کورنگ: صدای فرو ریختن میآید، خونریزی تمامی ندارد، بمبها پشت سر هم منفجر میشوند، چکشها بر آثار تاریخی فرود میآیند. فیلمهای تخریب دستبهدست میچرخد و داخل فولدر سرهای بریده میرود. در میان این بحبوحه وحشت، خبر «راهاندازی تورهای ماه عسل گردشگری سوریه و عراق توسط داعش» هم روی خروجی سایتها و خبرگزاریها قرار می گیرد.
«گردشگری»، کلمهای که مفهوم آن با صلح آمیخته، حالا قرار است جنگ و وحشت را به نمایش بگذارد. «عبدالرحمان الشیشانی»، بیستوشش ساله ساکن چچن از نخستین مشتریان جهادی تورهای گردشگری داعش است. وی و همسرش میخواهند ماه عسل خود را در محدوده داعش بگذرانند. داعش چه چیز را میخواهد به آنها نشان دهد؟ آثار تاریخی که ویران شدهاند، لکلکهایی که مردهاند یا مردمی که گرفتار جنگ هستند؟
آن سوی مرزها چه جنونی در جریان است که هر از چند گاهی خبر پیوستن کسانی به این گروه شنیده میشود؟ چه کسانی در هیجان سفر به این منطقه هستند. گویی داعش بنیادگرا سعی در بازسازی چهره خشن فیلمهای هالیوودی دارد؛ چهرهای که گردشگرانش را سوار اتوبوسی میکند به دیدار خشونت و جنگ میبرد. آیا این مسافران همان ماجراهایی را تجربه میکنند که مثلاً سه پسر آمریکایی مسافر اسلواکی در فیلم Hostel؟
آیا آنها قرار است در استودیویی زنده وحشتآزمایی کنند؟ هیچکس نمیداند. گروه بنیادگرای مذهبی که ۳۸ گردشگر را در تونس میکشد و گردشگری کردستان و سوریه را از بین میبرد، میخواهد چه مفهومی را از کلمه گردشگری احیا کند؟
گردشگری برای صلح، نه جنگ
پس از جنگ جهانی دوم، کشورها برای ایجاد صلح و دوستی در یونسکو دور هم جمع شدند، ملتها به این نتیجه رسیدند که اگر مردم با فرهنگهای یکدیگر آشنا شوند و نان و نمک هم را بخورند دیگر با هم نمیجنگند، با این هدف بود که مفهوم گردشگری شکل گرفت.
آرش نورآقایی راهنمای تور است. وی مسافران بسیاری را به سفر برده و بر اساس مفهومی که از آن یاد میکند تورهای گردشگری داعش را بیمعنی و مغایر با هدف گردشگری میداند.
داعش نه تنها دارد با شکوهترین میراث جهانی را ویران میکند، گویی پا در راه تخریب واژگان هم گذاشته است، اگر روزگاری مردم توشه برمیداشتند و راهی سفر میشدند، نیتشان بر تفریح، دیدار و تجربه بود. ناصرخسرو میرفت که چهلسالگیاش را تعالی بخشد، مسیحیان پا به جاده سانتیاگو میگذاشتند تا سه راه مقدس را طی کنند اما حالا داعش مسیری از ویرانی را برای تماشا آماده کرده است؛ مسیری متفاوت با آنچه در دنیای مدرنیته تعریف شده بود، یعنی تورهای منجسم و یکپارچه گردشگری با هدف دیدار از زیباییهای میراث فرهنگی و طبیعت کشورهای مختلف دنیا.
به گزارش خبر آنلاین، شاید برخی جامعهشناسان بیراه نمیگویند که داعش میتواند محصول دنیای پستمدرن باشد؛ دنیایی از هم گسیخته با ایجاد مفاهیم متفاوت که گاهی میتواند بسیار دهشتناک باشد.
با اینکه زانیار عمرانی، مستندساز کرد که در کوبانی شاهد جنگ داعش و کردها بوده، بر این باور است که بیشتر این فضا را رسانهها ساخته و پرداختهاند وگرنه پاگذاشتن به سرزمین خلافت داعش تحت عنوان گردشگر امری ناممکن است، حتی اگر از مقربان آنها باشید، به محض بازگشت به ایست بازرسیِ هر یک از کشورهایی که با سرزمین خلافت مرز مشترک دارند، دستگیر میشوند شاید بشود برای ترکیه استثنا قائل شد، اما آن هم بیشتر گذرگاهی برای تأمین لجستیک نظامی و نیرو است و در قالب توریسم تعریف نمیشود.»
با اینحال خلق مفاهیم جدید چون «جهاد نکاح»، «بتوارگی آثار تاریخی»، «خلافتابوبکری»، و «گردشگری داعش» را نمیتوان نادیده گرفت.
چرا داعش با کلمات بازی میکند و مفاهیم را تغییر میدهد؟ آیا این گروه در پی خلق ادبیات جدید است؟
محمد بهشتی، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی، نظرش این است که «داعش به طرز هوشمندانهای مشغول برندسازی برای خود است. مؤلفههای برند او نیز بلاهت و انحطاط و دهشت و ویرانگری است». حالا گروه داعش ایده گردشگری را در محدوده تصرف خود میدهد تا مسافرانش را تبدیل به بازیگرانی کند که وارد صحنه جنگ شدهاند. آنها میتوانند اسلحه داشته باشند، جهاد نکاح کنند و بدون دردسر آدم بکشند. این مسافران میتوانند در این سفر عجیب نه تنها به تماشای بقایای جلادان بنشینند، بلکه خود جلاد شوند.
انتهای پیام/ب
دیدگاه شما