احتمالا شما هم بارها این جمله را شنیده اید که انسان جایزالخطاست، گرچه امروزه این جمله بیشتر بصورت ابزاری برای توجیه خطاها و تبرئه اشخاص مورد استفاده قرار می گیرد اما در حقیقت در پس آن پشتوانه محکمی از استدلالات عقلی و شواهد تجربی وجود دارد.
این خطاپذیری در مورد بعضی از روش های شناختی از جمله علوم تجربی که موضوع علم پزشکی است ابعاد گسترده تری پیدا می کند.
به عبارت دیگر ماهیت علم پزشکی بگونه ای است که چه در مرحله ابزار شناختی و چه در مرحله اجرا، همواره فرد پزشک را در معرض خطاهای کوچک و بزرگ قرار می دهد.
البته باید توجه داشت که به جز قطعیت ناپذیری ذاتی علم پزشکی، عوامل دیگری همچون عدم توانایی علمی یا مهارتی پزشک هم می تواند در وقوع خطا نقش به سزایی داشته باشد.
صرف نظر از اینکه یک خطای پزشکی چرا و چگونه روی می دهد، موضوع مهمی که اینجا مطرح می شود این است که وظیفه اخلاقی یک پزشک در برابر بیمار در زمان وقوع خطای پزشکی چیست؟
متخصصان مرکز تحقیقات اخلاق و تاریخ پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران این سئوال را مطرح کرده اند که با توجه به اینکه هدف اصلی سیستم پزشکی پیشبرد سیر بهبودی بیمار است، آیا در چنین شرایطی بیمار از کتمان حقیقت و ادامه سیر درمانی بیشتر سود خواهد برد یا از آگاهی و دریافت اطلاعات کافی در مورد خطای انجام شده؟
توجه به مثال زیر می تواند به روشن تر شدن بحث کمک کند.
کودک سه ماهه ای با تشخیص نقص در دیواره بین بطنی در بیمارستان پذیرش می شود.
او در مراحل اولیه نارسایی احتقانی قلب است(سی اچ اف) و پزشک تجویز دیگوکسین را برای او ضروری می داند. 30 دقیقه پس از اینکه کودک دارو را طبق دستور مصرف می کند دچار استفراغ های شدید شده و می میرد.
پزشک متوجه می شود که به دلیل اشتباه در نقطه اعشار، دوز داروی دیگوکسین را 10 برابر بیشتر از مقدار مورد نیاز تجویز کرده است.
در این شرایط وظیفه پزشک چیست؟ آیا به رغم اینکه گفتن خطا به خانواده بیمار کمکی به سیر درمانی بیمار نمی کند و علاوه بر این، احتمالا پزشک را در معرض پیگیری قانونی قرار خواهد داد، او خود را از لحاظ اخلاقی متعهد به افشای خطا می داند؟
اگر در مثال فوق بیمار فوت نشده ولی دچار آسیب جبران ناپذیری شده باشد، در آن صورت رویکرد پزشک به مساله چگونه خواهد بود؟ اگر آسیبی که در نتیجه خطای پزشک به بیمار وارد می شود آنقدر جزئی و بی اهمیت باشد که عملا در سیر درمانی او هیچگونه تأثیری نداشته باشد آیا باز هم پزشک خود را از نظر اخلاقی ملزم به افشای آن خطا می داند؟
در این رابطه عمدتا دانشمندان در یکی از دو گروه اصلی وظیفه گرایان یا نتیجه گرایان قرار می گیرند.
بر اساس نظر گروه وظیفه گرایان، هر نوع خطای پزشکی صرف نظر از شدت آسیب وارده و نتایج زیانباری که برای بیمار دارد باید بطور کامل برای بیمار شرح داده شود زیرا علاوه بر تعهد اخلاقی پزشک، بیمار حق دارد در جریان کامل سیر درمانی خود و تمامی پیشامدها و رخدادهای مربوطه قرار گیرد.
به عبارت دیگر مساله ای که لزوم و ضرورت افشای خطا برای بیمار را تعیین می کند، نه شدت آسیب وارده یا سودمند بودن افشای خطا برای بیمار، بلکه وظیفه اخلاقی پزشک و حق بیمار برای داشتن اطلاعات کامل است.
به گزارش مرکز تحقیقات اخلاق و تاریخ پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، در یک مطالعه تحقیقاتی مشاده شده که خطاهای پزشکی سالانه به بیش از یک میلیون بیمار آسیب می رساند و جان 98 هزار نفر را می گیرد.
در این مطالعه تصریح شده است که نزدیک به 98 درصد بیماران مایل هستند که در مورد خطاهای پزشکی که در مورد آنها واقع می شود صرف نظر از میزان اهمیت و نتیجه افشای آن مطلع شوند.
در مقابل نتیجه گرایان معتقدند که ضرورت اظهار خطای پزشکی منوط به سودمند بودن آن برای پیشبرد سیر بهبودی بیمار و جبران پذیر بودن خطا است.
از این رو اظهار خطایی که منجر به صدمه ای برای بیمار یا تحمیل هزینه ای برای وی نشده است را غیر ضروری می دانند، زیرا موجب از بین رفتن احساس اعتماد بیمار به سیستم پزشکی و همچنین بروز نگرانی های غیر ضروری برای بیمار و خانواده او می شود.
با این وجود لازم است برای ارتقای کیفیت خدمات و جلوگیری از خطاهای بعدی تمام خطاهای جزئی و غیرموثر در روند درمان نیز به نظام کنترل خطای بیمارستان گزارش شود.
صرف نظر از اینکه پزشک کدامیک از این دو دیدگاه را معقول تر و منطقی تر بداند، یک موضوع اساسی هیچگاه نباید فراموش شود و آن محوریت منافع بیمار در اتخاذ همه تصمیمات است.
به عبارت دیگر منافع بیمار به عنوان هدف نهایی سیستم بهداشتی باید در همه تصمیم گیری ها موردتوجه ویژه قرار گیرد.
نکته پر اهمیت دیگر تلاش برای حفظ احساس اعتماد و اطمینان بین بیمار و سیستم پزشکی است که در صورت مخدوش بودن، امکان ارائه خدمات بهداشتی درمانی به جامعه را تا حد قابل توجهی کاهش می دهد.
به هر حال به نظر می رسد برای به حداقل رساندن آسیب هایی که در نتیجه اظهار خطای پزشکی به خود پزشک و بیمار یا خانواده او وارد می شود باید فرهنگسازی گسترده ای انجام گیرد تا اولا افراد جامعه خطاپذیری را به عنوان جزء لاینفک علم پزشکی بپذیرند و دوما پزشک متعهدی که تمام تلاش خود را برای ارائه بهترین خدمات بهداشتی به بیمار خود انجام داده اما با این وجود دچار خطایی در کار خود شده نه تنها از اظهار خطای خود شرمگین و هراسان نباشد بلکه بتواند از آن به عنوان فرصتی برای کسب تجربه بیشتر و ارتقای سطح علمی خود و سایر همکارانش استفاده کند.
منبع : ایرنا
دیدگاه شما