تازه ترین مطالب

تاریخ : 21. خرداد 1394 - 9:52   |   کد مطلب: 18881
اگر بخواهیم آمریکا را در یک کلام خلاصه کنیم، از نگاه امام آمریکا «جهان‌خوار» است، در نگاه روحانیون «بی بند و بار» است و در نگاه سیاسیون «کشوری که با ما قهر کرده».
امریکای امام در مقابل امریکای دیگران!

کورنگ - حامد کرمی نژاد: «آمریکا دشمن ماست». این گزاره که همه جا دیده می شود یعنی چه؟ اصلا آمریکا چیست؟ پاسخ به این پرسش مشخص می کند که چرا با ما دشمن است و چه دشمنی دارد. اجمالا سه نوع پاسخ متفاوت به این پرسش داده شده است و به تبع آن سه تعریف از آمریکا، سه نوع متفاوت از دشمنی آمریکا با ما هم معرفی می شود. از میان سه نگاه پربسامدی که در میان مردم هم رایج شده یک نگاه، نگاه امام خمینی(ره) است، یکی نگاه اغلب علما و روحانیون، و دیگری نگاه اغلب سیاسیون کشور. که در نتیجه ی آن ها، سه نوع خصومت عینی (واقعی)، اخلاقی، و هویتی بین ایران و آمریکا ترسیم می شود. این سه نگاه سراسر از هم متمایزاند و التزام به هریک، پیامدهای عملی متفاوت دارد که در ادامه خواهد آمد.

آمریکا در نگاه امام خمینی:

در نگاه امام خمینی به آمریکا یک مسئله کلیدی وجود دارد که در دیگران نیست: نظام سرمایه داری. آمریکا مرکز نظام سرمایه داری جهانی است. در این نظام، آمریکا مرکز است و باقی کشورها اقمار آنند. کشورهای توسعه یافته غربی اقمار درجه یک با فاصله کمتر، و کشورهای درحال توسعه، اقمار درجه دوی آن. همیشه جریان سرمایه از اقمار به مرکز در جریان است. و جریان آفت ها و مشکلات به عکس آن، از مرکز به کشورهای پیرامونی انتقال می یابد. قوام و بقای این نظام تنها و تنها به ادامه ی چپاول و مکیدن منابع کشورهای جهان سوم توسط کشورهای مرکزی‌تر، یعنی غرب و مرکز اصلی یعنی آمریکاست. آمریکا در تعریف امام، نه با بی بند و باری یا مانند آن، بلکه با چپاول و غارتگری شناخته می شود.

آمریکا پولدار است چون دستش در جیب صدها کشور است. آمریکا کشوری است که برای کسب سود و قدرت و منفعت بیشتر ابایی ندارد اگر به کشوری دیگر حمله و کند و میلیون‌ها انسان را بکشد. جریان تبلیغات و رسانه های جهانی در خدمت همین نظام سرمایه داری اند و مردم جهان را تخدیر می کنند تا خلاف منافع ملی کشور خودشان و در خدمت منافع اقتصادی و سیاسی آمریکا فکر و عمل کنند.

سرمایه داری جهان کشورهای درحال توسعه را مجبور می کند منابعشان را به عنوان مواد خام به ثمن بخس به مرکزنشینان این نظام، بفروشند و فرآورده های آنان را قیمت گزاف بخرند. امام به این نظام استکبار جهانی می گوید. نظامی که دست اغنیاءش در جیب فقرایش است. به طور خلاصه، در این دیدگاه ، غرب با «لیبرالیسم اقتصادی» شناخته می شود.

دشمنی با آمریکا در این نگاه:

با این نگاه امام، دشمنی ما و سایر کشورهای در حال توسعه که منابع غنی دارند با آمریکا یک دشمن واقعی و بر سر منافع عینی است. نه یک دشمنی و اختلاف بر سر سلایق فرهنگی و اخلاقی. یا یک دشمنی هویتی و از نوع کل کل های بی ثمر سیاسی. آمریکا می خواهد با شما رابطه برقرار کند و منابع شما را بدزدد. مثل کشورهای حاشیه خلیج فارس و بعضی کشورهای افریقایی. اگر نتوانست این رابطه استعماری را برقرار کند، با زور کارش را انجام می دهد و منابع شما را غارت می کند. مانند کاری که در افغانستان با منابع اورانیومش می شود و در عراق با منابع نفتیش شد.

نتیجه:

نه دشمنی ما با آمریکا و نه دشمنی آمریکا با ما ربطی به سلیقه و گرایش دینی، سیاسی، فرهنگی و اخلاقی ما ندارد. آمریکا اگر هم با اسلام دشمن است به این دلیل است که یک نوع از اسلام، یعنی اسلام ناب امام خمینی، مانع این چپاول و دزدی می شود. وگرنه با اسلامی که مانعی برای این غارت ایجاد نکند مشکلی ندارد. حتی اگر مکتبی غیر اسلام هم ممانعتی برای جهانخواریش ایجاد کند، با آن هم دشمن خواهد بود. مثلا مارکسیسم. پس دشمنی آمریکا با اسلام هم ذاتی و به دلیل علاقه اش به کفر و بی دینی نیست، تبعی و به دلیل تأمین منافعش است. آمریکا دشمن ماست بدون هیچ کدام از این ملاحظات. آمریکا حیاتش به چپاول منابع همه ی جهان است. ایران هم بخش پر منبع و غنیی از جهان. اینکه آمریکا با شما دشمن است به این مربوط نیست که شما بسیجی باشی یا قرتی. سکولار باشی یا دیندار سیاسی. با حجاب باشی یا بی حجاب. اصلا مسلمان باشی یا کافر.  این خصومت اصلا ربطی به کیفیتِ بودنِ شما ندارد. اصلا ربطی به سبک زندگی و فکری شما ندارد. آمریکا کاری به اینها ندارد. او غارت منابع شما را می خواهد پس با همه شما دشمن است. او استثمار شما و استعمار کشورتان را می خواهد، پس با همه شما دشمن است. این است واقعیت. نه اینکه آمریکا دشمن اقشار مذهبی و بسیجی و... است و دوست اقشار غیرمذهبی. با انقلاب اسلامی هم از این جهت دشمنی بیشتری دارد که دست آمریکا را از غارت منابع ایران قطع کرده. نه به دلیل نمازخوان بودن مسئولین و با حجاب بودن زنانش.

 

نگاه دوم، نگاه غالب روحانیون بعد از امام به آمریکاست که اتفاقا در بین مردم نگاه رایجی هم شده.

نگاه غالب روحانیون غیر از امام به آمریکا:

در این تعریف، آمریکا مرکز رذیلت های اخلاقی، شرابخواری، بی بند و باری و فساد اخلاقی است. آمریکا و غرب با فروپاشی اخلاقی معرفی می شود که آمار زنازادگان بالایی دارد. بنیان خانواده در آن متزلزل شده یا فروپاشیده. و مانند آن. این دیدگاه غرب با «لیبرالیسم اخلاقی» شناخته می شود.

دشمنی با آمریکا در این نگاه:

با تعریفی که روحانیون از آمریکا می کنند، آمریکا از این جهت برای ما دشمن است که منشاء ترویج فساد و فحشا است. مشکل و دشمنی ما با غرب و در مرکزش آمریکا بر سر این مسائل اخلاقی و فرهنگیست. آمریکا با ما دشمن است چون با ماهواره، در پی افزیش بی بندوباری در جامعه ماست. اختلاف ما با آمریکا اختلاف در سبک زندگی و هنجارهای اخلاقی و مانند آن است.

 

نتیجه:

در این نگاه، آمریکا فقط دشمن مذهبی هاست و غیر ایشان آمریکا را تهدیدی برای خود نمی بینند. اختلاف و رقابت و خصومت بر سر نوعی از سبک زندگی است. اگر همه ی ایران مثلا لخت و پتی شوند و مشروب بخورند دیگر آمریکا کاری با ایشان ندارد. اصلا آمریکا دشمنی با غیرمذهبی ها ندارد. دشمنیش با دین است و کاری با شُل مذهب ها و غیرمذهبی ها ندارد.

نتیجه رواج و حاکم شدن این نگاه این می شود که آن جوانی که چندان خود را مقید به قیود مذهبی نمی بیند، آمریکا را دشمن خود نمی داند، آمریکا را فقط دشمن قشری می داند که از قضا با آنها مشکل هم دارد. و آمریکا ستیزی ایران را هم نتیجه تحمیل سلیقه ی طبقه ی مذهبی به سیاست های کشور و نوعی پیگیری منافع آن طبقه می داند، نه ستیزی بر سر منافع عینی -و نه سلیقه ایِ- تمام مردم کشور. در این نگاه، اقشار نه چندان مقید که برایشان آزاد شدن روابط و باز شدن کاباره ها و مانند آن چیز با اهمیتی نیست یا برای عده ای شان چیز مطلوبی هم شاید باشد، دشمنی و فاصله با آمریکا را هزینه ای خواهند دانست که اقشار متعصب مذهبی روی دستشان گذاشته اند.

 

نگاه و تعریف سوم از آمریکا و دشمن ایران با آن، نگاه غالب سیاسیون کشور است.

نگاه سیاسیون کشور:

در نگاه اغلب سیاسیون کشور، آمریکا کشوری است قدرتمند می خواهد در جهان احترامش حفظ شود و با کسانی دشمنی می کند که احترامش را حفظ نکنند. قدرتی که ایران با انقلابش ابهت آن را شکسته و به نوعی حرمتش را زیر پا گذاشته او هم از موضوع دلخور شده و به او برخورده. خصوصا که ایرانی ها شعار مرگ بر آمریکا داده اند و سفارتش را اشغال کرده اند و مانند آن.

 

دشمنی آمریکا با ایران:

از دید ایشان آمریکا فقط دشمن ایران و کشورهایی مانند ایران است که به آمریکا احترام نمی گذارند. دشمن انقلاب ماست به این دلیل که انقلاب ما با او دشمن است. دشمن ماست چون بعضی مسئولین ما به او حرف بد زده اند. اهانت کرده اند. دشمن خطابش کرده اند و مانند این.

از این نگاه، جنس دشمنی ایران و آمریکا جنس دعوای هویتی است. دعوایی زرگری و سیاسی. از جنس دعوای سرکاری اصلاح طلب اصولگرا، دعوایی بی ثمر بر سر کل کل من خوبم، تو بدی. دعوا به دلیل اینکه طرفین در یک لوپ مخاصمه افتادند و در این دور باطل به دشمنیشان اضافه می کنند. در نتیجه این دعوا با درایت عقلای قوم طرفین قابل حل و رفع است. آمریکا کاری با ما ندارد اگه کاری با او نداشته باشیم. آمریکا بذاته دشمن مردم ما و منافعشان نیست. این دشمنی نتیجه هیجان، بی درایتی، غیرواقع بینی، افراطی گری و بی تدبیری مسئولین تندرو دو طرف است که مردم هر دو کشور از این دعوا ضرر می کنند. دشمنی هویتی و بی ثمری که تنها عایدش برای مردم ایران، دودی است که به چشمشان میرود. خاتمه اش و صلح بین طرفین برای هر دو طرف مفید است. این خصومت مانند دعوایی است بین دو همسایه به خاطر دعوای بچه هایشان در کوچه؛ که به خاطر بی تدبیری طرفین، تشدید شده و به هر دو طرف ضربه می زند. و عاقلی نیاز است تا بین آن ها صلح برقرار کند.

 نتیجه:

در نتیجه ی این دیدگاه، آمریکا فقط دشمن دشمنانش است، دشمن کسانی که به او بی حرمتی می کنند. دشمن بعضی از مسئولین بی تدبیر مملکت. آمریکا دشمن مردم ما نیست، به دلیل تندروی برخی مسئولین و بعضی گروه های اجتماعی ما، آمریکا با ما بر سر لج افتاده که برای مردم ما فقط ضرر به دنبال دارد. مردم هزینه ی کل کل های سیاسیون و دعواهای هویتی و بی ثمر آنها را می دهند. ضررش را مردم می کنند و پز آمریکا ستیزیش را مسئولین می دهند. با رایج شدن این نگاه، آمریکا دشمنی ذاتی با ایران و سایر کشورهای واقع شده در «پیرامون» نداشته و بهتر است مسئولین و عقلای قوم در دو طرف بنشینند و «سوء تفاهم» های گذشته را که نتیجه ی بی درایتی است با مذاکره حل کنند.

نگاهی که این روزها، نگاه تیم سیاست خارجی دولت است و با این پیش فرض و نگاه به آمریکا و دشمنیش با ما نگاه، و متناسب با آن عمل می کنند.

اگر بخواهیم آمریکا را در یک کلام خلاصه کنیم، از نگاه امام آمریکا «جهان‌خوار» است، در نگاه روحانیون «بی بند و بار» است و در نگاه سیاسیون «کشوری که با ما قهر کرده».

دشمنی آمریکا با ما هم از نگاه امام «دشمنی عینی و بر سرمنافع عینی واقعی» است، دشمنی ارباب بهره کش و برده ی از بردگی رسته. از نگاه روحانیون «دشمنی و تهدید اخلاقی و فرهنگی» است. دشمنی فاحشه با امام جماعت محله. و از نگاه سیاسیون «دشمنی زرگری و هویتی و بر سر هیچ و پوچ». دشمنی دو همسایه بر سر عامل پنچری توپ بچه ها که بیخود بزرگ و عمیق شده.

 

دلایل تفاوت نگاه نهاد حوزه و نهاد سیاست کشور با نگاه امام درباره آمریکا:

 1- مارکسیسم ستیزی در حوزه و حساسیت به مفاهیم آن. طوری که هنوز حوزویان هرگونه نقد سرمایه داری را رگه ای از مارکسیسم می بینند و لذا التقاطی. گو اینکه اسلام با سرمایه داری مشکلی ندارد. این حساسیت به مارکسیسم موجب شده که از نقد به سرمایه داری بپرهیزند. درحالی که نظام سرمایه داری دشمن اصلی و بزرگ بشریت و به ویژه کشورهای در حال توسعه است. نتیجه این شده که بعد از امام کمتر روحانی می بینیم که با سرمایه داری و آفات آن به مبارزه برخیزد. وقتی نقد سرمایه داری به حاشیه رفت و خطر نظام سرمایه داری برای مردم شرح داده نشد، لاجرم به سراغ موضوعات دست چندم برای نقد آمریکا و غرب خواهیم رفت. فساد اخلاقی، می خوارگی و مانند آن.

2- مطابقت مشی و زیست و فکر و عمل مسئولان با سرمایه داری و مشکل نداشتن با آن. که نتیجه اش می شود قابلیت و میل به هضم شدن در مناسبات سرمایه داری جهانی. در نتیجه ی آن، دعوای ما با آمریکا به یک دعوای هویتی تقلیل می یابد. دیگر این دشمنی، دعوای واقعی یک رعیت به پا خاسته با ارباب ظالم و بهره کش بر سر «منافع عینی» نیست. این طور نیست که آمریکا بخواهد شیره ی ما را بکشد و جیب ما را خالی کنه. دعوای دو همسایه است با هم، به خاطر اینه که بچه هاشان در کوچه به هم فحش دادند. اینها هم سر آن ماجرا هر روز میانشان شکرآب تر شده و بیشتر به هم فحش دادند تا اینکه الآن صلحشان سخت شده. دشمنی ای به همین پوچی. که هرچه سریعتر باید سوء تفاهم های پوچ را با اعتماد سازی برطرف کرد و «ارتباطمان را با جهان از سر بگیریم و گسترش دهیم». منظور از جهان هم که معلوم است کیست.

راه چاره:

تنها راه چاره و نجات کشور بازخوانی امام و به صحنه آوردن امام و دیدن واقعیات موجود جامعه جهانی است. آگاه کردن مردم، آگاه کردنی امام گونه. آمریکا باید دوباره به مردم معرفی شود. به عنوان مرکز نظام استکباری و غارتگر سرمایه داری جهانی. نه به عنوان مرکز بزرگ فساد و فحشا. و نه به عنوان یک دشمن هویتی و گفتمانی.

 آمریکایی که تا بیخ دندان مسلح به کمین نشسته که جیب شما را خالی کند و منابع شما را به یغما ببرد و مانع پیشرفت و قدرتمند و ثروتمند شدن شما شود. باید قدرت و ثروت شما به جیب او رود تا بر مسند قدرتش باقی بماند. این را هم یا مانند استعمار کلاسیک و آنچه در عراق و افغانستان رخ می دهد محقق می کند. نفت و اورانیوم را با اسلحه می دزدد. یا مانند استعمار مدرن و آنچه در عربستان و ایران پیش از انقلاب و سایر کشورهای علناً وابسته ی سیاسی می کند. مجبورشان می کند منابعشان را به ثمن بخس به او بفروشند و محصولاتشان را بخرند. و یا طبق الگوی استعمار فرانو در سایر کشورها. که به جای قوای نظامی، لشکر سرمایه و رسانه را به کشورهای جهان سوم گسیل می دارند و سرمایه ها و منابع دیگران را می مکند. نه با سرباز بلکه با سرمایه و رسانه، کشور هدف را می مکند و به جای اسیر کردن مسئولان سیاسی،  با رسانه ها مردم را به اسارت و خدمت تامین منافع خود می گمارند./ بوشهر24

دیدگاه شما

سایت رهبر معظم انقلاب
مرکزآموزش علمی کاربردی الوان ثابت