نویسنده : سعید زارعصفا
این رفتار برخاسته از درون اجتماع سالهاست که به درون گروهها و جناحهای سیاسی هم ورود پیدا کرده و در هنگام شکست از رقبا در انتخابات مختلف رونق میگیرد. سابقه هم نشان داده که صرفاً هم مخصوص یک گروه و یک جریان سیاسی نبوده و اصولگرا و اصلاحطلب در این قصه شریک بودهاند.
یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در حالی به پایان رسید که نتيجه آن بالا آمدن یک چهره اعتدالگرا(هرچند سابقه راستی دارد) علیرغم ادعای فراوان کاندیداهای اصولگرا در انتخابات بود.
با شکست کاندیداهای متعدد و پر مدعای اصولگرایان در میدان انتخابات ریاست جمهوری، نوای اعتراضها و گفتار معروف «تقصیر من نبود؛ تقصیر کی بود» تنها یک روز پس از اعلام نتیجه نهایی، در اردوگاه متفرق اصولگرایان طنینانداز شد و افسوس خوردن اصلاحطلبان پس از انتخابات 84 را تداعي ميكرد؛ هر چند که در ظاهر اصولگرایان باز هم مدعی هستند که برد روحانی یعنی برد راستها.
بداخلاقی احمدینژاد دلیل رأیآوری روحانی بود
اما جستجو برای پیدا کردن عاملان تقصیر در باخت اصولگرایان در انتخابات ابتدا از سوی پناهیان خطیب نزدیک به جریان جبهه پایداری و حامی سعید جلیلی آغاز شده است.
واعظ معروف تهران در گفتگویی با فارس با برشمردن دلایل رأی نیاوردن اصولگرایان در انتخابات، برآمدن حسن روحانی را به دلیل گرانی و بداخلاقیهای احمدینژاد دانسته است.
وی اظهار داشته است: کسی در این دوره رأی بیشتری آورد که توانست بیشترین تقابل را با دولت ایجاد کند و این ثمره برخی اشکالات دولت فعلی بود. موجی از نارضایتی از عملکرد اقتصادی دولت، مردم را به سمت نقطه مقابل دولت فرستاد. حمایت هاشمی از او هم به عنوان نقطه مقابل دولت در رأیآوری وی بسیار مؤثر بود. اگر این گرانی پدید نیامده بود و اگر بداخلاقیهای رئیس جمهور در مجلس پیش نیامده بود، هرگز چنین اقبالی به روحانی نمیشد.
پناهيان گفته است: برخی از کاندیداهای اصولگرا به دلیل اینکه متهم به طرف دولت بودن، شدند رأی نیاوردند و برخی هم چون نخواستند به شدت با دولت تخریبی برخورد کنند، رأی نیاوردند. هرچند احمدینژاد صریحاً خود را جزء اصولگرایان نمیداند و اصولگرایان به صورت واضح با وی در تقابل بودند، منتها مشکلات دولت او به پای اصولگرایان نوشته شد و نامزدهای غیر اصولگرا در نهایت بیانصافی به این اتهام دامن زدند. روحانی اول خود را از صف اصولگرایان بیرون کشید و بعد با متهم ساختن رقبای خود به همراهی با جریان دولت رأی بیشتری آورد. این اصلیترین عامل تخریب نامزدهای اصولگرا بود.
میخواستند قالیباف را پادشاه عریان نشان دهند
از سوی دیگر وحید یامینپور، مجری برنامه اولیه دیروز، امروز فردا و نویسنده سایت رجانیوز(پایگاه نزدیک به جبهه پایداری) در صفحه خود در شبکه اجتماعی با ابراز انتقادات تندی نسبت به عملکرد قالیباف و طرفدارانش در انتخابات نوشته است: حتی عموم مردم میدانستند که با آمدن هاشمی یا نماینده وي به انتخابات، رأی «معیشتی» و خاکستری مردم به سمت او خواهد رفت.
آیا فهمیدن این مسأله کار سختی بود؟ مگر قالیباف و ستادهایش پس از ثبتنام هاشمی در انتخابات برای دو روز کامل به کما نرفتند و مگر او به یکباره در موضع حمله به هاشمی درنیامد تا تمایزی قلابی میان خود و او درست کند؟! آیا مشاوران قالیباف میخواستند از او برساخته رسانهاي خنثی بسازند که نه دل حزباللهیها را به سمت خود بکشد و نه نظر معیشتیها را جلب کند؟! او از پیش باخته بود. تونلها و بزرگراههای تهران نه برای امت حزبا... مهم بود و نه برای اصلاحطلبان، مهمتر از اين، مفاهیم پربسامدشان مانند آزادی بود كه براي جلب آراي معیشتی كافي نبود. اگر غیر از این بود بعد از خارج شدن کلمه «گازانبر» از دهان حسن روحانی، همه زحمات تبلیغاتیشان به باد نمیرفت.
مشاورانش میخواستند او برای حزباللهیها در اندازه جلیلی باشد و برای آراي معیشتی در اندازه هاشمی! به همین خاطر گاهی همزبان با رضایی و روحانی به سیاهنمایی رو میآورد و گاهی همزبان با حداد و جلیلی انقلابیگری میکرد! این ساده لوحی بود که تصور کنیم با خرجهای دهها میلیاردی میتوان نقصهای گفتمانی را ترمیم کرد و یک «برساخته رسانهای» را به جای نسخه اصل جا زد.
در ادامه این یادداشت آمده است: حالا که انبوه رسانهها و نظرسنجی و نظرسازیها نتوانست برساخته رسانهای قالیباف را «صالح مقبول» کند، زبان به شماتت کسانی میگشایند که عریان بودن پادشاه را نشان دادهاند.
آقای جلیلی! پاس گل روحانی را شما دادید
اما روزنامه تهران امروز، به عنوان یکی از ارگانهای مطبوعاتی نزدیک قالیباف هم در سرمقاله روز گذشته خود با بیان انتقاداتی نسبت به اعضای ائتلاف 1+2 خطاب به سعید جلیلی کاندیدای جبهه پایداری نوشت: آقای جلیلی شما به قول خودتان و حامیان دوآتيشهتان به تکلیفتان عمل کردید؟ فقط پرسش ما از شما این است که واقعاً به تکلیفتان عمل کردید که انتخابات ریاست قوه اجرایی را به یک رفراندوم هستهای تبدیل کردید! آقای جلیلی! پاس گل روحانی را شما زحمت کشیدید. برادر عزیز! باید بدانیم که تکلیف همیشه به فعل نیست که برخی اوقات به ترک فعل است.
این تنها بخشی از انتقاداتی است که طیفهای مختلف اصولگرایی با آن به نبرد با یکدیگر رفتهاند و به دنبال پیدا کردن مقصر باخت کاندیدای خود در انتخابات هستند. از تكرار قصه معروف«کیبود کی بود؛ من نبودم» در جریان اصولگرایی در روزهای آينده بیشتر خواهیم شنید.
همدان پیام
دیدگاه شما