به گزارش کورنگ مجلۀ آتلانتیک نوشت : مجلۀ آتلانتیک طی تحلیلی با مضمون فوق در شماره 9 ژانویه خود مینویسد، درحالیکه جهان چشم به دیگر نقاط مشتعل خاورمیانه دوخته است، رژیم سلطنتی بحرین به سرکوب مخالفینی ادامه می دهد که با نظام استبدادی این کشور در ستیزند.
این درحالیست که کاخ سفید دست روی دست گذاشته و اجازه ادامه چنین وضعیتی را میدهد.این مقاله به قلم لری دایموند Larry Diamond محقق برجستۀ مؤسسه هوور Hoover Institution و مؤسسه مطالعات بینالمللی دانشگاه استنفورد اضافه میکند، از میان چندین کشور خاورمیانه که رژیمهای حاکم بر آنها حدود دو سال پیش در پی بهار عرب به لرزه افتاده و سرنگون گردیدند، بنظر میرسد فراموش کردن بحرین از همه آسانتر است.
نویسنده که این متن را درکنار تصویری دلخراش از دستگیر شدن یک نوجوان معترض توسط چندین تن از دژخیمان پلیس بحرین به چاپ رسانده میافزاید، برخلاف تونس، مصر، لیبی و یمن که در آنها نظامهای دیکتاتوری سرنگون گردیدند، رژیم مستبد بحرین مخالفین خود را بشدت سرکوب نموده و کماکان در قدرت باقیست.از شش کشوری که طی سالهای اخیر شاهد بروز انقلاب بودهاند، بحرین کوچکترین آنها از لحاظ وسعت جغرافیائی و جمعیت بوده و نیمی از جمعیت 3/1 میلیونی این جزیره خشک و بیحاصل، اتباع خارجی میباشند. بحرین به اندازه همسایگان عربش در منطقه خلیج فارس ثروتمند نبوده و میزان صادرات نفتی آن در ردۀ چهل و هشتم جهان قرار دارد.دایموند اضافه میکند، در میان کشورهای عرب خاورمیانه، بحرین بیش از همه متکی به حمایت همسایه قدرتمندش یعنی عربستان سعودی میباشد. عربستان در مارس 2011 در بحرین مداخله نظامی نمود تا رژیم سلطنتی محاصره شده آنرا که عمیقاً فاقد محبوبیت میباشد، نجات دهد.البته به رغم مشکلات فزاینده، بحرین یک برگ برنده در اختیار دارد و آن موقعیت استراتژیک این کشور است که تنها یکصد مایل با ایران فاصله دارد. بحرین همچنین میزبان ناوگان پنجم امریکاست که ستون امنیت دریائی منطقه و قدرتی در مقابل بلندپروازی منطقهای جمهوری اسلامی محسوب میگردد. بدین علت است که بحرین متحد عمدۀ استراتژیک امریکا بشمار میرود. بسیج عمومی بیش از یک چهارم جمعیت این کشور در اعتراض به رژیم حاکم نیز بگفته خبرنگار الجزیره مبدل به انقلابی شده که "اعراب توجهی به آن ندارند، غرب آنرا نادیده انگاشته و جهانیان به فراموشی سپردهاند".
نویسنده اضافه میکند، از زمانیکه بحرینیها در 14 فوریه 2011 به خیابانها ریخته و خواستار بازنویسی قانون اساسی این کشور و ایجاد تحولی در راستای نظام مردم سالاری شدند، امریکا ناچار به انتخاب بین منافع امنیتی و مسئولیتهای اخلاقی خود بوده است. دولت آل خلیفه که بعنوان یک پادشاهی سنی بر اکثریت شیعه این کشور حاکم شده، عمیقاً از این بابت احساس نا امنی میکند. به همین خاطر است که در واکنش به تظاهرات صلح آمیز مردمی در 17 فوریه، نیروهای امنیتی شاه در نیمه شب به سمت معترضین هجوم برده و طی آنچه "پنجشنبه خونین" نام گرفت حدود سیصد تن را از پای درآوردند. در اعتراضاتی که صورت پذیرفت حتی جمعی از اتباع سنی این کشور نیز حضور داشتند.معترضین ابتدا صرفاً خواهان آزادی، مردم سالاری و برابری بودند. این بدان معنا بود که حکام بحرین میتوانستند بر مبنای قانون اساسی جدید بر مسند قدرت باقی بمانند و تنها حیطۀ قدرت آنها محدودتر میشد. اکثریت مردم شیعه بحرین از اینکه بعنوان شهروند درجه دو در این کشور زندگی کرده و در توزیع قدرت و ثروت، دائماً به حاشیه رانده شوند، خسته شده بودند. اختلاف سطح زندگی بین اکثریت شیعه و کاخ نشینان سنی بحدی بود که معترضین از طریقGoogle Earth تلاش نمودند جهانیان را از این واقعیت تلخ مطلع ساخته و نشان دهند که چگونه بعضیها، جزیرههای خصوصی مجهز به کاخهای عظیم، استخرهای شنای بزرگ، باغهای سرسبز، کشتیهای تفریحی و حتی زمینهای گلف خصوصی در اختیار دارند در حالیکه شیعیان در خانههای محقر و پرجمعیت و در شرائط بدی زندگی میکنند. دایموند اضافه میکند، با همه اینها میتوان گفت، اگر رژیم بجای سرکوب سعی مینمود با معترضین به گفتگو و مذاکره بپردازد، در آن مقطع طرفین میتوانستند در رابطه با تقسیم قدرت به توافق برسند. اما برای سلاطین سعودی و متحدین بحرینی آنها چنین گزینهای غیر قابل قبول بود. رژیم سعودی شدیداً نگران ثبات در کشور خود که نزدیک به سه و نیم میلیون شیعه در آن زندگی میکنند، میباشد. سرکوب مردمی در پنجشنبه خونین گرچه معترضین را از کوچه و خیابانهای بحرین راند اما خشم ملت را شعله ورتر ساخت. پنج روز بعد از این رخداد، یکصدهزار بحرینی بمنظور بزرگداشت خاطرۀ شهدا دست به راهپیمائی زدند. در مارس 2011 با شدت گیری اعتراضات، رژیم بحرین از شورای همکاری خلیج فارس درخواست مساعدت نمود. صبح روز 17 مارس، پنج هزار سرباز مجهز به تانک و هلیکوپتر دست به سرکوب معترضین زده و بیش از یکهزار تن را که شماری از اعضاء حرکت حق (منشعب از حزب وفاق) در میان آنها بودند، دستگیر نمودند.بدین ترتیب ضربهای مهلک به آرمانهای حامیان مردم سالاری در بحرین وارد آمد. بیماران در بیمارستانها هدف ضرب و جرح قرار گرفتند، پزشکان و امدادگران دستگیر شدند، مجروحین از حق دریافت خدمات پزشکی محروم گشتند و خشونت پلیس بحدی بالاگرفت که شبکه خبری بی بی سی بحرین را "جزیرۀ خوف" نامید. نویسنده اضافه میکند، بکارگیری شکنجه توسط مأمورین امنیتی بحرین علیه بازداشت شدگان امری است که بطور سیستماتیک و در سطح گسترده انجام میپذیرد. هدف از شکنجه معترضین، تحقیر آنها و درهم شکستن روحیۀ رهبران قیام می باشد.دایموند که زمانی از همکاران تحقیقاتی عبدالجلیل السینگاس (یکی از بنیانگذاران مرکز حقوق بشر بحرین) در دانشگاه استنفورد بوده، جزئیات شکنجه و سوء رفتار با او را در زندان توصیف نموده و اضافه میکند، نهادهای حامی حقوق بشر بسیاری از اینگونه جنایات رژیم آل خلیفه را به ثبت رساندهاند. به رغم اینها امریکا و غرب این جنایات را نادیده انگاشته و هنوز واکنشی نسبت به حکم اخیر دادگاه بحرین که جمعی از معترضین را به حبس ابد محکوم نموده نشان ندادهاند.دایموند در پایان مینویسد، بحرین و عربستان سعودی از ایران وحشت داشته و بهمین علت است که نیاز به حضور ناوگان پنجم امریکا در این منطقه دارند. امریکا هم در بسیاری موارد اصول ومسئولیت اخلاقی خود را قربانی منافع خود نموده است.اما این مسئله را باید مد نظر داشت که وضعیت بحرین نه تنها عمیقاً بدور از عدالت است، بلکه پایدار نیز نمیباشد. نهایتاً اکثریت خشمگین بحرین بار دیگر برخواهند خاست و در صورت قیام آنها شاهد بروز احساسات ضد امریکائی در بین معترضین خواهیم بود. متأسفانه جملات سال 2009 اوباما در حمایت از حقوق بشر در بحرین و بسیاری از نقاط جهان عرب کماکان واژههائی بیمعنا باقی ماندهاند.
دیدگاه شما