به گزارش پایگاه خبری تحلیلی نافع، رادیو اسرائیل در خبر شامگاهی خود با اعلام خبر بمباران نمازگزاران روز قدس در همدان اینگونه گفت که «مردم همدان با وجود بمبارانهای مکرر شهر و محل نماز جمعه نهایتا نماز جمعه را در محل دیگری برگزار کردند.»
روزهای پایانی ماه مبارک رمضان 1361 نزدیک میشد و مردم انقلابی همدان همگام با سایر مسلمان کشورمان بعد از روزهای طاعت و عبادت به درگاه احدیت، خود را برای برگزاری هر چه باشکوهتر راهپیمایی «یومالقدس» آماده میساختند. در و دیوارهای شهر از چند روز قبل پوشیده از پردههایی بوده که از سرو رویشان انزجار و تنفر و خشم از صهیونیسم غاصب میبارید. از طرفی دیگر همزمان با این تکاپو و آمادگی،رزمندگان استان در قالب گردانهای «نصر»، «فتح» و «خندق» در منطقه عملیاتی «رمضان» وارد عملیات شده و بر سر دشمن همچون صاعقه باریده بودند. ولی این خبر هنوز به اهالی شهر نرسیده بود.
در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان روز بیستوپنجم تیرماه سال 61 از اولین ساعات صبح سیل جمعیت از خیابانهای اصلی به سوی میدان امام خمینی (ره) به راه افتاد. جمعیت انبوه و روزهدار با قلبهای آکنده از خشم نسبت به دشمنان خدا، یهودیان غاصب سرزمینهای اشغالی، به خیابانها آمده بودند. ساعت 9 صبح جمعیت عظیمی از مسلمانان انقلابی در میدان امام با پرچمهای به اهتزاز درآمده با نوشتههای اسلامی انقلابی و با شور زائدالوصفی گردهم آمدند.
از بلندگوها فریادهای «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر آمریکا» طنینانداز بود. پژواک شعارهای مردم شهر را میلرزاند. حضور آنها در این راهپیمایی کمنظیر بود. در و دیوارهای شهر از این شکوه بر خود میبالید. دقایقی بعد جمعیت به سوی استادیوم ورزشی آزادی، محل برگزاری نماز جمعه به حرکت درآمد. همه و همه آمده بودند، پیر و جوان، زن و مرد حتی نوازادان شیرخوار در آغوش مادران، دلهای روزهدار مردم از عشق به خدا میتپید و زبانها یکصدا فریاد برآورده بودند «جنگجنگ تا پیروزی». راهپیمایان روز قدس به تدریج به میدان آرامگاه بوعلی نزدیک میشدند که ناگهان صدای انفجاری مهیب فریادها را خاموش ساخت.
لحظهای بعد انعکاس صداهای دیگر شهر را در خود مچاله کرد. جمعیت راهپیمایان چشم خود را به قسمت شمال غربی شهر دوخته بودند. آنجا که دود و آتش در دل آسمان کنگره بسته و کوهی از گرد و غبار به هوا برخاسته بود. هواپیمایی سیاه، دل آسمان آبی را خراشی سفید انداخته و در حال فرار بود. مردم پس از لحظاتی سکوت و التهاب به خود آمده و با صلاحبت و شجاعت به حرکت درآمدند.
این بار فریادهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» از حنجره خشکیدهشان رساتر به گوش میرسید. عدهای به یاری آسیبدیدگان شتافتند. همزمان دو قبضه تیربار کالیبر 50 که بر روی دو دستگاه خودرو «تویوتا» در میان راهپیمایان حرکت میکردند، شلیکهایی به سوی آن هواپیما انجام دادند. اما سودی نبخشید. از دود غلیظی که قسمت شمال غرب شهر را در کام خود فرو برده بود، پیدا بود که هواپیماهای عراقی مناطق مستضعفنشین و محروم شهر را هدف گرفته بودند و این اولینباری بود که شهر همدان بمباران میشد. حتی پدافند هوایی در شهر مستقر نشده بود.
از این رو آنان چندین نقطه را مورد حمله قرار دادند. سیل مردم در حال عبور از خیابان «پاستور» رو به سوی استادیوم ورزشی «آزادی» شهر، محل برگزاری نماز جمعه بود و زمزمههای مردم حاکی از آن بود که حد فاصل خیابان باباطاهر تا میدان «آرامگاه باباطاهر» بمباران شده است.محلات امامزاده عبدالله، سبدبافان و قلعه سبزی. دقایقی بعد مردم تکبیرگویان وارد محوطه استادیوم شدند و ساعت 11 صبح مراسم نماز جمعه آغاز شد.
رفتهرفته بسیاری از افرادی که به یاری حادثهدیدگان به مناطق بمباران شده شتافته بودند، برای برپایی نماز جمعه به استادیوم بازگشتند. پلههای اطراف زمین چمن، حتی خیابانهای اطراف ورزشگاه پر از جمعیت نمازگزاران بود. آفتاب تیرماه با توان هرچه تمامتر میتابید و لبهای روزهداران نمازگزار به ذکر خدا مترنم بود.
از داغ حادثه آن روز دلهای پاک مردم جریحهدار شده بود. آنها آمده بودند تا با استماع سخنان خطیب جمعه از آلامشان بکاهند و با یاد خدا جراحت دل را تسکین دهند. امام جمعه وقت همدان، «آیتالله نوری همدانی» در بین مردم حاضر بود و یکی از روحانیون حوزه علمیه قم به عنوان سخنران قبل از خطبهها در جایگاه حاضر میشود و پس از آنکه به ابراز احساسات مردم پاسخ میدهد، آنها را به صبوری و مقاومت فرا میخواند. از حسین (ع) میگوید و از کربلا و از عطش اصحاب کربلایی امام عشق در آن وادی غربت و گمنامی. یادداشتی در اثناء خطبهها به دست سخنران میرسد.
خبر، خبر حماسه و فداکاری است. رزمندگان گردانهای فتح؛ نصر و خندق استان همدان در عملیات رمضان بر دشمن یورش آوردهاند. سخنران به مردم تبریک میگوید. غریو شادی و تکبیر از زمین چمن به هوا برمیخیزد. مردم شاد میشوند. این خبر مرهمی میشود بر دل داغدارشان.
اما...اما ناگهان نفیری شوم مصلای نماز جمعه را در هم میریزد. فریادهای تکبیر خاموش میشود و صدای یا زهرا (س) و یا حسین (ع) بلند میشود. راکتهای شلیک شده از سوی هواپیمای عراقی به ضلع شمال غرب استادیوم، مصلای نماز جمعه را به آتش میکشد. به راستی مگر نماز جمعه را هم میشود بمباران کرد؟
دود و آتش که فرو نشست استادیوم ورزشی آزادی، کربلایی شده بود. پیکر پارهپاره و غرق به خون زنان و مردان و حتی خردسالانی که آمده بودند تا مشق نماز و مبارزه بیاموزند، بر روی چمنها که حالا دیگر رنگش به سرخی میزد، در خلسهای ابدی خوابیده بودند. چادرهای نماز، سجادههای خونین، شیشه شیر خردسالان و کفشهای نمازگزاران زمین را فرش کرده بودند.
پارههای بدن شهدا تا شعاع صدها متری اطراف استادیوم پرتاب شده بود که جمعآوری آن پارهها روزها به طول انجامید. تکه پارههای اجساد شهدا تا دبیرستان امام و منازل اطراف حتی دانشسرای تربیت معلم پرتاب شده بود. دشمن بعثی وحشیگری خود را به نهایت رسانیده بود. با این یورش وحشیانه بار دیگر نقاب ادعای اسلامیت از چهره کریهش به کنار زده شد. از زمان آغاز جنگ تحمیلی،این اولین و آخرین باری بود که مراسم نماز جمعه در ایران اسلامی مورد حمله هوایی و بمباران قرار میگرفت.
در این امتحان بزرگ الهی 80 تن به شهادت رسیده و 1000 نفر دیگر مجروح شدند. با کمک مردم شهدا از استادیوم منتقل شده و مجروحان نیز با یاری مردم به سرعت به بیمارستانها روانه شدند.
در همین حال پیشنهاد آیتالله نوری همدانی برای اثبات مقاومت و پایداری و عدم تعطیلی نماز جمعه سیل جمعیت به سوی مسجد جامع روانه شد. شرکت مجدد مردم در مراسم نماز جمعه انعکاس بسیار مثبت و دشمن شکنانهای داشت تا آنجا که فردای آن روز مورخ 61/4/26 رادیو اسرائیل در خبر شامگاهی خود با اعلام خبر بمباران نمازگزاران روز قدس در همدان اینگونه میگوید که «مردم همدان با وجود بمبارانهای مکرر شهر و محل نماز جمعه نهایتا نماز جمعه را در محل دیگری برگزار کردند.»
فردای روز بمباران «شنبه 61/4/26» خبرنگاران داخلی و خارجی برای انعکاس خبر به همدان آمدند و با مجروحان و بازماندگان شهدا مصاحبه کردند. از طرف امام جمعه و نماینده حضرت امام در استان همدان سه روز عزای عمومی در استان اعلام شد.
همچنین بسیاری از مسئولان کشور برای تفقد از خانوادههای شهدا و مجروحان حادثه و همدردی با مردم همدان به این شهر سفر کردند. در روز یکشنبه 61/4/27 پیکرهای 80 تن از شهدای این حادثه با حضور دهها هزار نفر از مردم استان از میدان امام خمینی (ره) شهر همدان تا گلزار شهدا تشییع شدند. از آن روز به بعد نام «قدس» بر آن ورزشگاه نهاده شد. استادیوم قدس تا همیشه روزگار سند ایمان و استقامت مردم همدان باقی خواهند ماند.
دیدگاه شما