به گزارش کورنگ ، در این یادداشت كه روز دوشنبه در صفحه جامعه روزنامه همدان پیام منتشر شد آمده است: كمتر از 2 هفته به روز معلم زمان باقی است. خیلیها منتظر چنین روزی هستند تا با شاخههای زیبای گل روز معلم را ارج گذارند، اما ما منتظر نماندیم و زودتر گوی سبقت از دیگران ربودیم. چرا باید فقط یكبار در سال روز معلم باشد؟، معلمها كه همیشه هستند.
حتی پس از مدرسه و پس از دوران خوب مدرسه و مشق، خاطرات عزیز معلم همه روزهای خدا و تا هوش و حواست هست خاطره معلم هم در ذهنهای قدرشناس میماند. معلم فقط ریاضی و زبان عربی و علمالاشیاء یاد نمیدهد. كار اصلی معلم درس اخلاق است. درس فتوت و جوانمردی، درس شعور انسانی و درس ادب و احترام به بزرگتر و هر دیگری كه حق همسایگی و همدینی و هممیهنی و همنوعی با تو دارد.
یادش به خیر و خدایش بیامرزد، مرحوم حاج علی بیات، همان معلم (دبیر) بزرگواری كه موضوع درسهایش فقط شیمی و ریاضی نبود، درسهای اخلاق و دیانت و راه و رسم زندگی آقای بیات از لحاظ ارزشی به سایر موضوعهای درسی او میارزید.
یكی از شیوههای كلاس اخلاقی او این بود كه دانشآموزان درسنخوان و بعضاً بیبضاعت دبیرستانی را به گوشهای میكشید و نصیحت میكرد تا برای آخر به خیری دنبال كار و كسب و حرفهای به درد بخور البته متناسب با شرایط اجتماعی 45 سال پیش باشند.
خیلیها به نصیحت معلم گوش دادند و هماینك جزو سرمایهدارهای شهر هستند و با معاملات میلیاردی تأمین معاش میكنند. نوش جانشان چون؛ بچههای حرف گوشكن بودند.
شاید اگر پدر و مادر و یا بزرگترهای دیگر در آن شرایط چنین نصیحتی به فرزندان بازیگوش خویش میكردند نتیجهای حاصل نمیشد ولیكن تأثیر كلام استاد در بسیاری موارد حتماً كارساز خواهد بود.
این ذهنیت شیرین و خاطره از معلم خوب برای این است تا بدانیم نقش حضور فقط در دوران تحصیل و عتاب و خطاب مدرسه نیست كه همانا همیشه روز معلم است و حیف است فقط یك روز را به نام معلم بخوانیم و دیگر هیچ!
بد نیست به مورد دیگری هم از وصف و خصال معلم كه مربوط به زمان حال است و هر روز تكرار میشود و متحول میكند، اشاره كنیم.
خانم معلمی كه تأثیر حضور و كلام او از محیط مدرسه فراتر رفته و اولیا و پدر و مادرهای نگران را نیز به ساحل آرامش و انگیزه هدایت كرده است.
موضوع این است كه نزد یكی از كسبه زحمتكش شهرمان بحث كلاس و مدرسه و كیفیت آموزشی پیش آمد. چند نفری كه وارد این بحث شده بودند مصداقهایی به میان آوردند و نظرات دور و نزدیك خود را سادهوار میگفتند.
دوست ساعتسازمان گفت: از پیشرفت درسی دخترم راضی نبودم و او را از دبیرستانی به دبیرستان دخترانه شاهد (مهین حبیبی) منتقل كردم و صد حیف و دریغ كه زودتر این كار را نكرده بودم؛ چون رئیس دبیرستان دوره اول در این مركز آموزشی نه با دانشآموزان بلكه با دبیر و پرسنل و خدمه و اولیای دانشآموزان رفتار و كرداری نشان داده، كارستان و محیطی فراهم ساخته كه به مدرسه مهر و دوستی و عشق بیشتر شباهت دارد تا كلاس درس و خطاب و شتاب.
میگوید: رئیس دبیرستان دخترم، حواسش به همه جا و همه چیز هست. حتی در شب عیدی بهگونهای همه همكاران و دانشآموزان را برای تعطیلات بدرقه كرد تا به نوعی شیرینی چند ماه درسی با شادی عیدانه درهم آمیخته و نگاه دانشآموزان همیشه به تابلوی مدرسه باشد.
این چنین است كه تا نام معلم هست، حكایتهای شیرین هم همیشه باقی است.
منبع/ایرنا
دیدگاه شما