این كتاب اولین بار در سال 1365 مشتمل بر سیزده سخنرانی استاد منتشر شده و سپس در چاپ نوزدهم با افزودن دو سخنرانی دیگر تجدید چاپ شد. «گفتارهای معنوی» پس از چند چاب از سوی ناشر به «آزادی معنوی» تغییر نام داد و تاكنون بیش از 52 بار چاپ شده است.
خودتان را برخوردار از معارف كنید. البته راهش آشنائى با قرآن، انس با قرآن، انس با نهجالبلاغه، انس با صحیفهى سجادیه است. خیلى از این تردیدها و نگرانىها و زنگارهائى كه انسان در یك مواردى در دل دارد، با مطالعهى اینها تبدیل میشود به شفافیت و روشنى؛ انسان میفهمد، راه را میشناسد، كار را میشناسد، هدف را میشناسد. مثلاً مطالعهى كتاب «گفتارهاى معنوى» شهید مطهرى متناسب با همین ایام ماه رمضان است. بیانات در دیدار جمعی از شعرا ۱۳۹۰/۰۵/۲۴
علیرضا مختارپور قهرودی
مقدمه
«گفتارهای معنوی» نام كتابی است از برخی سخنرانیهای استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری. این كتاب اولین بار در سال 1365 و مشتمل بر سیزده سخنرانی توسط ناشر در هشت فصل و سپس در چاپ نوزدهم با افزودن دو سخنرانی دیگر به فصل عبادت و دعا منتشر شد. كتاب گفتارهای معنوی پس از چند چاپ از سوی ناشر به «آزادی معنوی» تغییر نام داد و تاكنون بیش از 52 بار تجدید چاپ شده است. این كتاب در 272 صفحه توسط انتشارات صدرا به چاپ رسیده است.
فصول كتاب
فصل اول ـ آزادی معنوی، شامل دو سخنرانی در سال 1348 شمسی كه در حسینیهی ارشاد تهران ایراد شده
فصل دوم ـ عبادت و دعا، شامل چهار سخنرانی در سال 1349 شمسی كه در حسینیهی ارشاد تهران ایراد شده
فصل سوم ـ توبه، شامل دو سخنرانی در سال 1349 شمسی كه در حسینیهی ارشاد تهران ایراد شده
فصل چهارم ـ هجرت و جهاد، شامل سه سخنرانی در سال 1350 شمسی كه در مسجد نارمك تهران ایراد شده
فصل پنجم ـ بزرگی و بزرگواری روح، شامل یك سخنرانی كه در سال 1349 شمسی كه در حسینیهی ارشاد تهران ایراد شده
فصل ششم ـ ایمان به غیب، شامل یك سخنرانی كه در سال 1347 شمسی كه در یك منزل شخصی ایراد شده
فصل هفتم ـ معیار انسانیت چیست؟، شامل یك سخنرانی در یكی از دانشگاههای كشور كه تاریخ آن نامعلوم است.
فصل هشتم ـ مكتب انسانیت، شامل یك سخنرانی در دانشكده فنی دانشگاه تهران كه تاریخ آن نامعلوم است.
محتوای كتاب
محور اصلی همهی گفتارهای این كتاب مسالهی خودسازی، تزكیهی نفس و در یك كلمه «انسان شدن» است. كه به طور اختصار به محتوای هر فصل اشاره میشود.
فصل اول: آزادی معنوی
استاد شهید در دو سخنرانی به تعریف و اقسام آزادی و ارتباط میان آزادی اجتماعی و آزادی معنوی پرداخته و اولویت را به آزادی معنوی یعنی آزادی انسان از اسارت نفس امّاره میدهند واز خطبه 207 و نامه 45 نهجالبلاغه امیرالمومنین علی(ع) نمونههایی از آزادمردی واقعی را به عنوان شاهد ذكر كردهاند. تمایز میان «من انسانی» و «من حیوانی» و اقسام اسارتهای درونی انسان و همچنین بحث وجدان از دیگر مباحث این فصل است. چند عبارت برجسته این فصل:
بشر باید در ناحیهی وجود خودش، در ناحیهی روح خودش آزاد بشود تا بتواند به دیگران آزادی بدهد. لذا آزادمرد واقعی جهان كیست؟ علیبنابیطالب یا افرادی كه از طراز علیبنابیطالب و یا تربیتشدهی دبستان او باشند. چون اینها افرادی هستند كه در درجه اول از اسارت نفس خودشان نجات پیدا كردهاند. [صفحه 19]
بزرگترین برنامهی انبیا، آزادی معنوی است. اصلاً تزكیهی نفس یعنی آزادی معنوی: قد اقلح من زكّیها و قد خاب من دسّها. (سورهی شمس/آیات 9 و 10) و بزرگترین خسران عصر ما این است كه همواره میگویند آزادی، اما جز از آزادی اجتماعی سخن نمیگویند، از آزادی معنوی، دیگر حرفی نمیزنند و به همین دلیل به آزادی اجتماعی هم نمیرسند. [صفحه 37]
فصل دوم: عبادت و دعا
گفتارهای چهارگانهی این فصل در ایام و لیالی محدودهی شبهای قدر در ماه مبارك رمضان ایراده شده. تحلیل واژهی «احیاء» آثار عبادت، تقوا، تقرب، تقرب به خدا، آثار منفی افراطیگری در عبادت و مسائل اجتماعی، ابعاد، شرایط و ویژگیهای نماز صحیح و همچنین به مناسبت ضربت خوردن و شهادت امام علی(ع) بحث اسوه و نمونه بودن امیرالمومنین محورهای اصلی این فصل را تشكیل میدهد. چند عبارت برجستهی این فصل:
محور مسائل اخلاقی، خود را فراموش كردن و از خودگذشتگی و از منافع خود صرفنظر كردن است. همانطور كه در سلامت بدن یك اصل هست كه به منزلهی مبدا و منشا همهی خوبیهاست و آن مسأله «حمیه» یعنی ترك پرخوری است، در اخلاق هم یك مساله وجود دارد كه اُسّ اساس همهی مسائل اخلاقی است و آن رهایی از خودی و رها كردن و ترك «منیّت» است. [صفحه 92]
بندگی خدا همیشه مساوی است با آزاد شدن از غیرخدا؛ چون ادراك عظمت الهی همیشه ملازم است با ادراك حقارت غیرخدا، و وقتی انسان خدا را ـ هر چه بود ـ حقیر و كوچك دید، محال است حقیر را از آن جهت كه حقیر است بندگی كند. حقیر را انسان به غلط عظیم میبیند كه بندگی میكند. [صفحه 104]
فصل سوم: توبه
در دو سخنرانی این فصل، استاد شهید به بحث درباره اولین منزل سیر و سلوك یعنی توبه پرداختهاند. اهمیت توبه، تعریف، شرایط، زمان، آثار و نمونههایی از توبههای اولیاء خدا از مباحث این گفتارها میباشد. چند عبارت برجستهی این فصل:
توبه عبارت است از یك نوع انقلاب درونی، نوعی قیام، نوعی انقلاب از ناحیهی خود انسان علیه خود انسان. این قسمت از مختصات انسانی است. [صفحه 113]
این چه مسلمانیای است كه من و شما داریم و كبائر محترمات اسلامی را هم مرتكب میشویم؟ قرآن دیگر چقدر در مورد همین معصیت رایج میان ما، یعنی غیبت كردن و تهمت زدن داد بكشد؟ به خدا قسم انسان از این همه تهمتهایی كه میان مردم است تعجب میكند. میدانید تهمت یعنی چه؟ ما در گناه كبیرهی درجهی یك داریم: یكی از آنها دروغ گفتن است و دیگری غیبت كردن. گناه كبیره یعنی گناهی كه انسانی به وسیلهی آن استحقاق جهنم رفتن را پیدا میكند... تهمت یعنی دروغ به علاوهی غیبت؛ یعنی دو گناه كه با همدیگر توام شدند اسمش میشود تهمت. [صفحه 136]
فصل چهارم: هجرت و جهاد
از خواندیترین مطالب این فصل تبیین انواع هجرت از جمله هجرت انسان از گناه، هجرت برای كسب علم و هجرت برای مبارزه با ظالمین و حفظ دین و حفظ دین و همچنین انواع جهاد از جمله جهاد با نفس و جهاد مسلمان برای حفظ دین میباشد. آثار مثبت سفر و ستایش آن از نظر اسلام از دیگر مطالب مهم این فصل است. چند عبارت برجستهی این فصل:
دین مقدس اسلام از جنبهی اجتماعی بر دو پایهی هجرت و جهاد استوار است.
هجرت یعنی برای نجات ایمان، از خانمان و زندگی دست شستن و كنار رفتن و دور شدن و كوچ كردن و به سرزمین ایمان رفتن.
فصل پنجم: بزرگی و بزرگواری روح
آثار همت بلند، تحلیل بزرگواری و بزرگی روح، و خسارتی كه برخی تعلمیات متصوفه در مبارزه با نفس تحت تاثیر تعلیمات دیگر مكاتب به جامعهی اسلامی وارد كردند، همچنین بررسی ارزش كرامت نفس در سخنان امام حسین، از مطالب این گفتار است. عبارت برجستهی این فصل:
آن كسی كه هوای نفس خودش را بر خودش غلبه میدهد، آن كسی كه تابع شهوت خودش و هواپرست است باید بداند كه اولین اهانت را به خودش كرده، خودش را پست كرده است. شهوتپرستی نوعی پستی است. اصلاً در منطق علی(ع) تمام رذائل اخلاقی در یك كلمه جمع میشود و آن پستی و بزرگوار نبودن است، و تمام فضایل اخلاقی در یك كلمه جمع میشود و آن بزرگواری روح است.
فصل ششم: ایمان به غیب
بررسی مفهوم غیب و ایمان آوردن به غیب كه در آیات متعددی از قرآن كریم ذكر شده مقدمهی بحث استاد در این فصل برای رسیدن به موضوع امدادهای غیبی و نظر اسلام دربارهی امید به آینده است. چند عبارت برجستهی این فصل:
ایمان واقعیت و حقیقت است مربوط به روح انسان نه مربوط به بدن انسان، نه مربوط به پشیمانی انسان كه آثار سجده داشته باشد یا نداشته باشد و نه مربوط به زبان انسان كه متذكّر خدا باشد یا نباشد، بلكه به ریشهی این امور كه عبارت است از یك حالت قلبی و فكری و اعتقادی مربوط است. [صفحه 214]
معنی الذّین یومنون بالغیب ایمان به نهان و ایمان به مددهای غیبی و نهانی است، منتها مددها برای شخص به مقیاس شخصی برای اجتماع كوچك به مقیاس اجتماعی، و برای جهان بشریت به مقیاس جهانی است. حكومت واحد جهانی، سراسر عدالت سراسر امنیت، سراسر بركت، سراسر رفاه، سراسر آسایش، سراسر خوبی و سراسر ترقی خواهد بود. [صفحه 226]
فصل هفتم: معیار انسانیت چیست؟
موضوع اصلی این گفتار بررسی 6 نظریهی دربارهی معیار انسانیت است. استاد نظریات معیار بودن علم، خلق و خوی، انساندوستی: اراده، آزادی، مسئولیت و تكلیف، و زیبایی را مطرح و وعده میدهند تا در جلسهی بعد به ارزیابی این نظریات بپردازند كه متاسفانه به دلیل عدم دسترسی به نوار جلسهی بعد این بحث ناقص مانده است. عبارت برجستهی این فصل:
ما علی(ع) را كه شیرخدا میدانیم، مرد خدا میدانیم، چون او در دو جبهه از همه مردتر بود: جبههی بیرونی، اجتماعی، میدانهای مبارزه كه هر پهلوانی را به خاك میافكند و از آن مهمتر، جنبهی درونی خودش كه بر خودش مسلط بود، ارادهاش بر هر میلی، بر هر شهوتی، بر هر اندیشهای حاكم بود. [صفحه 237]
فصل هشتم: مكتب انسانیت
دور شدن بشر از مقام انسانیت در قرون اخیر و تلاش برخی متفكران برای بازگشت به مقام انسانیت موضوع اصلی این گفتار است كه در ضمن آن نظریهی «دین انسانیت» اگوست كنت طرح و مورد نقد و تناقض موجود در مكاتب اصالت انسان نیز مورد بحث قرار گرفته است. عبارت برجستهی این فصل:
اسلام یك مكتب انسانی است، یعنی براساس مقیاسهای انسانی است، بدین معنی كه در اسلام آن چیزهایی كه مبنی بر تبعیضهای غلط بین انسانهاست وجود ندارد، یعنی در اسلام اقلیم وجود ندارد، نژاد وجود ندارد، خون وجود ندارد، منطقه وجود ندارد، زبان وجود ندارد. اینها ابدا در اسلام ملاك امتیاز انسانها نیست. در اسلام آنچه كه ملاك امتیاز انسانهاست، همان ارزشهای انسانی است. [صفحه 257]
ویژگیهای كتاب
از ویژگیهای كتاب گفتارهای معنوی، استفاده استاد از اشعار شاعران برجسته فارسی زبان است. برای نمونه بنگرید به استفاده از اشعار حافظ در صفحات 17، 55، 242، 243 استفاده از اشعار مولوی در صفحات11، 25، 29، 45، 66، 124، 168، 170، 190، 252.
در مجموع گفتارهای این كتاب حكایات واقعی متعددی نیز از اولیاء الهی ذكر شده از جمله:
توبه كردن فردی نزد آخوند ملا حسینقلی همدانی [صفحه 37]
توبه كردن فضیل عیاض [صفحه 42]
عذرخواهی از آیتالله العظمی حجّت [صفحه 140]
توبهی حاج میرزا حبیب رضوی خراسانی[صفحه 143]
توبهی بشرحافی [صفحه 146]
توبهی ابوالباب [صفحه 147]
توبهی زهیربن قین [صفحه 150]
داستان پوریای ولی [صفحه 168]
داستان آیتالله بروجردی و رفتن به مشهد [صفحه 221]
خاتمه
با مطالعهی دقیق این كتاب و محتوای آموزنده و تاثیرگذار آن میتوان دلیل معرفی و توصیهی این كتاب برای مطالعه در ماه مبارك رمضان از سوی حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر معظّم انقلاب اسلامی را دریافت.
دیدگاه شما