پانکریشن در آیینه تاریخ
این رشته ابتدا در المپیاد ۲۶ به صورت نمایشی و سپس در سال ۶۴۸ قبل از میلاد همزمان با المپیاد ۳۳ باستان بعنوان رشته ای مستقل و اصلی وارد بازیهای المپیک شده و خیلی سریع به یکی از ورزشهای مردمی این فستیوال تبدیل شد و لقب «سلطان ورزشهای المپیک» را به خود اختصاص داد. این ورزش مردانه المپیکی در سال ۲۰۰ ق.م یعنی در دوره المپیاد ۱۴۰ بعنوان ورزش جوانان نیز مشهور شد. یعنی علاوه بر مسابقات بزرگسالان، مسابقات جوانان پانکریشن نیز وارد صحنهٔ المپیک شد.
همچنین این ورزش در سال ۳۹۳ بعد از میلاد، در مناطق مدیترانه ای گسترش یافت. در سالهای امپراطوری بیزانتین (بیزانس) یعنی قرون ۵ و ۶ پس از میلاد، با نامهای پاماچو یا پاماچی در قبرس و همچنین با نام آنتیوچیا در المپیا معروف شد. در دوره پس از بیزانس نیز یعنی قرن ۱۲ میلادی بنام کلوتساتا مشهور بود و در قرون وُسطی یعنی قرن ۱۵ میلادی به لاکتِس و در قرن ۱۹ بنام پاتسو کلوتسو مشهور گردید. بالأخره جهت یکنواخت شدن نام این ورزش با نام اصلی و باستانی آن، در اواخر قرن ۲۰ تصمیم بر این شد که این ورزش بعنوان ورزش ملی کشور یونان و با نام اصلی خود یعنی پانکراتیون (پانکریشن) نامیده شود.
اسکندر مقدونی و نقش او در پیشبرد ورزش پانکریشن
آلکساندر مقدونی از این ورزش نهایت استفاده را برد و نسبت به گسترش آن اهتمام ورزید. چرا که درگیری از نوع نزدیک و استفاده از فنون پرتابی و خلاف مفصل و استفاده از ضربات دست و پا به صورت قدرتی، بهترین ابزار جنگی برای پیاده نظام در جنگها و درگیریها بود. به این ترتیب لشکریان یونان در فتح کشورهایی چون ایران، هند، روم، مصر و بسیاری از کشور-شهرهای آن روزگار، توسط مربیان و متولیان پانکراتیون به این رشته مجهز شده بودند. پانکریشن نیز روش تمرین و آمادگی نظامی های یونانی بوده است و از این کشور بوسیله اسکندر مقدونی به ایران و سپس هند منتقل شد و در آنجا بعنوان منشأ اساسی تمامی هنرهای رزمی مشرق زمین پذیرفته شد. چرا که انگیزۀ بالای سردار جوان یونانیها آلکساندر کبیر یا اسکندر از شهر مقدونیه، او را بر این فکر انداخت که برای داشتن سربازانی قوی تر از آنچه بودند آنها را با نوعی تمارین ورزشی ورزیده تر کرده و سپس مهارتهای دفاع شخصی و تسلیم کردن حریفان را به آنان بیاموزد. از آنجایی که پانکراتیون ترکیبی از بوکس و کشتی بود، پس هم درگیری نزدیک و فنون پرتابی داشت و هم ضربات دست و پا. و چون در آن زمان لشکرکشی ها و مبارزات پیاده و بصورت تن به تن انجام می شد، از این رو اسکندر نیز مجاب شد که به هر وسیله ای سپاهیان خود را علاوه بر تجهیزات نظامی، به فنون پانکراتیون مجهز نماید. سپس متولیان این ورزش مشغول بکار شده و آموزش به سپاهیان را شروع کردند. اسکندر هم به لشکرکشی و جهان گشایی مشغول شد. در زمان لشکر کشی اسکندر به هند به دلیل موقعیت جغرافیایی ایران، وی می بایست از ایران بعنوان پل ارتباطی جهت دسترسی به این کشور استفاده می نمود. لذا بر آن شد تا بدنبال اهداف شوم و پلید خود مبنی بر فتح جهان، ایران را نیز به تصرف خود در آورد. در راه لشکرکشی به سرزمینهای دیگر تنها ایران توانست در زمان داریوش سوم که در طول تاریخ حکومت هخامنشیان بر ایران به پایینترین حد قدرت خود رسیده بود، مقابل اسکندر کمی مقاومت نماید بعد از فتح هند، اسکندر جنگهای بسیاری را با ملل مختلف داشت و فتوحات بسیاری را با یاری سرداران خود که در اصل متولیان پانکراتیون بودند را به انجام رسانید.
پانکریشن پس از اسکندر
با مرگ اسکندر که قصد جهان گشایی داشت، چون وی فرزندی نداشت فتوحات او بین سردارانش تقسیم شد و آنان نیز به عنوان متولیان این رشته به آموزش آن در سرزمینهای تحت سلطه خود پرداختند. مثلاً در کشور خودمان پس از اسکندر، سلسله سلوکیان و سپس اشکانیان به قدرت رسیدند. طبق اسناد حتی در سلسله اشکانیان و در زمان اشک ۲۹ در آیین باستانی و جشن های نمایشی در ایران پانکراتیون رواج داشته است. قدرت این ورزشکاران بسیار قوی بارها و بارها توسط مردم ایران و یونان باستان مورد تأیید قرار گرفته بود. ورزشکاران این رشته قدرت خود را به واسطه شکستن سنگها و الوار به وسیلهٔ مشتهای محکم خود و با دست خالی و همچنین استفاده از پاهای قوی و ستبرشان در شکستن سپرهای جنگی، به رخ دیگران می کشیدند و این کار تا پایان المپیک باستان ادامه داشت. همزمان با حمله رومیان و تصرف یونان، ریشه بازیهای المپیک باستان نیز خشکید. در کشور هند نیز شخص راهبی بنام بودیدهارما، پس از آموزش این فنون از سرداران یونانی به شرق دور رفته و این ورزش را به همراه روشهای تمرینی دیگر به آنجا برده و پایه ورزشهای رزمی امروزه را بنا نهاده است. به هر حال این کارها همگی در توسعه و رشد ورزش پانکریشن بین ممالک دیگر و کشورهای آسیایی نقش به سزایی داشت.
انتهای پیام/وحید رستمی
دیدگاه شما