"گروه اقتصادی صراط" - دو سالی می گذرد از زمانی که محمود احمدی نژاد تصمیم به اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها گرفت و به دلایل متعدد از جمله مخالفت مجلس شورای اسلامی این اتفاق هر روز به عقب افتاد تا قرعه فال به نام دولت حسن روحانی رقم بخورد.
اتفاق خجسته ای که لاجرم باید توسط یک دولت صورت می گرفت و دولت مدعی برنامه یازدهم، مسئولیت این مهم را به عهده گرفته است. حال اما، با آزادسازی قیمت حاملهای انرژی و در کنار آن تورم حاصل از این موضوع، سال سختی پیش روی تمام ایرانیان خواهد بود. سالی که از ابتدای آن هر روز باید با اتفاقات مختلفی دست و پنجه نرم کرد تا دوران گذار ایران بگذرد.
روزهایی که در آن حسن روحانی هم مجبور خواهد شد از ادبیات احمدی نژادی برای آرام کردن مردم ایران استفاده نماید. روزهایی که وی هم مجبور است چون دولتمردان قبلی از یک جراحی سخت سخن بگوید که مردم باید آن را تحمل کنند. روزهایی که حسن روحانی هم مجبور است برای گذر از روزهای سختش پوپولیستی عمل کند و پوپولیستی سخن بگوید تا بلکه روزهای تلخ تر از زهرش بگذرد. روزهایی که تورم لجام گسیخته که از آثار قطعی این اتفاق است باید توسط دولت یازدهم کنترل شود و آنجاست که عیار اصلی این دولت و آدمهای پشت سرش که مدعی نجات کشور از ورطه سقوط بودند سنجیده خواهد شد.
شنیده شده است این روزها جلسات متعددی با مسئولین نظامی کشور برای آماده باش نیروها در روزهای اول اجرای طرح برای کنترل شرایط گذاشته شده و بسیاری از قوای نظامی از روزهای آخر سال 92 آماده باش هستند.
اما آماده باش واقعی را باید به قشر مستضعف جامعه داد که قرار است زیر چرخهای توسعه کشور قرار گیرند تا اگر توانستند از آن جان سالم به در برند فردای روشن ایران را به چشم ببینند. مستضعفانی که به امید بهتر شدن شرایط، امید خود را به دولت تدبیر و امید گره زدند و این روزها منتظرند تا ببیند شاگرد کوچک مردی که مدعی له شدن عده ای زیر چرخهای توسعه بود، می تواند چرخهای توسعه کشور را بدون له شدن کسی به پیش برد؟!
این روزها باید به مستضعفان کشور آماده باش داد. برای اینکه بتوانند گلیم خود را حتی به سختی هم که شده از آبِ این دوران گذار پیچیده ایران بیرون بکشند. بتوانند مشکلات را یکی پس از دیگری بگذرانند تا شاید بالاخره چشمان به روزهای توسعه دیده کشور باز شود. روزهایی که قرار است دیگر مستضعفان مانند قبل سختی نکشند و کشوری آباد را تحویل بگیرند. اما منوط به آنکه بتوانند از زیر این جراحی اقتصادی زنده بیرون آیند. چه آنکه در جراحی های اقتصادی، آن کس که زنده خواهد ماند، کسی است که رگهایش از خون حساب های بانکی اش پر باشد و آنهایی زنده نخواهند ماند که رگهایشان از فرط بی خونی مالی کم کم خشک شده و خون از دریچه های حساب بانکی شان به اعضای بدن آنها نخواهد رسید و نتیجه این می شود که زیر چرخهای توسعه کشور و برای آیندگان له خواهند شد...و تنها چیزی که می توان برای راهنمایی به آنها گفت این است که:
ای مستضعفان کشور آماده باشید... روزهای سختی در پیش روست!
منبع: صراط
دیدگاه شما