به گزارش کورنگ به نقل از خبرگزاری شبستان، عصر ایران در گفتوگو با دکتر داوود هرمیداس باوند استاد روابط بینالملل و تحلیلگر، این موضوع را با وی در میان گذاشته و پرسیده است: اقدام ارتش مصر، کودتا بود یا نه و اگر آری میتوان آن را با صفاتی چون «نرم» یا «سپید» توصیف کرد و مهمتر اینکه میتوان این دخالت را به نفع فرآیند دموکراسی در مصر دانست یا خیر؟ این گفتوگو در پی میآید:
در سیاست مدرن تعریف دقیق واژه «کودتا» چیست؟
به تحرکی اطلاق میشود که معمولا از جانب ارتش یا گروههای دیگر نظامی صورت میپذیرد تا از طریق قدرت نظامی ساختار موجود را با چالش و تغییر مواجه کنند و قدرت را در دست بگیرند. حتی امکان دارد حکومتی از مشروعیت بالا و مردمی هم برخوردار باشد اما به سبب شرایطی با کودتا دگرگون یا سرنگون شود.
برکناری محمد مرسی را میتوان از مصادیق کودتا دانست یا نتیجه فعالیتهای مردمی است؟
این اتفاق در شرایطی رخ داد که حضور اعتراضی مردم در میدان تحریر و خیابانها زمینه کودتا را برای ارتش فراهم کرده بود، در حالی که مرسی با انتخاباتی آزاد به قدرت رسیده بود. البته این نوع تحرکات پیش از این و بارها در ترکیه هم مشاهده شده بود. به این شکل که نظامیها قدرت را در دست میگرفتند و بعد از مدتی کوتاه از طریق انتخابات قدرت را به غیر نظامیها واگذار میکردند.
کودتای مصر را چطور تحلیل میکنید؟
ادعای ارتش مصر ظاهرا در حمایت از جمعیتی است که ادعای ارزشی آن با آنچه در بهار عربی مطرح میشد، همسوست. بهار عربی در مصر علیه نظام استبدادی بود اما نتیجه به دست آمده نظر اکثریت کسانی را که انقلاب کرده بودند جلب نکرد و به همین دلیل جامعه با تنش روبهرو شد و ارتش با اینکه به دولت مرسی تمایل داشت، به نفع دموکراسیخواهان تغییر موضع داد و محمد مرسی را سرنگون و شخصیتهای اخوانالمسلمین را بازداشت کرد و اکنون این جنش دچار بنبست شده است.
با توجه به اینکه ارتش مدعی است در دفاع از دموکراسی و برای تحقق خواست مردمی که قانون اساسی را تبلور اراده خود نمیدانند و از عملکرد مرسی هم ناراضیاند وارد عمل شده است، آیا نباید از اصطلاح دیگری به جای کودتا استفاده کرد؟
نه، معمولا کودتای ارتش یا در جهت جنبش مردمی خاص صورت میپذیرد یا با تکیه به ارزشهای خود دست به کودتا میزند و به همین دلیل همچنان اصرار دارم در توضیح روندی که به برکناری مرسی ختم شد، از تعبیر «کودتا» استفاده کنم.
البته میدانید که تحرکات ارتش در مصر بیشتر در قالب صدور بیانیه بود و نه حضور فیزیکی یا درگیری و اعمال خشونت یا نظامیگری.
ارتش به دولت اولتیماتوم داد تا قضیه را به صورت مسالمتآمیز حل کند و محمد مرسی با بیتوجهی به آن، "موقعیت" خود را از دست داد.
می توانیم با یک درجه تخفیف این کودتا را کودتای نرم بدانیم؟
کودتا، کودتاست و صفت «نرم» در اصل موضوع تغییری ایجاد نمیکند.
در راستای اهداف دموکراسیخواهان میتوان دانست؟
بله، حتما. این کودتا به نفع مردم و مطالبات آنان صورت گرفته است. اصولا گروههایی که بر ارزشهای فراعرفی تاکید دارند با مولفههای دموکراسی مخالفت میکنند و به همین دلیل مردمی که در سال 2011 حسنی مبارک را خلع کرده بودند اکنون در نیمه سال 2013 هم شرایط را برای سرنگونی مرسی - که اتفاقا با رای مشروع هم انتخاب شده بود - فراهم ساختند.
کودتا را اجتنابناپذیر تلقی کنیم یا پدیدهای قابل جلوگیری بدانیم؟
به تناسب وضعیت هر جامعه این پرسش پاسخهای متفاوتی دارد. مشخصا در خصوص اتفاق مصر باید گفت شرایط پرتنش بود و وضعیت نشان میداد محمد مرسی و اخوانالمسلمین کنار رفتنیاند. به هر حال معترضین پشتوانه محکمی همچون ارتش را داشتند و به همین دلیل کودتا علیه دولت اخوانی مصر را نباید اتفاقی غیرقابل پیشبینی دانست.
دیدگاه شما