شاید یکی از دلایل محبوبیت و موفقیت سریال های کره ای در ایران، شباهت های تاریخی و فرهنگی ای باشد که میان فرهنگ خانوادگی و بومی کره و ایران وجود دارد.
در همین خصوص یکی از عوامل اشتراکی که میتوان به آن اشاره کرد سنخیت فرهنگی میان اقوام شرقی است که آنان را به هم شبیه و نزدیک میسازد و به دلیل مولفه های مشترک تاریخی، بستر تعامل بیشتر را فراهم می کند. مولفه هایی مانند اهمیت نهاد خانواده، احترام به والدین و تکریم آنان، وفاداری، فداکاری، میهن دوستی و ... که امروزه بسیاری از این مولفه ها نه تنها در ایران که در کشورهای دیگر دنیا نیز کمرنگ شده است.
به همین دلیل نمایش چنین فیلم هایی، به بازتولید رفتارهای مثبت انسانی و اخلاقی در جوامع منجر می شود.
به دیگر سخن باید به عنصری مهم در جذب مخاطب این سریال اشاره کرد و آن مولفه های فرهنگی- تاریخی است که آثار تاریخی افسانه ای کره ای آنرا دارا هستندد و آن میل به قهرمانگرایی و اسطوره سازی است که این حس و میل در سرزمینهای شرقی وجود دارد.
محوریت «دونگ یی» به عنوان یک قهرمان تاریخی و داستانی، اثر و جاذبههایی که این کاراکتر در ساختار کلی قصه دارد، برای مخاطب ایرانی که همواره در تصاویر خیالی خود با آن همزیستی داشته است، بر جذابیت قصه میافزاید و میان مخاطب و قهرمان داستان، حس مشترک و نزدیکی خلق میکند.
البته نکته ای که باید در مورد شباهت های دو ملت گفت این است که بعضی از این شباهت ها هم در فرآیند دوبله ایجاد می شود و اگر مطلبی باشد که با فرهنگ عمومی جامعه سنخیت نداشته باشد، در دوبله اصلاح خواهد شد.
یکی دیگر از مهم ترین عوامل موفقیت سریال «افسانه دونگ یی» جذابیت و کشش داستان است که مخاطب در هر قسمت از این مجموعه با اتفاق غیرقابل منتظرهای مواجه میشود که برای رمزگشایی از آن مجبور است قسمت بعدی را دنبال کند.
این وضعیت با تعلیقی که در قسمتهای بعدی نیز ایجاد شده، همواره تداوم مییابد لذا مخاطبان این مجموعه به عنصر ثابت و پر و پا قرصی بدل میشوند.
سریال «افسانه دونگ یی» در انتقال مفاهیم، به طور مستقیم و بدون ترس از شعارزدگی به تبلیغ رفتارها و آموزه های اخلاقی و انسانی مانند فداکاری، وفاداری به عشق و خانواده، احترام به پدر و مادر و ... می پردازد و این نکته را می توان در رفتار شخصیت های مختلف و حتی در کلام آنان مشاهده نمود.
رفتاری که حتی شخصیت های منفی سریال نیز حتی اگر تنفری عمیق از فردی داشته باشند، ولی همچنان محترمانه و باادب با یکدیگر سخن می گویند و عبارت و سخن ناپسند کمتر در دیالوگ های آنان مشاهده می شود.
این مسئله ای است که متاسفانه در برنامه های تلویزیون خودمان اعم از کودک و سریال ها کمتر دیده می شود.
به عنوان مثال «دونگ یی» شش سال از خانه و همسرش دور بوده است و به نوعی از محل زندگی اش اخراج می شود، ولی در این سال های دوری نه تنها از همسرش متنفر نمی شود، بلکه عشق پدری را نیز در پسر خود زنده نگه می دارد و پرورش می دهد.
علی رغم اینکه فرهنگ ایرانی- اسلامی ما غنی از مفاهیم والای انسانی و اخلاقی است، ولی مصادیق آن در سریال های و فیلم های ما خیلی مشهود نیستند و اگر هم شخصیت های اصلی فیلم یا سریالی انسان هایی اخلاقی و مذهبی باشند، بیننده شاهد این است که اعتقادات او در حل مشکلاتش کاربردی ندارد و او با وقایعی مواجه می شود که چندان هم به واقعیت بیرونی ارتباط ندارد.
نمونه بارز این امر در سریال های «ثریا» و «جراحت» به خوبی دیده می شد. همچنین نمایش شخصیت های مثبت، منفی و خاکستری در سریال «دونگ یی» باعث واقعی تر شدن روند داستان و در نتیجه باورپذیری سریال در نزد مخاطب می شود.
شخصیت مطلق مثبت و منفی کمتر در این سریال دیده می شود و هم افراد منفی، رفتار و ادبیاتی مناسب دارند و هم شخصیت های مثبت، دچار اشتباه و لغزش می شوند.
نکته قابل تامل دیگر، نوع تقابل شخصیت ها در مقابله با مشکلات است که برای رسیدن به هدف تمام تلاش و سعی خود را کرده و ناامیدی در آنها کمتر دیده می شود.
و نکته آخر اینکه، تمام این خصوصیات حس مثبت مطلوبی را به روح کلی جامعه و بیننده منتقل می کند. متاسفانه سریال سازان ایرانی به بهانه بیان و نمایش مشکلات جامعه، آنقدر به مسائل منفی می پردازند که منجر به سیاه نمایی شده و یک نوع سرخوردگی از زندگی اجتماعی و خانوادگی را در بیننده ایجاد می کند.
در واقع روند و تداوم این امر در جامعه منجر به افزایش حس بی اعتمادی در خانواده و در نتیجه در کل جامع می شود.
فاطمه محیا پاک آیین
دیدگاه شما