به گزارش کورنگ به نقل از فارس: روابط ایران و رژیمی که از دهه 1930 میلادی بهعنوان عربستان سعودی خوانده شد، عمدتا روابط خوبی نبوده است. حتی در دوران حکومت پهلوی دوم که ایران و عربستان هر دو از متحدین ایالات متحده در خاورمیانه محسوب میشدند تنشهایی در روابط بین ایران و آلسعود وجود داشت که یکی از مشهورترین آنها ماجرای اعدام «ابوطالب یزدی» در حاشیه مراسم حج و قطع روابط دیپلماتیک دو کشور است. با این حال، تنش در روابط ایران و سعودیها پس از انقلاب اسلامی ایران بهمراتب بیشتر شد که مشهورتر از آن است که نیازی به یادآوری داشته باشد.
هنوز مدت زمان زیادی از فاجعه منا نمیگذرد. جدا از سوءمدیریت سعودیها در این فقره که مرگ تعداد کثیری را از پی داشت و هنوز ریاض آمار واقعی قربانیان را رسما منتشر نساخته، نوع برخورد متکبرانه سعودیها با قربانیان و کشورهای موطن آنها و بالاخص ایران، ماهیت رژیم سعودی را بیش از پیش مشخص میسازد. نباید فراموش کرد که با مرگ عبدا... بن عبدالعزیز و روی کار آمدن «سلمان»، برادر آلزایمری او از خاندان سدیری، مواضع رژیم سعودی علیه ایران بسیار برجستهتر شده است. نمود عینی این ایرانستیزی، انتصاب «عادل الجبیر» به عنوان وزیر امور خارجه عربستان سعودی است که یک «ایرانستیز» تمامعیار است. وی همان سفیر سابق سعودیها در واشنگتن است که بر سر اتهام تلاش برای ترورش، چه جوسازیها که علیه ایران صورت نگرفت.
کرکسهای سعودی امروز بیشترین خصومت خود را با ایران در سوریه و یمن نشان میدهند. در یمن علنا وارد جنگ شده و مردم این کشور را به بهانه نفوذ ایران در بدترین شرایط انسانی قرار دادهاند. در سوریه نیز 5 سال است که برای براندازی یک رژیم سیاسی مشروع و قانونی تلاش میکنند هرچند که هرگز به خواسته خود نرسیدهاند. سعودیها با وجود حمایتهای گسترده از گروههای تروریستی نظیر داعش و جبهةالنصره، خود به خوبی میدانند که بر روی زمین قادر به سرنگون کردن نظام سیاسی سوریه نیستند که اگر میتوانستند تا امروز این کار را صورت داده بودند.
اکنون بهنظر میرسد که در کارزار سوریه، سعودیها و متحدین غربیشان تلاش دارند آنچه را در زمین نبرد نتوانستند بهدست آورند، در میدان دیپلماسی به کرسی بنشانند. روز جمعه، همزمان با برگزاری گفتوگوهای حل بحران سوریه در وین، پایتخت اتریش، رسانههای غربی مکررا از حضور ایران و آمادگی این کشور برای مصالحه بر سر سوریه سخن میگفتند. تلاش این رسانهها این بود چنین وانمود کنند که ایران پس از رسیدن به توافقی به نام برجام، اکنون تمایل دارد که در خصوص سوریه نیز به توافقی مشابه با غرب و متحدینش برسد. بدیهی است که جمهوری اسلامی ایران بر اساس موضع اصولی خود، حق تعیین سرنوشت سوریه را از آن مردم این کشور میداند و بر اساس همین موضع اصولی است که از رئیس جمهور قانونی این کشور که تا سال 2020 و انتخابات بعدی، همچنان ریاستش قانونی است حمایت میکند.
اجلاس وین در شرایطی برگزار شد که چنین شرایطی بر روی زمین نبرد حکمفرماست:
الف – 5 سال نبرد نتوانسته بشار اسد را از قدرت به کنار نهد. در اثنای همین دوران وی یکبار دیگر هم در انتخابات ریاستجمهوری پیروز شد و سعودیها خوب میدانند که اگر همین امروز هم انتخابات دیگری برگزار شود، باز هم احتمال برد اسد بالاست؛
ب – ائتلاف غربی – عربی مقابله با داعش به هیچجا نرسید و عملا داعش را متوقف نکرد؛ بلکه بیشتر به یک بازی شبیه شد: «حمایت از داعش و در عین حال حمله به آن»؛
ج – ورود روسها به میدان نبرد و حملات هوایی جنگندههای آنها، کار را بر گروههای تروریستی مشکلتر کرده است. اگرچه در نبرد با چریکهای تروریست همواره توانمندی حملات هوایی دچار محدودیت است اما این حملات چون واقعا تروریستها را از گروههای مختلف هدف گرفته، نتایج قابل قبولی داشته است. همگام با این حملات روسها، ارتش سوریه موفق شده است بخش های دیگری از این کشور را از دست تروریستها آزاد کند؛
د – علیرغم پنج سال نبرد، هنوز بیشترین مراکز جمعیتی مهم سوریه در کنترل دولت سوریه است؛
ه – بر روی زمین، کشورهای مخالف دولت قانونی اسد هنوز نتوانستهاند هیچ آلترناتیو مقبولی برای وی ارائه کنند، هرچه در عمل از معارضه دیده میشود، تروریسم تکفیری است که جز در پستوهای خانههای شاهزادگان سعودی و مفتیان وهابی، در همه نقاط جهان منفور است.
در چنین شرایطی، مذاکرات وین روز جمعه با حضور وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و معاون عربی و آفریقای او برگزار شد. ظریف اکنون پس از تجربه مذاکرات هستهای که حامیان دولت از آن به نیکی یاد میکنند اما مخالفین و منتقدین جدی در ایران داشته و دارد، اینبار در این کارزار حاضر شد. نیویورکتایمز گزارش داده که در این جلسه هفت و نیم ساعته، مشاجرات زیادی بین او و عادل الجبیر، وزیر امور خارجه رژیم سعودی صورت پذیرفته است. در پایان این نشست، بیانیهای در 9 بند صادر شد.
وزیر امور خارجه در خصوص این نشست گفت: درباره سوریه بحثهای بسیار صریحی انجام شد و گروهی از شرکتکنندگان تلاش داشتند که باید راجع به آقای بشار اسد تصمیم گیری شود. وی با اشاره به اینکه ما چند نکته را در این جلسه تصحیح کردیم که در بیانیه نهایی نیز آمده است، افزود: «اول اینکه ما گفتیم که طرفهای موضوع سوریه مردم سوریه هستند و ما طرف و موضوع سوریه نیستیم؛ ما کسانی هستیم که در این جلسه جمع شدهایم برای اینکه کمک کنیم و تسهیل کنیم اجرای راه حل سیاسی برای سوریه را و طرف دعوای سوریه مردم سوریه هستند.»
آقای ظریف ادامه میدهد: «دوم آنکه ما تاکید کردیم که باید با ترورسیم مقابله شود و سوم اینکه درباره آینده سوریه باید مردم سوریه تصمیم گیری کنند و ما اینجا نیامدهایم که تصمیم بگیریم که چه کسی مسئولیت در سوریه داشته باشد و چه کسی نداشته باشد.»
وی خاطرنشان کرد: «البته اختلاف نظر اساسی هنوز هست و یک گروهی در این جمع از اول مبنای کار سیاسی خود را برای آن گذاشتند که آقای اسد نباید باشد و ما هم گفتیم که این تصمیمی است که باید مردم سوریه بگیرند و بر آن تاکید کردیم.»
کاملا مشخص است یکی از طرفهایی که به شدت در خصوص رفتن اسد در اجلاس روز جمعه اصرار کرده، سعودیها هستند. عادل الجبیر، وزیر امور خارجه سعودیها قبل از آغاز اجلاس مزبور گفته بود که کنارهگیری اسد از قدرت باید در یک زمان مشخص و نه در یک زمان احتمالی مورد تصویب قرار گیرد.
از سوی دیگر، حسین امیرعبداللهیان، معاون عربی و آفریقای وزیر امور خارجه هم در خصوص اجلاس وین گفته است: «با چانهزنی فراوان به این رسیدیم که صرفاً مردم سوریه باید آینده خودشان را تعیین کنند و برای آن تصمیم بگیرند.»
وی اضافه کرد: «برخی کشورها زمانبندی برای کناره گیری اسد از قدرت را نیز در دستور کار داشتند که با تلاشهای انجام گرفته اولاً جدول زمانبندی برای کنارهگیری اسد از قدرت لحاظ نشده و دوم اینکه به طور کلی اصل این موضوع نیز با تأکید بر اینکه مردم سوریه باید برای آینده خود تصمیم بگیرند، مورد تاکید قرار گرفت.»
با این اوصاف، نگاهی به برخی بندهای بیانیه 9 بندی فوقالذکر، ابهامات و تردیدهایی را ایجاد میکند، ابهاماتی که از نزدیک شدن سعودیها به خواستههایشان در سوریه خبر میدهد. آن بندی که میگوید: «شرکتکنندگان وفق بیانیه مشترک ژنو 2012 و قطعنامه شماره 2118 شورای امنیت، سازمان ملل را به تشکیل نشستی با حضور نمایندگان دولت سوریه و معارضان این کشور جهت رسیدن به فرایندی سیاسی که به تشکیل حکومتی معتبر، فراگیر و غیرطائفهای، و به تبع آن، قانون اساسی جدید و انتخابات منتهی میشود، دعوت کردند.»
چنین بندهایی بهشدت قابل تفسیر هستند و سعودیها به راحتی میتوانند از آنها برای هدف اصلی خود که تغییر در حکومت قانونی سوریه است، استفاده کنند. آیا رسیدن به حکومتی معتبر به معنای آن نیست که معتبر نبودن حکومت فعلی به رسمیت شناخته شده است و یک عضو بهرسمیتشناسنده هم ایران است؟ یا آن بندی که در خصوص آتشبس سراسری در سوریه سخن میگوید، آیا به معنای توقف نبرد با داعش و النصره نیست؟
واضح است که نمایندگان ایران در اجلاس وین، بیانیه را بهشدت تعدیل کردهاند اما طرف غربی – عربی، طرف بازنده است و هیچ نیازی به امتیاز دادن به او نیست. بازی سوریه، برد – برد نیست. سعودیها بازی را باختهاند و نباید در مذاکرات به یک برد برسند. چنین اشتباهی را تاریخ نخواهد بخشید. به بازنده سفاک و منفوری مثل سعودیها امتیاز دادن را ملت ایران هم نخواهد بخشید، ملتی که تمامیت آن با هر گرایش سیاسی، از سعودیها متنفر است. اگر باور ندارند، نظرسنجی کنند.
انتهای پیام/ب
دیدگاه شما