نوروز در آغاز سال خورشیدی، مجموعه ای از آیین ها است که ریشه عمیق فرهنگی و تاریخی دارد. جشن ایرانی نوروز که از نخستین روز بهار آغاز می شود چند روز به طول می انجامد و موجب سرور و و شادمانی می شود. مردم در این روزها به گونه ای رفتار می کنند که نشان دهند همزمان با بیداری طبیعت، دوره جدیدی برای آن ها نیز آغاز شده است؛ از این رو خانه تکانی می کنند، جامه های نو می پوشند و به دیدار یکدیگر می روند.
برخی تاریخ پژوهان می گویند نوروز ریشه در مراسمی خاص کشاورزان و روستاییان دارد که با برخی اساطیر و مراسم مذهبی آمیخته شده و از این رو اهمیت خاصی پیدا کرده است. به روایتی دیگر، جشن نوروز یادآور زندگی شبانی و دیگر پیشه ها و طبقه ها نیز هست به طوری که ماه فروردین به شش نوبت پنج روزه تقسیم می شد و مراسم هر نوبت اختصاص به دسته و طبقه ای خاص داشت.
از جمله مراسم هایی که در این ایام برگزار می شود چهارشنبه سوری است که مراسم ویژه آن در عصر آخرین سه شنبه سال و هنگام غروب آفتاب برگزار می شود و در سراسر خطه فرهنگی ایران با آتش افروزی همراه است. در سال های گذشته پس از فرونشستن آتش در این رسم، خاکستر آن را جمع می کردند و به کنار دیوار می ریختند. کسی که خاکستر را بیرون می ریخت باید در می زد و در جواب اینکه کیستی و از کجا آمده ای و چه آورده ای می گفت منم، از عروسی آمده ام و تندرستی آورده ام.
از دیگر آیین های چهارشنبه سوری می توان به کوزه شکنی، فال گوش ایستادن، بلا گردانی، اسپند دود کردن، آب قلیا و دباغ خانه، به صحرا رفتن، تخم مرغ شکنی، شال اندازی، بخت گشایی، فال گیری، آجیل چهارشنبه سوری، آتش چهارشنبه سوری، آش مراد، جشن مردگیران و حاجی فیروز اشاره کرد.
نوروز به طور رسمی از لحظه تحویل سال یعنی نخستین لحظه سال نو آغاز می شود. یکی از مهم ترین رسم های نوروزی چیدن سفره عید است که در بهترین محل خانه گسترانده می شود. در سفره، آینه، کتاب قرآن، گل، شمع، هفت سین، خوراکی های گوناگون و گاه هفت میم قرار می گیرد. هفت سین به طور معمول عبارت است از: سماق، سیر، سنجد، سمنو، سرکه، سکه و سبزه. هفت میم که اغلب در استان فارس سر سفره قرار می گیرد عبارت است از: مرغ، ماهی، میگو، ماست، مویز، مسقطی و میوه که اغلب هفت نوع است.
نخستین شنبه نوروزی از چند جهت مورد توجه بوده است. اگر تحویل سال در شنبه رخ دهد آن را مبارک می دانند و می گویند عجب سالی شود که شنبه به نوروز افتاده است. در برخی نواحی ایران اولین شنبه سال را با تفریح و شادی در دامن طبیعت می گذرانند و سعی می کنند که شنبه نخستین را با شادی تمام بگذرانند تا همه ایام سال به کام باشد.
روز سیزدهم فروردین را باید پایان بخش جشن های نوروزی دانست. ایرانیان در این روز در خانه نشستن را بدشگون می دانند و به همین دلیل به دشت و باغ ها می شتابند و بساط شادی و سرور را در عرصه طبیعت می گسترانند.
در گذشته، در نوروز مراسمی انجام می گرفت که اینک یا متروک شده یا همگانی نیست و از جمله این مراسم کهن می توان به مردگیران، میرنوروزی، غول بیابانی، آبریزان، عسل چشیدن، شیرینی خوران و شیرینی پزان، سبزه کاشتن، هدیه دادن، روغن مالیدن بر تن، پرواز دادنِ باز و مراسم اسب دوانی اشاره کرد.
آنچه از روزگاران کهن تا امروز به عنوان آیین های نوروزی یاد شد در همه جای ایران یکسان نیست و هر منطقه را می توان دارای مراسمی خاص دانست. شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، اقلیمی و قومی هر منطقه در شکل گیری و رواج هر یک از مراسم نوروزی نقشی تعیین کننده دارد. با این حال، نوروز و نقاط مشترک آن در سراسر قلمرو فرهنگی ایران زمین در طول سده های طولانی تداوم خود را حفظ کرده و حتی با تهاجم اقوام خارجی نیز از بین نرفته است.
به رغم نگرانی هایی که سال ها در زمینه رنگ باختن نوروز وجود داشته، می بینیم که این عید بزرگ با تلفیقی از سنت های کهن و آداب نو و ویژگی های دوره مدرن استمرار یافته است. در کلان شهرها که با مسایل دنیای جدید پیوند بیشتری دارند، آیین های کهن از جمله نوروز چهره تازه ای به خود گرفته است. اگرچه در میان آسمان خراش ها و آپارتمان ها، رفت و آمد خودروهای پرشمار، آلودگی و ازدحام، دیگر حال و هوای یک جشن باستانی را نمی بینیم اما این به معنای کم رمق شدن آن نیست زیرا نوروز با شکلی خاص در کلان شهرها جلوه می یابد.
برخی البته نظری دیگر دارند. از دید آن ها سبزه هایی که مردم با دستان خود می کاشتند جایشان را به سبزه های آماده گلفروشی ها داده است. اسکناس های عیدی تا نخورده لای کتاب به کارت های هدیه بدل و هفت سین زیبای ایرانی با مصنوعات چینی جابه جا شده است. دید و بازدید با همه افراد فامیل چه دور و چه نزدیک، به تعدادی انگشت شمار محدود شده است. مقصد سفرهای نوروزی دیگر دامان طبیعت نیست بلکه برای برخی، این تورهای خارجی هستند که ورای مرزهای ایران این مقصد را مشخص می سازند. از شرایط زندگی در شهرها از جمله شاغل بودن پدر و مادر، صرف زمان زیاد برای رفت و آمدها، شمار کم فرزندان و زندگی های آپارتمانی باعث تغییر شیوه زندگی و معاشرت ها شده است. شاید این دگرگونی ها همه ناشی از زندگی در عصری است که زمان از اهمیت بسیار برخوردار است و هرکس سعی در انجام کارها در کمترین زمان را دارد.
با این همه باید گفت نوروز در جامعه امروزی رنگ نباخته بلکه رنگ و بویی تازه به خود گرفته و ماهیت و فلسفه خود را تا حد زیادی حفظ کرده است. نوروز حتی با روندِ رو به رشد شهرنشینی و ماشینی شدن بسیاری از فرایندها همچنان جزیی جدایی ناپذیرازهویت و فرهنگ ایرانیان و پارسی زبانان محسوب می شود.
شاید یکی از رازهای نهفته در نوروز که سبب ماندگاری و شکوه و عظمت آن طی سال ها شده این است که این مراسم متعلق به عموم مردم است، نژاد، زبان، دین و انگاره های سیاسی آن را محدود نمی سازد و هرکس به اندازه توانایی خود در حفظ و اشاعه آن نقش ایفا کرده است. این عید گزینشی است خردمندانه، برخاسته از اندیشیدنِ درست و استوار بر هنجار آفرینش و ناموس طبیعت و شناختن زمان و آگاهی بر چند و چون گردش مه و مهر در سپهر که اگر نیک بنگریم یادآوری و شکرگذاری خلقت آفریدگار را تداعی می سازد.
منبع / ایرنا
دیدگاه شما