به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کورنگ به نقل ازخبرگزاری مهر، هر از گاهی انتشار برخورد یک معلم با دانش آموز در فضای مجازی باعث واکنش گسترده کاربران همراه با جنجال و هیاهو-که ذات فضای مجازی در آن است- می شود. گسترش اطلاع رسانی این موارد با رشد نفوذ فضای مجازی در میان عموم مردم و در دسترس بودن این امکان در دورترین نقاط کشور، باعث شده این اخبار عموما با عکس و فیلم و با سرعت منتشر شود. اخباری که در هر صورتش (چه برخورد دور از شان با یک معلم و چه برخورد قهرآمیز یک معلم با یک دانش آموز) دامنهای از اظهار نظرها، بازخوردها را به همراه دارد که گاه خود مولد نوعی بیان خشونت آمیز از سوی جامعه است و بدتر آنکه جایگاه معلم را دچار خدشه می کند.
از سوی دیگر آموزش و پرورش بارها اعلام کرده است قانون اجازه تنبیه بدنی دانش آموزان را به همکاران فرهنگی نمی دهد و یا اعلام کرده است بخش حقوقی این وزارتخانه پیگیری هر نوع توهین به فرهنگیان خواهد بود.
واقعیت این است که بر اساس آییننامه اجرایی مدارس مصوب سال ۱۳۷۹ شورای عالی آموزش و پرورش شرایط تنبیه دانشآموزان با توجه به نوع تخلف و وضعیت دانشآموز توسط مدیران مدرسه فراهم شده است که به ترتیب شامل تذکر، اخطار شفاهی در حضور دانش آموزان، تغییر کلاس، اخطار کتبی، اخراج موقت و انتقال به مدرسه دیگر می شود و تنبیه بدنی ممنوع اعلام شده است. حتی مطابق یکی از ماده های آیین نامه انضباطی مدارس تعیین تکالیف درسی جهت تنبیه نیز ممنوع شده است و حتی قانون به والدین اجازه می دهد نسبت به تنبیه در صورتی که به صدمه منجر شود، طرح شکایت کنند و حتی در یکی از سال های نزدیک، هیأتهای بدوی رسیدگی به تخلفات اداری سراسر کشور اعلام کرد حدود ۴۰ فقره پرونده اتهامی با موضوع تنبیه بدنی را رسیدگی و نسبت به صدور آرای متناسب اقدام کردند.
اما موضوع این گزارش لزوما واکاوی ابعاد تنبیه دانش آموزان نیست که این قضیه ابعاد متعددی دارد از جمله اینکه بسیاری از این فیلم ها که در فضای مجازی منتشر می شود-اگر بدون اطلاع افراد حاضر در صحنه در فضای مجازی منتشر شود- خود می تواند مصداق جرم باشد؛ اینکه با دیدن یک برش از فیلم چگونه می توان به این صورت گسترده نسبت به آن اظهار نظر کرد و.... این ابعاد قضیه نیاز به واکاوی های حقوقی و اجتماعی دارد اما آنچه در این مجال محل بحث است اثرات زیانبار گستردگی چنین رفتارها یا بازتاب آنها در راستای ضربه زدن به جایگاه معلم در فرهنگ عمومی جامعه و عرصه تعلیم و تربیت است. در واقع محل بحث معلمان و نقش و جایگاه آنها در نظام تعلیم و تربیت است که مطابق با سند تحول بنیادین رکن اصلی تعلیم و تربیت به شمار میروند.
عده ای می گویند معلمان همیشه به صبر و از خود گذشتگی شهره بودند اما حال انتقاد از آنها به راحتی بر زبان ها جاری است. الناز برهانی معلم یکی از دبستان های شهر تهران درباره بحث تنبیه دانش آموزان و در خطر افتادن جایگاه معلم با اطلاع رسانی گسترده تصاویر چنین وقایعی به خبرنگار مهر گفت: اول از همه می خواهم به تمام کسانی که فرزندی دارند این را بگویم که خودشان می دانند چه میزان تربیت و حتی نگهداری کودکان این دوره سخت و دشوار شده است؛ آن هم در کلاس های ۴۰ نفره. همینکه معلم بتواند چنین جمعیتی را آنقدر ساکت نگه دارد که به درس دادن برسد، واقعا کار بزرگی انجام داده است.
وی ادامه داد: من هم با تنبیه بدنی موافق نیستم و حتی اهانت کردن. ما می دانیم تحقیر یک دانش آموز چه میزان در شکل گیری شخصیت وی نقش دارد. اما ما هم انسان هستیم. باید بتوانیم نظم را در کلاس برقرار کنیم و گاه یک یا دو دانش آموز با همه صبوری های معلم، کاسه صبر او را لبریز می کنند. البته من به همکارانم شیوه های دیگر تنبیه را پیشنهاد می دهم که بهترین آن محرومیت دانش آموز از کلاس است.
این معلم در ادامه با بیان اینکه از آن سوی قضیه این روزها بسیار شاهد توهین اولیا نسبت به معلمان هم هستیم، گفت: رفتار گستاخانه والدین گاهی تاثیر بیشتری بر معلم می گذارد تا رفتار نامناسب دانش آموز. این روزها برخی والدین کاملا طلبکار هستند و کافی است به فرزندشان بگوییم بالای چشمت ابروست. حتی از ما سوال هم نمی پرسند.
خروجی مطلوب آموزش و پرورش جز از طریق معلمان میسر نیست
قرار است خروجی آموزش و پرورش به شهروندانی با مهارت بیانجامد که مهمترین مهات آنها سازگاری اجتماعی می تواند باشد. اما شاید این روزها خروجی این نهاد با آنچه که هدف است، تفاوت جدی دارد و سوال اینجاست که با وجود داشتن یک سند تحول بنیادین که دورنمای مطلوب را تصویر کرده و حالا با رونمایی از شش زیرنظام این سند که در آنجا هم بر نقش معلم در پیشبرد اهداف سند تاکید دوچندان شده است، چگونه است که این جایگاه دچار خسران می شود.
یکی از بحث هایی که این روزها و به دنبال رفتار برخی از معلم ها مطرح است این موضوع است که ورودی معلم در وزارتخانه آموزش و پرورش تنها باید از طریق دانشگاه فرهنگیان که ماموریت اصلی اش تربیت معلمان است، صورت بگیرد. در حالیکه این سال ها شاهد رشد پذیرش و جذب معلمان از طرق مختلفی در نظام تعلیم و تربیت بوده ایم. حتی امسال بحث خرید خدمات آموزشی به شکلی گسترده در لایجه بودجه ۹۸ دولت آمده است.
کتاب اصلی هر ملت و شاهنامه هر ملتی، نظام تعلیم و تربیت آن است و رستم و قهرمان این کتاب معلم است. تمام نظام های آموزشی در دنیا بعد از سال ۱۹۴۵،اگر سرافرازی را بعد از آن تجربه کردند از طریق توجه به آموزش عمومی و خصوصا توجه به مقطع ابتدایی بوده است و مانند کشور ما به دام آموزش عالی نغلتیدند
حسین خنیفر رئیس دانشگاه فرهنگیان که متولی اصلی تربیت معلمان است، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره موضوع مورد بحث این گزارش گفت: ما اعتقاد داریم و اعلام هم کرده ایم که کتاب اصلی هر ملت و شاهنامه هر ملتی، نظام تعلیم و تربیت آن است و رستم و قهرمان این کتاب معلم است. نکته دیگر این است که تمام نظام های آموزشی در دنیا بعد از سال ۱۹۴۵، (چه آنها که در جنگ جهانی شکست خوردند و چه آنها که نابود شدند و زیرساختهایشان را از دست دادند) اگر سرافرازی را بعد از آن تجربه کردند از طریق توجه به آموزش عمومی و خصوصا توجه به مقطع ابتدایی بوده است و مانند کشور ما به دام آموزش عالی نغلتیدند بلکه به سمت آموزش مهارتی رفتند و جز از راه تربیت معلم شایسته نمی توان به این سمت حرکت کرد.
وی ادامه داد: در نظام آموزش و پرورش ساختار برنامه، منابع انسانی، فضاهای فیزیکی و بودجه و ارزشیابی اهمیت دارند. به طور مثال کسی نمی تواند اهمیت محتوا در فرایند تعلیم و تربیت را نادیده بگیرد اما موضوع این است که تا منابع انسانی نباشد همه اینها پوچ است. اگر منابع انسانی هم بودجه نداشته باشد، در واقع نتایج به جایی نمی رسد. معلم و منابع انسانی شاهکار نظام تعلیم و تربیت است و سند تحول بنیادین هم همین پیش بینی را کرده است و برای اینکه ضامن آینده کشور باشد، راه تربیت معلم را دانشگاه فرهنگیان دیده است.
۸۷ درصد مردم به معلمان بیش از دیگر اصناف اعتماد دارند
خنیفر با اشاره به اینکه بسیاری از صاحبنظران می گویند اگر می خواهید آینده یک کشور را ببینید بروید در مدارس امروز آنها بگردید، بیان کرد: ما یک غفلت بیش از ۴۰ سال در تعلیم و تربیت داشته ایم و به سمت تحصیلات آکادمیک گرایش پیدا کردیم که این یک انحراف اساسی است. وجود دانشگاه های آزاد و پیام نور و... در همین راستاست. ما امروز وارث ۴۰ نوع دانشگاه هستیم. راهی که هیچ کشوری نرفته است. در حالیکه در بسیاری از کشورها بحث آموزش عمومی بعد از امنیت در اولویت اول دولتهاست.
در تحقیقی که وزارت علوم در مورد اقبال عموم مردم و اعتماد عمومی به اصناف در سال گذشته انجام داد، اعتماد به معلم با ۸۷ درصد در صدر بود. قاطبه مردم همچنان نسبت به جایگاه معلم حساس هستند. باقی اصناف با ۲۰ درجه اختلاف در رتبه های بعد بودند
وی در ادامه درخصوص اینکه به نظر می رسد این روزها شان و جایگاه معلم در جامعه افت کرده است، اظهار کرد: در تحقیقی که وزارت علوم در مورد اقبال عموم مردم و اعتماد عمومی به اصناف در سال گذشته انجام داد، اعتماد به معلم با ۸۷ درصد در صدر بود. قاطبه مردم همچنان نسبت به جایگاه معلم حساس هستند. باقی اصناف با ۲۰ درجه اختلاف در رتبه های بعد بودند. پس حرمت معلم حفظ است. نکته دیگر این است که دعوای معلم و دانش آموز همیشه بوده اما آن روزگاران فضای مجازی وجود نداشته است. بعد از سال ۲۰۰۰ میلادی آدمها وارد شیشه شدند و همه ما در قاب زندگی می کنیم. اطلاعات به صورت تصویری و ثانیه ای و به شکل بزرگ نمایی و هیاهو دست به دست می شود. این خاصیت زندگی ۲۰ سال اخیر است.
رئیس دانشگاه فرهنگیان بیان کرد: اما بگذارید یک نکته ای را هم در ادامه این بحث بگویم. غفلت از پرورش معلم شایسته و انتخاب راه های سهل الوصول ورود معلم به سیستم آموزشی نیز بی تاثیر نیست. معلمی که کارورزی نگذرانده، دروس پداگوژی را نگذرانده و فنون تدریس و روان شناسی را نخوانده باشد نمی تواند کلاس را حتی به شکل سرپرستی اداره کند و قطعا تنش ها و اصطحکاک هایی پیش خواهد آمد. اتفاقاتی که در برخی مناطق رخ می دهد عموما توسط معلم های حق التدریس فراوانی بیشتری دارد. البته من دست تک تک معلم های مملکت را می بوسم و همه می دانیم چقدر اداره یک کلاس سخت است. فیلسوفان بزرگ هنر تعلیم و تربیت را با هنر مردم داری دو هنر سخت می دانند. آنهم با نسل پرسشگری که امروز وجود دارد و حقوق پایین معلم ها، واقعا کار سختی به عهده معلمان است.
خنیفر با اشاره به اینکه ما گاهی اتفاقات مهلکی که در دیگر کشورها توسط دانش آموزان در فضای مدرسه رخ می دهد را نمی بینیم و برخی سایت های خارجی نیز با هدف، موارد تنبیه دانش آموزان را بزرگ می کنند، بیان کرد: نمی خواهم از معلمان دفاع احساسی بکنم، اما باید قدر خود را بدانیم. این رفتارهای معلمان فراوانی ندارد و نظام تعلیم و تربیت کشور از پاک ترین نظام هاست. البته نواقصی هم وجود دارد. ما یک غفلتی از سال ۹۰ تا سال ۹۶ در تربیت معلم کردیم که ثمره اش پذیرش هزار نفر برای دانشگاه فرهنگیان در سال ۹۵ شد. به هر دلیل این اتفاق رخ داد و خطایی بزرگ در تعلیم و تربیت حادث شد که امسال با کمبود ۱۲۳ هزار معلم رو به رو شدیم که باید از طریق خرید خدمات، به کار گیری بازنشستگان، سرباز معلم و... جبران می شد.
تنبیه دانش آموزان امروز در مدارس بسیار کمتر از گذشته است
در همین رابطه محمد رضا نیک نژاد معلم و کارشناس مسائل آموزشی با خبرنگار مهر گفت: به نظر می رسد به نوعی تقدس زدایی در جامعه دارد صورت می گیرد و به دلایل متفاوت این اتفاق در حال رخ دادن است، اما فضای مجازی روی این موضوع تاثیر داشته است و همچنین بالا رفتن آگاهی های جامعه که به صورت مثبت یا منفی اثرات این تغییرات را می توان دید.
وی ادامه داد: در عین حال ما در دنیا شاهد نمونه هایی هستیم که حتی پدر و مادر هم حق ندارند بچه را تنبیه کنند و بچه حق شکایت دارد اما با این حال جایگاه پدر و مادر هم در سطحی دیگر حفظ شده است. عموما هم در دنیا این تفکر که با کتک کسی را وادار کنی به حرفت گوش کند، دیگر دارای جایگاه نیست و جامعه ما از این دیده ها و شنیده هایی در این موارد بی تاثیر نیست اما موضوع این است که روی این مسائل برنامه ریزی نشده است.
این کارشناس مسائل آموزش و پرورش ادامه داد: آموزش و پرورش در محاق عدم برنامه ریزی ها و گرفتاری های متفاوت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی قرار گرفته است و حتی با وجود اسناد بالادستی هم حرکت هایش به چشم نمی آید. شاید حتی برخی نقدها به سند تحول بنیادین ندیدن همین تحولات در دنیای امروز است که ناچارا بر جامعه اثر می گذارد. به نظر می رسد کسانی که نشسته اند و برای آموزش و پرورش برنامه ریزی می کنند با جامعه فاصله دارند یا منفعلانه عمل می کنند.
اگر ریشه ای تر به قضایا نگاه کنیم می بینیم که تنبیه در ادبیات و فرهنگ آموزشی ما قدمتی بیش از هزار سال دارد و تنبیه حتی تنبیه فیزیکی جایگاه داشته است و در رگ و ریشه فرهنگ جامعه نفوذ دارد
وی با تایید این موضوع که چه آسیب به معلمان و چه تنبیه دانش آموز توسط معلم، در هر صورت آسیب به معلم است، گفت: اگر ریشه ای تر به قضایا نگاه کنیم می بینیم که تنبیه در ادبیات و فرهنگ آموزشی ما قدمتی بیش از هزار سال دارد و تنبیه حتی تنبیه فیزیکی جایگاه داشته است و در رگ و ریشه فرهنگ جامعه نفوذ دارد. به طور مثال می شود نمونه هایی از معلم اخلاق سعدی بیاوریم که در حکایت هایش عنوان کرده است بچه ها را باید کتک زد. اگر می خواهیم این فرهنگی را تغییر دهیم نیاز به تلاش داریم. اما در حال حاضر کار فرهنگی نمی شود و جامعه خودش را سپرده است به تغییراتی که در فضای مجازی دنبال می کند.
این معلم در ادامه با اشاره به اینکه در یکی از مدارس منطقه ۵ که تدریس می کرده، شاهد بوده معلمی بعد از ساعت درس راننده سرویس دانش آموزان همان مدرسه بوده، گفت: من هنوز بعد از دوسال با یادآوری این صحنه به عنوان یک شهروند آزار می بینم. اینکه آن معلم چطور باید اقتدار و تقدس معلمی را حفظ کند در حالیکه در یک تایم دیگر تبدیل به کارگر آن دانش آموز می شود. حتما آن معلم دچار درگیری های ذهنی فراوانی است. مسائل بغرنج اقتصادی روی رفتار انسان ها تاثیر می گذارد. در واقع منظورم این است که مسائل اجتماعی را نمی شود یک بعدی بررسی کرد.
نیک نژاد همچنین بیان کرد: نکته دیگر این است که این اتفاقات تنبیهی حتی بسیار بیشتر از امروز در مدارس بوده است اما خانواده ها در گذشته اینقدر اسیر فرزند سالاری نبودند و حتی چه بسا تنبیه در خود خانواده هم رواج داشته است. اما امروز بچه ها دارای جایگاه ویژه ای هستند. من معتقدم تنبیه در مدارس نسبت به گذشته بسیار کمتر شده است اما فضای مجازی این بیماری را بیرون می ریزد.
دست آموزش و پرورش نباید در جیب مردم باشد
وی در ادامه بیان کرد: وقتی آموزش و پرورش با مسائل اقتصادی و بودجه وارد مبارزه نمی شود و از طرف مسئولین دولت و سازمان برنامه و بودجه هم تلاشی نمی شود و چشم همه در آموزش و پرورش به جیب خانواده هاست و به خصوصی سازی دامن زده می شود و حتی رئیس جمهور ما می گوید اینقدر هزینه برای بچه ها می شود، یعنی اولویت با آموزش نیست. یعنی اولویت اقتصاد است. این یک کنش اخلاقی است که جهان را تهدید می کند. آموزش و پرورش اخلاقی ترین بعدهای انسانی جهانی است و اخلاق درون آن بروز و ظهور دارد. حال اگر بخواهیم چنین ساحتی را با پول بسنجیم همین اتفاقات رخ می دهد که شاهد هستیم.
نیک نژاد گفت: مدرسه کلاس تقویتی برای بچه ها می گذارد و از هر کدام ۳۰ هزار تومان می گیرد و نهایتا یک میلیون تومان جمع می شود اما از این عدد صد هزار تومانش به معلم می رسد با اینهمه والدین فکر می کنند معلم ها دستشان در جیب آنهاست. اگر آموزش و پرورش از چشم مردم بی افتد در واقع این معلم است که از چشم مردم می افتد. هر چند باید گفت این روزها بسیاری از قشرها مانند پزشکان نیز این اتفاق برایشان رخ داده است.
انتهای پیام/رستمی
دیدگاه شما