتا... عراقچي خاطرات خود را در كتابي 435 صفحهاي با عنوان «پرتو آفتاب» آورده است. آيتا... حاج شيخ علي عراقچي متولد 22 بهمن 1306 شمسي در محله معروف امامزاده يحيي همدان است. البته نام اصلي ايشان علي آقا عراقچيان است ولي در قم معمولاً وي را با نام علي عراقچي همداني ميشناسند. ايشان داماد آيت ا... ثابتي امام جمعه فقيد شهر کبودر آهنگ است. طبق گفته ایشان در همين كتاب، در حال حاضر همان خانه و اتاقي که در آن چشم به جهان گشوده، همچنان پا برجاست و بعضي از بستگانشان در آن زندگي ميکنند. اما وي در حال حاضر در اثر سكته مغزي و به دلیل کهولت سن خانهنشين شده، با واكر حركت مي كند و در منزل شخصي خود در قم بهسر ميبرد.
ايشان در سال 1323 پس از زعامت حضرت آيتا... العظمي بروجردي وارد حوزه علميه قم شده و تا قبل از بيماري، با تحصيل، تدريس و تبليغ در حوزه قرآن و اهل بيت كولهباري از تجربههاي خود را منتقل كرده است.
کلاسهاي اخلاق ايشان در قم از شهره زيادي برخورداراست. به طوري كه درسهاي اعتقادي که در اين مجالس جمعآوري ، تنظيم و به صورت کتابهايي در 4 جلد چاپ شده که مجموعاً 300 درس را شامل ميشود و قسمتي از احاديث را هم بعضي از اهل مجلس جمع کرده كه به آن اضافه شده و به نام پانصد حديث با ترجمه به چاپ رسيده است.
در ادامه اين موضوع آيت ا... در کتاب خاطراتش گفته: «قسمتي از مسائل فقهي هم مربوط به حج جمعآوري و به صورت آداب و احکام حج مطابق با فتواي حضرت امام خميني(ره) با اضافات به چاپ رسيد. چندي بعد، همين کتابهاي مقدمات و سطح را تا حدودي مشغول تدريس شدم و در اين زمان به نظرم رسيد مسأله تبليغ داراي اولويت خاصي است. به اين خاطر از حدود 30 سالگي تا 65 سالگي، يعني حدود 25 سال در اطراف و اکناف در ايام تبليغ به نقاط مختلف رفتم و در ضمن حدود بيست و پنج سال پنجشنبه و جمعهها يک شب يا دو شب در هفته به تهران ميرفتم. جلسات تهران جنبه درس و بحث داشت، نه منبر. اين گونه بود که ابتدا چند مسأله فقهي ميگفتم و بعد از آن يک درس اعتقادي؛ در آخر هم يک حديث اخلاقي قرائت و مختصري شرح ميدادم. مجموع اين جلسه يک ساعتي به طول ميانجاميد، سپس به سؤالات حضار پاسخ داده ميشد.»
وقتي به كتاب پرتو آفتاب مراجعه ميكنيم متوجه ميشويم آيتا... عراقچي رابطه نزديكي با امام خميني(ره) داشته است زماني كه براي بار اول ايشان را ديده جواني 18یا 19 ساله بوده، در كلاسهاي درس ايشان حاضر شده و شيفته امام خميني(ره) شده است. وي پس از آن از دور در جريان فعاليت هاي امامخميني(ره) قرار گرفته و به مرور هم راستاي اهداف امام حركت كرده است.
آيتا... در بخشي از خاطراتش، در اين كتاب، گفته: «مطلع شدم ايشان در مدرسه فيضيه، روزهاي پنجشنبه و جمعه درس اخلاق دارند؛ خداوند توفيق داد حدود 2 سال هفتهاي يک روز در محضر ايشان به اندازه فهم و درک نوجواني بهرهها بردم و گفتارشان آنچنان نفوذ داشت و در قلب انسان جاي ميگرفت که هنوز هم اينگونه تأثير کلامي تا اين حد نديدهام.»
وي در بخش ديگري از خاطرات خود، درباره حضور امامخميني(ره) در همدان هم، چنين ميگويد: «در سفر همدان، حضرت امام را مرحوم آقاي اشراقي و آقا مصطفي و خانوادههايشان همراهي ميكردند... پدر ما در اطراف همدان داراي باغي بود كه امكانات خوبي داشت و علاوه بر درختان زياد، آب قنات، استخر، اتاقهاي متعدد و اسباب و اثاثيه منزل هم داشت... ايامي كه حضرت امامخميني(ره) در همدان بودند، يك روز آقاي اشراقي به يكي از روحانيون كه با ما هم آشنا و همسايه بود گفته بودند: ما ميخواهيم اگر امكان دارد به خارج شهر برويم و گردشي بكنيم. آن روحاني محترم هم به من گفت: اگر مشكلي نيست آقايان به باغ شما تشريف ببرند. گفتم: نه، هيچ مشكلي نيست و ما افتخار ميكنيم. آن وقت من هنوز معمم نبودم ولي حضرت امام مرا به خوبي ميشناختند. با آن آقا به خدمت امام رفتيم تا ايشان و همراهان را به باغ پدرم ببريم. آنجا معلوم شد كه حضرت امام نميخواهند بيايند، فقط آقاي اشراقي و بعضي ديگر بودند.
وقتي امام گفتند كه تشريف نميآورند، من به خدمتشان عرض كردم: آقا! حضرتعالي هم تشريف بياوريد؛ فرمودند كه نه، من حالش را ندارم. گفتم: جاي دربست و خصوصي است، فقط خودمان هستيم، كسي مزاحم نيست، همه نوع وسايل هم دارد، اذيت نميشويد. مقداري فكر كردند و فرمودند: من استخاره ميكنم، يادم نيست كه با قرآن استخاره كردند يا با تسبيح، به هر حال خوب آمد، ماشيني تهيه كرديم و همه را به باغ برديم. آن روز از صبح تاعصر و نزديك غروب در خدمتشان بودم و اين از آن روزهايي است كه هرگز فراموش نميكنم... آن تابستان، امام حدود 2 ماه در همدان بودند.»
در اين كتاب آيتا... عراقچي از خاطراتش در دوران مبارزه و رژيم شاه و جلساتي كه با امام داشته گفته و اقداماتي كه در همين راستا با ديگر طلاب انجام داده تا در نهايت پيروزي انقلاب اسلامي ايران رقم خورده است. در بخشهاي پاياني گفتههاي ايشان در همين کتاب آمده: «آن زمان ما طلبهها ضد امام قلمداد ميشديم و آقايان: بنيصدر، قطبزاده و ابراهيم يزدي كه در محيط آلوده غرب بزرگ شده بودند، در رديف ياران امام معرفي ميشدند.»
وي همچنين در بخشهاي پاياني، تحيلل خود را از دوران قبل از انقلاب و بعد از انقلاب آورده است.
همچنين ايشان در دورانهاي مختلف اعم از قبل از انقلاب اسلامي و يا بعد از آن در سلسله سخنرانيهاي علمي در بسياري از شهرستانها از جمله در تهران، کبودر اهنگ و .... داشتهاند که بسياري از آنها به کتاب تبديل شده است.
ضمن اینکه در چند دوره هم، خصوصاً قبل از انتخاب حضرت آیت ا... موسوی همدانی به نمایندگی ولی فقیه در استان و امام جمعه همدان از طرف آیت ا... موسوی ، دفتر رهبری و شورای سیاست گذاری ائمه جمعه تماسهای مکرری برای قبول این سمت با آيتا... عراقچي گرفته شد که ایشان ضمن خودداری ،آیت ا... موسوی را برتر دانستند.
در حال حاضر وي به دليل سخنرانيهاي متعدد دچار ناراحتي حنجره شده و هماكنون توسط نوه، دختران، همسر و دامادهايش مراقبت می شود و براي بهبود وضعيت حركتي خود در منزل شخصي فيزيوتراپي ميشود. آيتا... عراقچي اما با اين احوال همه اتفاقات روز و اخبار را به راحتي پيگيري ميكند.
همچنين در مدت بيماري آيتا... عراقچي، آيتا... غياثالدين طه محمدي، استاندار، نمايندگان مجلس و برخي مديران باايشان ملاقات كردهاند. ما نيز براي ايشان آرزوي بهبودي هرچه زودتر داريم./ همدان پیام
دیدگاه شما