به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کورنگ به نقل از بلاغ، با نزدیک شدن به نوروز، تب و تاب خرید شب عید، ذهن خانواده های ایرانی را به خود مشغول کرده! بازارهای شلوغ و قیمت های جدید، بعضی ها را از خرید پشیمان و بعضی را نیز در عین خرید، دلخور می کند. با این همه آخر سال، ترافیک خرید شب عید در خیابان ها و مراکز خرید، شمارش معکوس شروع سال جدید را سرعت می بخشد.
در این زمان فقط بچهها ذوق خرید کیف، کفش و پوشاک دارند و خانواده ها نیز در فکر چگونگی مهیا کردن نیازهای آنها هستند و در تلاشند تا جایی که توانایی مالی دارند فرزندان خود را خوشحال کنند.
آنچه که امروز سفرههای شهروندان را بیرونق و ساده کرده، تورم و گرانی است که اگر دلیل این نابسامانی را از هر اقتصاددانی بپرسید ریشه آن را در یاغیگری ارز و دلار میداند.
این مسئله باعث شده که مردم به فردای اقتصادی خود بیاعتماد شوند و حتی زودتر از موعد سالانه وارد بازار خرید شب عید شدند. استان مازندران نیز از این قاعده مستثنی نیست و مردم هر چند پرشمار اما سرد و کم رمق به سراغ فروشندگان بازار میروند.
هر چند فشار گرانیها کمر خانوارهای زیادی در شهرهای این استان را خم کرده اما شوق خرید به خصوص برای فرزندان، خیابانهای اصلی شهرها را مملو از جمعیت کرده است. وضعیت بازار در خیابان ها حال و هوای دیگری دارد. در این خیابان ها تمام کالاهای اساسی و غیر اساسی و به قول معروف «از شیر مرغ تا جان آدمیزاد» پیدا میشود.
در روزهایی که دل مشغولی ما خرید شب عید و دلمشغولیهای معمول ایام آخر سال است و برای نو شدن سال لحظه شماری میکنیم، خانوادههایی در استان هستند که به دلیل مشکلات مالی توانایی خرید برای خانواده و فرزندان خود را ندارند.
قیمتهای بالا؛ کیفیت پایین
یکی از شهروندان گلوگاهی که به بازارشهر آمده، از کیفیت پایین کالاها گلایه مند است و میگوید: قیمت بعضی کالاها شاید در مقایسه با سایر بخشها تا حدودی مناسب باشد، اما کیفیت کالاها خیلی پایین است.
وی گفت: متاسفانه با توجه به گرانی و بالا بودن قیمتها نتوانسته ام خریدم را تکمیل کنم. افزایش قیمتها و از طرفی کیفیت پایین کالاها باعث شده تا از خرید دلسرد شوم.
وی افزود: افزایش قیمت انواع کالاهای ضروری، قدرت خرید مردم را کاهش داده و سودجویان نیز در سایه کمرنگ نظارت مسئولان نرخهایی ارائه میکنند که با بودجه مردم همخوانی ندارد.
این شهروند گلوگاهی میگوید: آجیلی که پارسال 50 هزار تومان بود، امسال چندین برابر افزایش قیمت داشته و کم کم حتی از سبد خرید شب عید هم حذف میشود.
وی میگوید: مردم آن قدر نیازها و خریدهای مهم تر و جدیتری دارند که با این وضع درآمدها و بالا بودن قیمتها نوبت به خرید آجیل نمیرسد.
نبود تناسب بین درآمدها و هزینه ها
یکی دیگر از شهروندان نوشهری میگوید: این روزها ذوق و شوق خرید و بازارگردی هم از بین رفته و با دیدن قیمتها و نگاه به کیف پول، در نهایت دست خالی باید به خانه برگشت.
مهدی عزیزی میافزاید: قبلا با انگیزه تنوع و تغییر روحیه و خلاص شدن از تکرار و یکنواختی به بازار میآمدم، اما حالا اگر برای انجام کار مهمی هم از حوالی بازار میگذرم، افزایش روزانه قیمتها هوش از سرم میپراند.
این شهروند ادامه میدهد: اقوام و دوستان همه سفارش میکنند اگر خرید دارید، تا قیمتها بالاتر نرفته، به بازار بروید و خرید کنید. انگار این گرانیها و رشد هر روزه آن عادی شده که همه این حرف را میزنند.
وی می گوید: بحث این است که زمانهای شده که دیگر دخل و خرجمان اصلا همخوانی ندارند.
انتقاد از بالا بودن قیمتها
یک شهروند دیگر که همراه با فرزندش به بازار آمده، ضمن انتقاد از بالا بودن قیمتها به خبرنگار ما میگوید: متاسفانه شرایط به گونهای است که هنوز نتوانسته ام لباس با قیمت مناسب برای فرزندم بخرم.
حسین انتظاری گفت: متاسفانه شرایط اقتصادی باعث شده تا زمینه برای افراد سودجو به خصوص در آستانه شب عید فراهم شود. آنها قیمتها را افزایش دادهاند و کالاهای بی کیفیتی را به فروش میرسانند.
دیگر شهروند ساروی میگوید: برای این که در آستانه عید شرمنده خانواده نشوم، تمام پس انداز خود را خرج خریدهای نوروزی کرده ام. البته با این وجود باز برای تامین بسیاری از کالاهای اساسی فرزندانم با مشکل مواجهم.
وی گفت: امیدوارم سال جدید قیمتها بیشتر کنترل بشود تا فشار اقتصادی کمتری روی دوش افراد کم درآمد باشد. ما از دولت میخواهیم که فکری اساسی به حال این قشر کند.
خانمی که به همراه دخترش در بازار آجیلفروشها قدم میزند، گفت: راستش من برای خرید نیامدم، فقط آمدم سری بزنم و قیمتها را بررسی کنم تا بتوانم تصمیم بگیرم. همهچیز خیلی گران است و شاید خرید نکنم. هرجا که میرویم قیمتها همین است و هیچ تعریفی ندارد. معمولیترین آجیلی که این جا وجود دارد، کیلویی 70 هزار تومان است. حساب کنید یک خانواده چندنفره، برای دوهفته تعطیلات و پذیرایی از تعداد زیادی مهمان، فقط برای آجیلِ متوسط، چقدر باید هزینه کند؟»
فروشنده یکی دیگر از آجیل فروشیها که جوانی بیست و چند ساله است، میگوید: «این 100هزارتومان، تمام فروش من است از امروز صبح تا الان که 7شب است. تا به حال به این وضع نیفتاده بودم. هر کجای شهر بگردید، آجیل را کیلویی 40هزار تومان به شما نمیدهند اما من میدهم، باز هم هیچ کس نمیخرد. مردم ندارند، نمیتوانند، چطور باید بگوییم تا توسط مسئولان شنیده شود؟»
روزهای آخر سال که میشود همه چیز روی دور تند حرکت میکند، آنقدر که گاهی فکر میکنی قرار است دنیا تمام شود اما حال خوبِ دیدن اینها وقتی خراب میشود چشمتان به قیمتها میافتد؛ قیمتهایی که ناهمخوانی آن با حقوق و پاداش آخر سال قابل چشم پوشی نیست.
قیمت های سرسام آور محصولات و ملزومات در دریای فراوانی رو موج گرانی حرکت می کند و مصرف کنندگان با خرید حداقل کالاهای اساسی این گرانی را جدای تورمی که وجود دارد، حس می کنند.
انتهای پیام/رستمی
دیدگاه شما